به بهانه خداحافظی بیک زاده؛ براى كسى كه اخلاقش بيشتر از فوتبالش به يادگار ماند

به بهانه خداحافظی بیک زاده؛ براى كسى كه اخلاقش بيشتر از فوتبالش به يادگار ماند

وب سایت رسمی فوتبالی- وسط هياهوى بازيهاى هفته دوم ليگ، هاشم بيك زاده بدون سر و صدا خداحافظى كرد تا از نسل بازيكنان دهه هشتاد فوتبال ايران یکی ديگر هم به آخر خط برسد.

هاشم بيك زاده را از سالهاى اول ليگ برتر يادمان است . آن موقع كه در فجرسپاسى مهره آس شاغلام بود. تابستان ٨٧ در هياهوى نقل و انتقالات تبديل شد به مهره اى براى دعواى مديران سرخابى و اين فتح الله زاده بود كه او را از باشگاه پرسپوليس بيرون كشيد و با نظرى جويبارى به هيئت فوتبال فرستاد.

هاشم دو فصل در استقلال بود يك قهرمانى و يك مقام سومى حاصل كارش بود و تقريبا در اكثر بازيها مهره فيكس قلعه نويى و مرفاوى  بود. دو فصل سپاهان و دو قهرمانى ديگر در ليگ برتر با قلعه نويى و كرانچار.

بازگشت قلعه نويى به استقلال با بازگشت دوباره بيك زاده همراه شد كه حاصلش يك قهرمانى ديگر در ليگ برتر و حضور در جمع چهارتيم برتر آسيا بود.صبا، ذوب ، تراكتور و نفت تهران ديگر تيمهاى ليگ برترى بيك زاده بودند كه اين اواخر ماركوپولو شده بود و هر نيم فصل تيم عوض می  كرد.

دوران ملى بيك زاده كوتاه اما تلخ و شيرين بود. آنجا كه با تيم ملى به عنوان مدافع چپ ثابت به جام جهانى رسيد و تقابلش با مسى به سوژه پيامكها تبديل شد كه پاسخ هاشم به تمام شوخي ها خنده و لبخند بود .اما اوج بدشانسى هاشم مصدوميت نابهنگام قبل از جام جهانى ٢٠١٤ و جام ملتهاى ٢٠١٥ بود كه باعث شد اين دو تورنمنت مهم را از دست بدهد.

در تمام اين سالها چيزى كه از هاشم بيك زاده بيشتر به يادگار ماند شيرينى و سادگى او بود كه به چهره محبوب اردوهاى باشگاهى و ملى بدل شده بود ، طوري كه همه دوست داشتند با او هم اتاق باشند.پسر خوش اخلاق و شيرين و بانمك شهررى فوتبالش را مثل خيلى از همبازيان و هم نسلانش كنار گذاشت تا از اين به بعد فصل جديدى در زندگى ورزشى اش رقم بخورد.بازيكنى كه هيچ وقت به اعتراض سكوها واكنشى نشان نداد و سرش در مقابل انتقادات پايين بود.

بدرود هاشم دوست داشتنى

یادداشت از پیمان خنافری