پایگاه خبری فوتبالی - کریستیانو رونالدو در آستانه جشن تولد 40 سالگی خود مصاحبه ای طولانی و خواندنی را با برنامه تلویزیونی اسپانیایی ال چیرینگیتو داشت.
به گزارش فوتبالی، رونالدو در این مصاحبه برای اولین بار در مورد دلیل ترک رئال مادرید صحبت کرد و البته به زندگی خود در عربستان نیز اشاره کرده است. این مصاحبه مفصل و جذاب را با هم مرور می کنیم.
لیگ عربستان
"از این تجربه خیلی لذت میبرم. همراه با خانوادهام اینجا احساس خیلی خوبی دارم. من آدمی هستم که چالشها و تجربههای جدید را دوست دارد. هیچوقت از رویارویی با چالشهای بزرگ نترسیدهام. وقتی تصمیم گرفتم به عربستان بیایم، این موضوع خواب را از چشمانم نگرفت. از قبل میدانستم این لیگ چطور است، چون بازیکنان پرتغالی زیادی اینجا بازی کرده بودند."
رشد لیگ عربستان
"فکر نمیکردم این لیگ تا این حد سریع رشد کند، اما از همان ابتدا مطمئن بودم که تبدیل به یکی از بهترینها خواهد شد، همانطور که حالا شده است. لیگ آمریکا بدون شک از لیگ عربستان ضعیفتر است. خیلیها نظر میدهند، اما در واقع چیزی نمیدانند. فقط کسانی که داخل زمین بازی کردهاند، درک درستی از آن دارند."
یک روز از زندگی کریستیانو در عربستان
"همچنان احساس فوقالعادهای دارم و تأثیرگذار هستم. هر روز از فوتبال لذت میبرم. صبحها بیدار میشوم، با جورجینا صبحانه میخورم و با او صحبت میکنم. بعد به تمرین میروم و پس از آن ناهار میخورم. بعضی روزها هم شخصاً بچهها را از مدرسه برمیدارم. گاهی اوقات برای شام بیرون میروم. در کل، روزی کاملاً عادی است."
شهرت
"وقتی یک انتقاد را میشنوم، حتی اگر ۱۰۰ نظر مثبت در کنار آن باشد، تمرکزم روی همان انتقاد میرود. من مقصر نیستم که معروفترین فرد هستم، این بخشی از زندگی من است. اصلاً نمیتوانم خودم را در شرایطی تصور کنم که ناشناخته باشم و هیچکس مرا نشناسد. این امکانپذیر نیست. من از جایگاهی که دارم خوشحالم و همیشه به دنبال چیزهایی هستم که بتوانم انجام دهم."
رژیم غذایی
"برایم سخت نیست، چون همیشه از برنامه غذایی درست پیروی میکنم. مسئله بیشتر ذهنی است. یک بار در هفته خوردن غذای ناسالم مشکلی ندارد. رعایت نظم و برنامهریزی در همه چیز کلیدی است. اگر پسرم بیاید و به من یک بیسکوییت تعارف کند، نمیخواهم آن پدر سختگیر و بداخلاقی باشم که بگوید نه!"
آیا از گل زدن خسته شدهای؟
"مردم بیش از حد روی گل شماره هزار تمرکز کردهاند، که البته تقصیر خودم هم هست. اما به نظر میرسد که آنها ارزش لحظهای را که الان در آن هستم، درک نمیکنند. این را دوست ندارم، همه چیز باید طبیعی پیش برود. بهترین بازیکن تاریخ من هستم. آمارها این را ثابت میکنند."
نقدها و شکستها
"دیگر این صحبتها روی من تاثیری ندارد. اینها افرادی هستند که شناختی از من ندارند، کسانی که از روی حسادت حرف میزنند... من باید با افرادی که برایم ارزش قائلاند زندگی کنم، بقیه اهمیتی ندارند. دیگر شکست آنقدر برایم دردناک نیست، اما در میدان مسابقه هرگز پذیرای آن نیستم. همه چیز همانجا تمام میشود، نمیتوانم به خانه برگردم و با خانوادهام ناراحتیام را تقسیم کنم. قبلاً اینطور نبود؛ زمانی که در مادرید بازی میکردم، اگر یک پنالتی را از دست میدادم، خودم را در اتاقم زندانی میکردم، شام نمیخوردم و مدام با خودم حرف میزدم."
روحیه رقابتی
"از کودکی اینگونه بودم، اگر میباختم، ناراحت و عصبانی میشدم و اشک میریختم. همسایههایم به من 'گریهکن' میگفتند، چون هر وقت در رقابتی شکست میخوردم، اشکهایم جاری میشد. هنوز هم بعضی از آن عادتهای قدیمی در من باقی ماندهاند. حالا وقتی به خانه میرسم، دخترانم به من یادآوری میکنند که هنگام عصبانیت آرامتر رفتار کنم."
تماشای فوتبال
"گاهی، بله. فوتبال برای من یک علاقهی عمیق است. مسابقات اسپورتینگ لیسبون را دنبال میکنم، چون باشگاه مورد علاقهام است. همچنین بازیهای منچستریونایتد، رئال مادرید و یوونتوس را هم تماشا میکنم."
امباپه
"امباپه به عنوان یک مهاجم مرکزی تجربه کافی ندارد، چون این پست اصلی او نیست. اگر در مادرید بود، به او نشان میدادم که چطور مثل من به عنوان یک مهاجم نوک موثر بازی کند، چون خودم هم مجبور شدم این نقش را یاد بگیرم. اگر جای او بودم، همان روش من را دنبال میکردم. من همیشه در محوطه جریمه ظاهر میشوم، اما ثابت در یک جا نمیمانم. یک مهاجم باید حرکات غیرقابل پیشبینی داشته باشد، و او این قابلیت را دارد. نباید منتظر فرصتها بماند، بلکه باید خودش آنها را خلق کند. اگر من هنوز این سبک بازی را دارم، او هم میتواند. به هواداران مادرید میگویم که امباپه استعداد فوقالعادهای دارد و باید از او حمایت کنند. من واقعا به او علاقه دارم."
توپ طلا
"دیگر ارزشی برایم ندارد. وینیسیوس شایسته این جایزه بود. من بارها این تجربه را داشتهام و خشمگین شدهام، اما با گذشت زمان فهمیدم که بعضی نبردها را نمیتوان برد."
بلینگام
"بازی او را تحسین میکنم. سبک بازیاش مرا به یاد زیدان میاندازد. بلینگام هنوز جوان است و آینده درخشانی دارد. او میتواند نقش مهمی در موفقیتهای رئال مادرید ایفا کند."
مادریدی ها می گویند:"به کریستیانو بگویید دلمان برایش تنگ شده است"
"اسپانیا برای من مثل خانه است. فرزندانم آنجا بزرگ شدهاند، دوستانم آنجا هستند، سالها در مادرید بازی کردهام. همیشه مادرید در قلبم خواهد ماند، جایی که خاطراتی فوقالعاده دارم. حالا نسل جدید مرا در شبکههای اجتماعی دنبال میکند و از آن طریق مرا میشناسد. پسرم، ماتئو، طرفدار سرسخت رئال مادرید است. گاهی مرا اذیت میکند و میگوید امباپه از من بهتر است!"
چرا رئال مادرید را ترک کردی؟
"دوران حضورم در آنجا به پایان رسیده بود، به چالش جدیدی نیاز داشتم. این تصمیم از نظر ذهنی مرا خسته نکرد. رئیس باشگاه با جدایی من موافقت کرد، اما در روند مذاکرات برخورد مناسبی نداشت. او میخواست مرا در تیم نگه دارد، اما من دیگر آماده تغییر بودم. برای فلورنتینو پرز احترام قائلم و هنوز هم گاهی با او در ارتباطم. شاید در آینده بعد از دوران فوتبالم به باشگاه برگردم و نقشی در آن ایفا کنم."
رقابت بین رئال مادرید و بارسلونا و رابطه با مسی
"هفتههایی پر از هیجان و استرس را تجربه میکردیم. این رقابت چیزی فراتر از یک بازی بود: رئال مادرید - بارسلونا، کریستیانو - مسی، راموس - پیکه. واقعاً هیجانانگیز بود. رابطه خوبی با مسی داشتم. یک بار در مراسمی قبل از شروع برنامه، برای او گفته های مجری را ترجمه کردم. همیشه با من برخورد محترمانهای داشت. ایکاش میتوانستیم دوباره همان رقابتها را داشته باشیم، ولی فکر میکنم دیگر سخت است."
فضای دشمنی در نیوکمپ
"بازی کردن در نیوکمپ و گل زدن در آنجا برایم یک چالش لذتبخش بود. این ورزشگاه مرا به وجد میآورد. وقتی هواداران بارسا علیه من سوت میزدند، احساس متفاوتی داشتم. توهینها برایم بیاهمیت بود، فقط میخواستم گل بزنم و آنها را به سکوت وادار کنم. حتی بیشتر از برنابئو، از گل زدن در نیوکمپ لذت میبردم."
احتمال پیوستن به بارسلونا در دوران نوجوانی
"یک بار شانس پیوستن به بارسلونا را داشتم. با یکی از مسئولان باشگاه ملاقات داشتم و آنها تمایل داشتند که مرا جذب کنند، اما این اتفاق رخ نداد. قصد داشتند در فصل آینده مرا به خدمت بگیرند، اما منچستریونایتد زودتر اقدام کرد و مرا جذب کرد."
میراث فوتبالی
"من بهترین گلزن تاریخ هستم. با اینکه پای چپم قویترین پایم نیست، اما در بین ۱۰ گلزن برتر با پای چپ قرار دارم. آمارها نشان میدهند که من کاملترین بازیکن تاریخ هستم. مهارت سرزنی دارم، در ضربات ایستگاهی ماهر هستم، سرعت بالایی دارم، فیزیک بدنی قوی دارم، و پرشهای بلندی میکنم... تا به حال بازیکنی را ندیدهام که از من بهتر باشد."
کنار گذاشتن فوتبال
"تصورش را نمیکنم، اما در حال آمادهسازی آیندهام هستم. با چندین شرکت، با چیزهایی که بتوانند به من انگیزه بدهند... همچنین کمک به جامعه و جوانان. دوست دارم از بخشهای دیگر یاد بگیرم. از نظر ذهنی به آن فکر نمیکنم، هرچند میدانم که نزدیک است. زیاد با پهپه صحبت میکنم و او میگوید که حالش بهتر از همیشه است. میخواهم تا جایی که میتوانم ادامه دهم تا وقتی که دیگر نتوانم، به خودم افتخار کنم. میخواهم تا ۴۰-۴۲ سالگی بازی کنم."
آیا گل زدن اعتیادآور است؟
"این بهترین احساس دنیاست. عاشقش هستم، هنوز آن هیجان را دارم. به مربیگری فکر نمیکنم، تقریباً غیرممکن به نظر میرسد، دوستش ندارم. میخواهم کارهایی انجام دهم که در آنها مهارت ندارم و دوست دارم یاد بگیرم. مالکیت یک باشگاه منطقیتر است، آن را رد نمیکنم."
مربی ایدهآل
"باید قبلاً بازیکن بوده باشد. اگر در رختکن نبوده باشد، بسیار سخت، بلکه غیرممکن است. اگر تاریخ را نگاه کنید، از بین ۵۰ مربی برتر، ۴۸ نفرشان بازیکن بودهاند. مربی موردعلاقهای ندارم، از همه یاد گرفتهام. مربیهای خیلی بدی هم داشتهام. آنها هیچ شناختی از فوتبال ندارند."
4125