پایگاه خبری فوتبالی- یک: در تمام سالهای اخیر، تیمهای باشگاهی فوتبال ایران از نعمتی به نام حق پخش بیبهره بودهاند. تلویزیون به راحتی، زمان زیادی از برنامههایش را با پخش فوتبال، پر میکند و از این راه و به مدد آگهیهای تبلیغاتی چند ده هزار میلیاردی سود میکند تا جیب بیانتهای رسانه ملی هم پر شود. در یکی، دو سال اخیر اما بحث وی.ای.آر نقل محافل فوتبالی شده و تلویزیون هم طبق معمول، مدعیالعموم چنین تکنولوژی است!
دو: واقعیت این است که در حال حاضر، آنچه فوتبال ایران نیازی جدی به آن دارد، درست تصویربرداری کردن مسابقات فوتبال لیگ برتر است که هر هفته، مفتضحانهتر از قبل میشود. به جز ورزشگاه آزادی و تا حدودی نقش جهان، تصاویر ورزشگاههای دیگر متعلق به حداقل نیمقرن پیش است؛ تصاویری مبهم، گنگ و بدون کیفیت که فاقد ابتداییترین المانهای لازم است.
به طور مثال درباره بازی مس کرمان و پرسپولیس؛ کدام عقل سلیمی تصمیم گرفت یک دوربین را به پشت دروازه مس برده و آن تصاویر غیرواضح را پخش کند؟ چرا از این دوربین روی خط آفساید استفاده نشد؟ درخصوص تصاویر پخش شده از آبادان که میتوان با قاطعیت مدعی شد هرگز در تمام طول تاریخ لیگ برتر، دیداری با این کیفیت پخش نشده است. همین هفته در بازی ملوان و تراکتور، از تصاویر هوایی استفاده شد ولی هرگز تصویری واضح از صحنه پنالتی دقایق پایانی به بینندگان نشان داده نشد. تصاویر آهسته پخش شده که خودش دنیایی رمزآلود است و حتی نمیتوان از آنها همان معلومات تصاویر اصلی را هم استخراج کرد.
سه: طعنهآمیز اینکه تصاویر آپلود شده روی سایتهای خبری مختلف که با دوربینهای موبایل خبرنگاران و عکاسان شکار شده، کیفیت بالاتری نسبت به دوربینهای صدا و سیما دارد. چند سال قبل بود که قرض دادن واحد سیار ورزشگاه آزادی به یکی از برنامههای فضای مجازی باعث شد صدای گزارشگر روی تصاویر نباشد. این یعنی رسانه ملی حتی برای بینندهاش، این احترام را هم قائل نیست که با صدای ورزشگاه همراه باشد. تصاویر دو، سه دهه قبلی که توسط دوربینهای عکاسی ژاپنی یاشیکا، شکار میشد، کیفیت به مراتب بهتر و بالاتری نسبت به تصاویر دوربینهای فیلمبرداری فعلی صدا و سیما در اراک و آبادان و قائمشهر و انزلی و شهرهای دیگر دارد.
چهار: به جز تصویربرداری بیکیفیت و گنگ، نصف بیشتر گزارشگران فوتبال ایران در سطح لیگ برتر هم نیاز به ویرایشی کلی دارند. این جامعه آماری به طرز عجیبی در شناخت بازیکنان فوتبال ایران، ناموفق هستند و حتی برایشان تشخیص بازیکن از روی پست بازی هم، امری محال است. درحالی که به نظر میرسد شناخت بازیکنان از فاصله دور و نزدیک، شرط لازم برای ورود به دنیای گزارشگری است، حداقل در بعد لیگ برتر ایران، گزارشگران فوتبال در این امر مردود شده و نیاز به یک رنسانس در این قسمت، حس میشود.
پنج: به نظر میرسد رسانه ملی برای پخش استاندارد بازیهای فوتبال داخلی، نیاز به یک دگردیسی کامل دارد؛ از مکانیابی درست و اصولی برای قرار دادن دوربینها تا انتخاب گزارشگرانی که حداقل یک بازی فوتبال داخلی در سال را دیده باشند و سعید مِهری را سعید مُهری تلفظ نکرده و سرمربی ناشناسی مانند سائوپینتو را وارد فوتبال ایران نکنند. واقعا در این شرایط وی.ای.آر در وهلههای بعدی اهمیت قرار دارد!
یادداشت از علیرضا خطیبی/ پایگاه خبری فوتبالی