بیک‌زاده: خداحافظی، گریه‌ام را درآورد/ پرسپولیسی‌ها هم من را دوست دارند/ می‌خواستم پای مسی را قلم کنم!

بیک‌زاده: خداحافظی، گریه‌ام را درآورد/ پرسپولیسی‌ها هم من را دوست دارند/ می‌خواستم پای مسی را قلم کنم!

وب سایت رسمی فوتبالی- بازیکن سابق تیم ملی فوتبال ایران و مربی فعلی باشگاه بادران بعد از خداحافظی‌اش از دنیای فوتبال صحبت‌هایی را در در مورد اتفاقات رخ داده‌ در زندگی فوتبالی‌اش انجام داد. 

به گزارش فوتبالی و به نقل از فارس، هاشم بیک‌زاده بازیکن سابق تیم‌های فجر سپاسی، استقلال، سپاهان، تراکتورسازی و بادران هفته گذشته از دنیای فوتبال خداحافظی کرد. این بازیکن که یکی از پرافتخارترین فوتبالیست‌های لیگ برتر به شمار می‌رود، بلافاصله پس از پایان دوران فوتبالش راه مربیگری را در پیش گرفت و دستیار فرهاد کاظمی شد. این بازیکن در گفتگویی مفصل در خصوص تصمیمی که به تازگی گرفته و همچنین آغاز راه مربیگری‌اش صحبت‌های زیر را انجام داد. 

 ابتدا از تصمیمی که گرفتی صحبت کن و آیا به نظر خودت می‌توانی مربی خوبی شوی یا خیر؟

من فکر می‌کنم مربیگری یک بحث کاملا جدا از بازیگری است. شما وقتی فوتبال را کنار می‌گذارید و مربیگری را شروع می‌کنید، باید تلاش زیادی داشته باشید. مربیگری کار و تلاش و سختی زیادی دارد. روزی که فوتبال را شروع کردم فکر نمی‌کردم به اینجا برسم و این همه عنوان قهرمانی به دست بیاورم. خیلی خوشحالم که یکی از بازیکنان پرافتخار فوتبال ایران هستم. فکر نمی‌کردم به جام جهانی بروم و در تیم‌های بزرگ ایران بازی کنم، اما همه اینها به تلاش‌هایی که انجام دادم برمی‌گردد. همه چیز به تلاش است و مربیگری هم نیاز به مطالعه دارد. من فکر می‌کنم برای مربیگری باید به‌روز باشم، فن بیانم را قوی کنم و خیلی تلاش کنم.

تو یکی از بازیکنانی بودی که هرگز در فوتبال با کسی به مشکل نخوردی. راز این موضوع چیست و چرا همه با هاشم بیگ‌زاده خوب ارتباط برقرار می‌کردند؟

وقتی شما خوش‌خلق باشی همه با تو خوب هستند. این هم یک نعمت خداست که در وجود من قرار داده است. من وقتی به خیابان هم می‌روم، طرفداران پرسپولیس به من می‌گویند اگرچه تو استقلالی هستی، ولی ما تو را دوست داریم. همیشه سعی کرده‌ام وارد حاشیه نشوم و با همه خوب رفتار کنم. این دنیا همیشه تمام می‌شود ولی دوست دارم خاطره خوب از من در ذهن بقیه باقی بماند.

 ظاهرا در اواخر فوتبالت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ و تا همین دو، سه سال پیش قرار بود به استقلال برگردی، اما به یکباره به بادران رفتی.

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بله، در زمان سرمربیگری آقای مظلومی قرار بود به استقلال برگردم، اما در این باشگاه همیشه کسانی تصمیم می‌گیرند که هواداران برایشان مهم نیستند. متاسفانه مدیرانی آمده‌اند و رفته‌اند که در این سال‌ها در استقلال کار خاصی انجام نداده‌اند. فکر می‌کنم کمتر مدیری با فکر و دل هوادار در این سال‌ها کار کرده است. یک زمان علی فتح‌الله زاده بازیکنانی را می‌گرفت که بازیکنان دوست داشتند. اگر دقت کنید ما بیشترین قهرمانی را در آن سال‌ها به دست آوردیم و حتی می‌توانستیم به فینال آسیا هم برویم. همیشه در تیم‌های استقلال و پرسپولیس مدیرانی آمدند که با تصمیمات سلیقه‌ای کاری کردند که این تیم‌ها ضربه خوردند.

چطور شد که به استقلال نرفتی؟

آن آقای مدیر نگذاشت من به استقلال بروم. او دوست نداشت من به استقلال بیایم و با وجود آنکه خودم خیلی تلاش کردم به استقلال بیایم، اما آن مدیرعامل که به تازگی هم مسئولیت باشگاه را برعهده گرفته بود، اجازه این کار را نداد. در آن زمان خود آقای مظلومی در روز آخر نقل و انتقالات به من گفت بیا و به تیم ما کمک کن، اما آن مدیرعامل اجازه نداد و من از همین جا می‌گویم خدا از او نگذرد.

البته این مدیرعاملی که تو از او گلایه داری الان با محرومیت مواجه شده است.

باید هم چنین اتفاقاتی برایشان می‌افتاد. وقتی با آبروی افراد به راحتی بازی می‌کنند و به سادگی از احساس هوادار هم می‌گذرند، باید جواب این کارهایشان را می‌دیدند.

 تو به بادران و لیگ یک رفتی اما شاید خیلی از بازیکنان فوتبال چنین تصمیمی نگیرند و در همان لیگ برتر از دنیای فوتبال خداحافظی کنند. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دلیل رفتن من عشق به فوتبال بود و چون بادران در تهران بود دوست داشتم کنار خانواده‌ام باشم. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌می‌خواستم در ‌‌زمان حضورم در بادران‌‌ به کلاس‌های مربیگری بروم که این کار را هم انجام دادم.‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ جا دارد از آقای فرهاد کاظمی هم تشکر کنم که در این زمینه به من مشورت داد و کمکم کرد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌. آقای کاظمی به من قول داد که کمکم کند و فکر می‌کنم حالا من جوان‌ترین مربی لیگ یک هستم و امیدوارم که در راهی که قدم برداشته‌ام خدا هم کمکم کند. برای این تصمیم با آقای قلعه‌نویی هم صحبت کردم و او هم تشخیص داد که من خداحافظی کنم.

 در پیام خداحافظی‌ات که روی اینستاگرامت منتشر کردی، علاوه بر مربیان ایرانی از کی‌روش هم تشکر کردی. دلیل این تصمیم تو چه بود؟

کی‌روش واقعا حس ایرانی بودن به خود گرفته بود و مثل خود ما شده بود. او رفتارهایی می‌کرد که انگار برای تیم ملی کشورش می‌جنگید. کی‌روش همیشه به من لطف داشت و چیزهای زیادی به من یاد داد. او مقابل خیلی چیزها ایستاد و روی اصولش پایبند بود. شاید خیلی‌ها به او خرده می‌گرفتند و از وی انتقاد می‌کردند. اما موفقیت او به خاطر همین رفتارهایش بود و من باز هم از او تشکر می‌کنم.

 بعد از رفتن کی‌روش از ایران با او در ارتباط نبودید؟

دوست دارم با او ارتباط داشته باشم ولی اول باید زبانم را قوی کنم تا با کی‌روش ارتباط بگیرم. (با خنده) الان خیلی از بازیکنان با او در ارتباطند و حتی خیلی از تمرینات مربیگری‌شان را از خود کی‌روش می‌گیرند و من هم دوست دارم این کار را انجام بدهم.

 می‌گویند فوتبالیست‌ها دو بار می‌میرند؛ یک بار زمان مرگ طبیعی و یک بار هم روزی که از فوتبال خداحافظی می‌کنند. وقتی می‌خواستی تصمیم به خداحافظی بگیری، چه حسی داشتی؟

نمی‌دانم اینجا این موضوع را بگویم یا نه، ولی حس خاصی داشتم. شما تصور کن من هاشم بیک‌زاده از تیم‌های پایه تا حالا نزدیک به 20 سال این ورزش در خون من رفته بود و وقتی بخواهی چیزی که هر روز با آن سروکار داری را کنار بگذاری، خیلی تصمیم سختی است. البته من باید این تصمیم را بالاخره می‌گرفتم و قبل از من خیلی‌ها این کار را کردند و بعد از من هم قطعا این کار را انجام خواهند داد. من موقعی که می‌خواستم چنین تصمیمی بگیرم، در خلوت خودم گریه کردم و حال عجیبی داشتم.

 ‌در سال‌هایی که در استقلال بازی می‌کردی، در خیلی از روزها که استقلال تحت فشار قرار می‌گرفت همه از هاشم بیگ‌زاده انتقاد می‌کردند، اما هیچ وقت بابت این موضوع گلایه نکردی و به هواداران استقلال کنایه نزدی. شاید حتی ناراحت هم می‌شدی اما به رو نمی‌آوردی. از آن روزها صحبت کن.

در آن دوران فقط امیر قلعه‌نویی بود که از من حمایت می‌کرد. یادم است زمانی تیم نتیجه نمی‌گرفت، ولی خیلی از بازیکنان خودشان را جدا می‌کردند در حالی که ما یک تیم بودیم و اگر می‌بردیم همه با هم این کار را انجام می‌دادیم و اگر می‌باختیم همه با هم بازنده بودیم. به جای آنکه از من حمایت شود، این کار انجام نمی‌شد و فقط قلعه‌نویی بود که چنین کاری انجام می‌داد. البته واقعا شایسته و سزاوار این بدرفتاری‌ها نبودم هر چند قلعه‌نویی از من حمایت کرد و دوباره برگشتم و به تیم ملی رسیدم. من حتی توانستم در مقدماتی جام جهانی بازی کنم و تیم را هم به جام جهانی بردیم. در آن فشارها می‌دانستم که فقط باید صبور باشم و باید تلاشم را بیشتر کنم. کسی که صبور باشد و حق داشته باشد، شاید یک مدت کوتاهی تحت فشار قرار بگیرد، اما خدا کمکش می‌کند و من حتی در مقطعی آنقدر شرایطم بهتر شد که از خیلی از بازیکنان پیشرفتم بیشتر به چشم می‌آمد. باز هم می‌گویم لطف خدا، حمایت امیر قلعه‌نویی و صبوری خودم در آن دوران خیلی به من کمک کرد.

 در آن مقطع سرمربی استقلال به تو چیزی نمی‌گفت؟

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌چرا، او می‌گفت من به بازی تو اعتقاد دارم و توجهی به حواشی نکن. اگر 100 هزار نفر هم به تو اعتراض کنند من به تو بازی می‌دهم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌. امیدوارم رفتار مربیان همیشه این‌گونه باشد که هیچ کس بی‌دلیل به بازیکنی اعتراض نکند و حتی ممکن است با اعتراض بی‌مورد و مقطعی سرنوشت فوتبالی و زندگی یک نفر تغییر کند. شما دیدید حمایت‌های امیر قلعه‌نویی از من و بی‌اعتنایی به اعتراض‌های برخی از هواداران باعث شد که من شرایط فوتبالم عوض شود و حتی تا جام جهانی هم پیش رفتم.

فکر می‌کنم رفتار کی‌روش هم همین‌گونه بود و خیلی‌ها بابت دعوت تو به او انتقاد می‌کردند.

دقیقا همین‌طور است. خیلی‌ها به کی‌روش گفتند چرا بیک‌زاده را دعوت می‌کنی؟ او مصدوم است و نباید دعوت شود. ولی اگر یادتان باشد در مورد کی‌روش از اصول حرف زدم. وقتی یک مربی روی اصولش بایستد، مطمئنا موفق خواهد شد حتی اگر خیلی‌ها علیه او باشند. کی‌روش به من اعتقاد داشت و هم خود او از من استفاده کرد و هم من تجربیات بسیار خوبی به دست آوردم.

 البته بدشانس بودی و جام جهانی را از دست دادی. آنقدر گفتند بیک‌زاده می‌خواهد مقابل مسی بازی کند که در نهایت این اتفاق نیفتاد.

من فکر می‌کنم چشم خوردم. باورتان نمی‌شود، در خیابان هر کس من را می‌دید از بچه گرفته تا خانم‌های مسن به من می‌گفتند یارگیر مسی تو هستی؟ آنقدر این حرف‌ها را زدند که نتوانستم در جام جهانی بازی کنم. البته حتما در آن اتفاق خیریتی وجود داشت.

 تو شخصیتی داری که در خیلی از مواقع واکنش‌های طنز داری. در یکی از برنامه‌های تلویزیونی در اردوی تیم ملی جواد نکونام ادعا کرد هاشم بیگ‌زاده شوخ‌ترین بازیکن تیم ملی است. چرا بازیکنان در مورد تو این‌گونه فکر می‌کردند؟

چون خیلی با بازیکنان شوخی می‌کردیم و اگر آنها حرفی می‌زدند ناراحت نمی‌شدم، به خاطر همین بین آنها محبوب بودم. به نظر من کاری که من انجام می‌دهم و اینکه جواب دیگران را نمی‌دهم و در قبال شوخی‌ها خودم را حفظ می‌کنم و اعتراضی ندارم، خیلی ساده است و همه می‌توانند آن را تمرین و اجرا کنند. مهدی شادمانی که به تازگی به رحمت خدا رفته مطلبی در اینستاگرامش نوشته بود که حرف دل من هم هست. او نوشت در این دنیا فقط باید زندگی کرد و شاد بود و تلاش کرد که دیگران را هم شاد کرد. وقتی مرگ به سراغت آمد آن زمان متوجه می‌شوی که چه اشتباهاتی کردی. دنیا زیباست و خدا هم زیبایی را دوست دارد. خداوند دوست دارد انسان‌ها خوب زندگی کنند و محبت کردن به دیگران و کمک کردن به هم‌نوع باعث می‌شود تا انسان دنیا را زیباتر ببیند. زیبایی به چهره نیست و به درون انسان‌ها است و خدا را شکر می‌کنم که خداوند این نعمت‌ها را به من داده است.

 چند روز پیش فرزاد حاتمی خاطره جالبی از تو در تلویزیون تعریف کرد. او گفت زمانی که برای سه بازی آخر مقدماتی جام جهانی به کره رفتیم، بیگ‌زاده که برای وزنه زدن به سالن رفته بود، وقتی برگشت عکس‌هایی را روی در و دیوار اتاق ما دید و از من که هم‌اتاقی‌اش بودم پرسید انتخابات کره جنوبی چه ربطی به ما دارد که در اتاق ما افراد کره‌ای را چسبانده‌اند. ماجرای آن خاطره حاتمی از تو چیست؟

(با خنده) این خاطره آن طور که حاتمی تعریف کرده نبود، قبل از اینکه این اتفاقات بیفتد همه می‌دانستیم که عکس‌های روی در و دیوار ما مربوط به سرمربی کره جنوبی است چون او در مورد ایرانی‌ها گفته بود آنها لیاقت حضور در جام جهانی را ندارند. کی‌روش یک جنگ روانی راه انداخته بود و به همه گفته بود این عکس‌ها را در اتاق، حمام و هر جا که می‌روید نصب کنید. او می‌خواست به ما بگوید که سرمربی کره چه حرف‌هایی به ما زده و ما در روز بازی حواسمان باشد که مقابل این مربی و تیمش با تمام وجودمان بازی کنیم. من وقتی تمرین تمام شد می‌دانستم که این عکس‌ها چیست. من هم به حاتمی گفتم مگر این مربی می‌خواهد شهردار یا رئیس جمهور شود که عکس‌هایش را در اینجا نصب کرده‌اند. من این حرف‌ها را به شوخی گفتم ولی فکر کنم حاتمی آن را جدی گرفته است. فرزاد یک مقدار طنز است و گیرایی پایینی دارد و فکر می‌کنم به خاطر همین موضوع است که آن حرف‌ها را زده است (با خنده).

خودت خاطره‌ای از آن شب که تیم ملی کره را شکست داده، داری؟

واقعا برد آن روز کار بزرگی بود که با لطف و حمایت خدا به دست آمد. شاد کردن یک ملت افتخار می‌خواهد و تو باید به جایگاهی برسی که خدا آن ویژگی را در تو قرار داده باشد. من قبل از آن مسابقه با مشکل عجیبی روبرو شدم. هوای آنجا کمی بارانی بود و کی‌روش گفت باید استوک‌های میکس بیاورید که در آنجا سُر نخورید. من دو جفت کفش با خودم داشتم که یکی میکس بود و یکی هم 13 استوک بود. وقتی برای گرم کردن آماده می‌شدیم، ساکم را که باز کردم، دیدم یک لنگه از این کفش آورده‌ام و یک لنگه هم از آن کفش. درواقع لنگه‌های کفشم در هتل جا مانده بود و تا هتل اقامت ما هم بیش از یک ساعت راه بود. وقتی این اتفاق افتاد به جواد نکونام گفتم این اتفاق افتاده او گفتم اگر کی‌روش موضوع را بفهمد با لگد تو را بیرون می‌کند. حتی تو را از ترکیب هم بیرون می‌اندازد. ما هم بدون اینکه کی‌روش بفهمد به آقای ابراهیمی گفتیم که برایمان کفش‌ها را بیاورد. بنده خدا در آن باران با موتور راهی هتل شد و کفش‌ها را آورد. حتی زمانی که داشتیم گرم می‌کردیم با کفش‌های لنگه به لنگه این کار را انجام دادم. تا اینکه بازی شروع شد و کفش‌هایم رسید. این خاطره جالب از آن بازی به یادماندنی برای من باقی مانده است.

 بعدا به آقای کی‌روش این موضوع را نگفتید؟

چرا بعد این موضوع را به او گفتیم و وقتی موضوع را شنید محکم به سرم زد و گفت با کی‌ها به جام جهانی رفته‌ایم (با خنده).

 بعد از آن بازی حتی به عنوان بازیکنی که در لیست قرار داشت به جام جهانی رفتی اما نتوانستی به دلیل مصدومیت بازی کنی.

بله، من جزو 23 بازیکن بودم و حتی در سایت فیفا اسمم رد شده بود. اگر شرایط بازی داشتم مطمئن هستم کی‌روش من را بازی می‌داد.

 وقتی مسی به ایران گل زد، چه حسی داشتی؟

(می‌خندد) دوست داشتم آنجا در زمین بودم و جفت پاهای مسی را قلم می‌کردم. نه اینکه خدای ناکرده او را بزنم که مصدوم شود، اما طوری بازی می‌کردم اجازه ندهم آن گل را به ما بزند. حقیقتا این انگیزه را در وجودم داشتم. فوتبال هم بازی لحظه‌هاست و با اینکه باختیم، بازی خوبی انجام دادیم و جلوی آرژانتینی که در آن سال به فینال جام جهانی رفت، تاریخ‌ساز شدیم.

 تو از آن رده و از رویای بازی در مسی الان در لیگ یک حضور داری. به نظر تو چقدر از لحاظ ساختاری و امکانات ضعف داریم.

واقعا از همه لحاظ با فوتبال روز دنیا فاصله داریم. اگرچه بادران تیم خوبی است و مالکان باشگاه خیلی زحمت می‌کشند، اما در لیگ دسته اول واقعا امکانات ضعیف است. از فرهاد کاظمی هم ممنون هستم که به فوتبال ما خدمات زیادی کرده است. ان‌شاءالله امسال در کنار آنها نتایج خوبی بگیریم. حقیقتا ما خیلی از زیرساخت‌ها عقب هستیم و اگر هم نتیجه‌ای می‌گیریم روی توانایی بازیکنان است. سطح فوتبال ما از قطر و امارات خیلی بالاتر است اما دیدید که قطر آمد و قهرمان آسیا شد. ما این همه سال است که به المپیک نرفته‌ایم و بیش از 20 سال است که قهرمان آسیا نشده‌ایم. فکر می‌کنم آنها روی زیرساخت و برنامه‌ریزی قهرمان شده‌اند. آنها یک اصول را در پیش گرفتند و موفق شدند. در ایران متاسفانه همه چیز برعکس است و وقتی مدیر انتخاب می‌شود همه چیز را عوض می‌کند. حتی رئیس فدراسیون هم این کار را می‌کند و اینها باعث می‌شود بدنه فوتبال ضربه بخورد. شما دیدید لیگ امسال دیر شروع شد و همه اینها به خاطر زیرساخت‌ها و سخت‌افزارها است. ما باید خیلی برنامه‌ریزی کنیم تا به موفقیت برسیم.

 تو با وجود اینکه از استقلال جدا شدی هیچ وقت در صفحه اینستاگرامت انتقاد نکردی و به نوعی کاری که بازیکنان قدیم استقلال انجام می‌دادند را انجام ندادی، دلیلش چه بود؟

من دوست دارم تیم استقلال با شرایطی که دارد نتیجه بگیرد نه اینکه من بازیکن سابق الکی انتقاد کنم. این کار فقط تفرقه و نفاق ایجاد می‌کند. کسی که انتقاد بی‌مورد می‌کند نمی‌تواند به تیم کمک کند و من همیشه سعی می‌کنم مثبت حرف بزنم.

 به نظرت استقلال امسال با این حواشی به وجودآمده چطور است؟

استقلال امسال کمی جوان است ولی یک مدیر می‌خواهد. بازیکنان باتجربه زیادی از استقلال جدا شدند و من معتقدم این تیم رهبر می‌خواهد. زمان می‌برد تا استراماچونی تفکراتش را پیاده کند. امیدوارم استقلال نتایج خوبی بگیرد و نظر من این است که استقلال امسال می‌تواند خوب نتیجه بگیرد. هر چند سپاهان و تراکتور مدعی هستند و کار را سخت کرده‌اند.

 از استقلال که طلب نداری؟

چرا! من بخشی از طلبم را بخشیدم ولی مالیات قرارداد من که حدود 150 میلیون تومان است هنوز پرداخت نشده و به خاطر همین موضوع حساب من هم بسته شده است. متاسفانه مدیرانی که آمدند و رفتند این کار را برای من انجام ندادند ولی امیدوارم امیرحسین فتحی مشکل من را حل کند. چند بار هم به باشگاه رفته‌ام و این موضوع را پیگیری کردم که امیدوارم حل شود.

 تو فوتبالیست ثروتمندی هستی؟

من در فوتبال قراردادهای خوبی بستم و خدا را شکر حالا می‌توانم راحت زندگی کنم. خدا را شکر دغدغه مالی ندارم.

 از نظر تو آیا این ثروت نقاط ضعفی هم دارد؟ به نظر تو فوتبالیست‌ها چه کمبودهایی دارند؟

مهم‌ترین خلاء فوتبالیست‌ها دور بودن از خانواده‌شان است. در این 15-14 سال من کمتر کنار خانواده و پدر و مادرم بودم و این می‌تواند یک خلاء باشد. رفتارهایی که فوتبالیست‌ها انجام می‌دهند در آینده آنها تاثیرگذار است. شما وقتی به ثروت می‌رسید نباید فراموش کنید که گذشته شما چگونه بوده است، به خاطر این است که می‌گویم ثروتمند بودن روی رفتارهای آینده فوتبالیست‌ها تاثیر دارد. اگر یک فوتبالیست به عقب برگردد و بداند که از کجا به کجا رسیده، خیلی از مشکلاتش حل می‌شود.

 تو یکی از بازیکنان پرافتخار لیگ برتر هستی، آیا مردم وقتی تو را می‌بینند می‌دانند تا هاشم بیک‌زاده هستی؟

خدا را شکر هرجا که من را می‌بینند من را می‌شناسند و می‌گویند از زمانی که از استقلال رفتی یک مدافع چپ خوب به استقلال نیامده است. این حرف مردم است نه حرف من. همیشه آنها به من لطف دارند و این هم یک پوئن مثبت برای من است.

 جام‌هایی که گرفتی را یادت هست؟

سید جلال حسینی بعد از این سه سال که با پرسپولیس چند بار قهرمان شد، رکورد من را شکست. من و مهدی رحمتی با 5 یا 6 جام جزو بازیکنان پرافتخار لیگ بودیم. من در سپاهان،‌ استقلال، با آقای قلعه‌نویی در ذوب آهن و در فجر سپاسی قهرمان جام حذفی شدم.

 آیا مدال‌هایت را داری؟

تقریبا آنها را دارم. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌البته چند پیراهن و کارت‌های بازی. فدراسیون مدالی نمی‌داد! فقط یکی دو مدال این آخری ها را دارم.آن زمان فقط جام می‌دادند.

 پیراهن چطور؟

بله پیراهن تیم ملی در جام جهانی را دارم، پیراهن های استقلال، سپاهان و تراکتورسازی را یادگاری نگه داشتم.

 راست است که فتح‌الله‌زاده تو را از پرسپولیسی ها قاپید؟ چون مثل اینکه با آنها قرارداد بسته بودی....

ما در گیرو دار استقلال و پرسپولیس بودیم که خودم هم نفهمیدم چه شد!خدا را شکر که قسمتم استقلال بود و همان سال که آمدم قهرمان شدیم.

از غلام پیروانی خبر داری؟

بله من هر چند وقت یکبار با او صحبت می‌کنم، او می‌گوید در فوتبالیست‌ها با معرفت تو هستی و هیچکس به من زنگ نمی‌زند. الان هم محرم است و باید بروم پیش او کار مداحی هم یاد بگیرم.او اعتقادات زیادی به ائمه دارد.

 فرهاد کاظمی در خصوص مربیگری‌ات چیزی نگفته؟

امیدوارم آقا فرهاد به من شرح وظایف بدهد تا ببینم چه اتفاقی برام می‌افتد. می توانم از مربیان سابقم کمک و راهنمایی بگیرم که قطعا به من کمک خواهد کرد.

 صحبت تو با طرفداران استقلال چیست؟

جا دارد از هواداران استقلال که 5-6 سال در کنار آنها بودم تشکر کنم. همیشه با جان و دل بازی کردم و خوشحالم با این تیم قهرمان شدم. وقتی با تیمت قهرمان می‌شوی قطعا نزد مردم با بازیکنی که قهرمانی در تیمش نداشته فرق می‌کنی.آرزو می‌کنم امسال استقلال موفق شود و واقعا دلم برای آنها تنگ می‌شود. دوست دارم بازی هایی که تیم نیاز به حمایت دارد به ورزشگاه بروم و در کنار آنها حضور داشته باشم.

 با آنهایی که خداحافظی کرده‌اند در ارتباط هستی؟

بله کم و بیش...عکسی در کره و در مقدماتی جام جهانی داشتیم که از آن عکس جباری،نکونام، آندو، امیرحسین صادقی و خسرو حیدری دیگر در فوتبال نیستند. هر از چند گاهی با هم در ارتباط هستیم. الان سیاوش اکبرپور و حنیف عمران ‌زاده هم خداحافظی کردند و تیمی دارند که استقلالی‌ها را دور هم جمع کرده اند. این کار خیلی خوب است.

 و صحبت آخر...

جا دارد از همه مردم و هواداران استقلال تشکر کنم، ممنون که در سرما و گرما حمایت کردند. بعضی ها هم به من توهین کردند که من چیزی از آنها به دل نگرفته ام. دوست دارم به عنوان مربی به استقلال برگردم و کمک کنم. من باید خیلی تلاش کنم و خیلی بجنگم و امیدوارم مردم هم به من در این رابطه کمک کنند.

4344