پایگاه خبری فوتبالی- کاملا ناامیدکننده؛ این احتمالا بهترین عبارت برای توصیف استقلال در بازه زمانی یک ماهه از شب جشن قهرمانی در لیگ 21 تا امروز است.
به گزارش فوتبالی، طبق معمول، خوشحالی و شادی هواداران آبی، خیلی به درازا نکشید و با خروج مجیدی و سپس فعل و انفعال لرزان و نالان در فصل نقل و انتقالات به همان یاس همیشگی بدل شد.
مدافع عنوان قهرمانی در لیگ 22 را میتوان با چند گزاره که بینشان علام جمع قرار دارد، چنین توصیف کرد:" ناتوان در جذب بازیکن، ناتوان در حفظ ستارهها، ناتوان در پرداخت مطالبات مالی و ناتوان در شفافیت"؛ و این یعنی میتوان از کلمه «ناتوان» فاکتور گرفت و قبل از هر عبارت مثبتی قرار داد.
* جذب بازیکن
استقلال تا اینجای کار، چند بازیکن جذب کرده است؟ و کدامیک از این خریدها، امیدوارکننده و آرامشبخش بودهاند؟ سجاد شهباززاده، گل سرسبد خریدهای استقلال بوده؛ مهاجمی که بالای 30 سال سن دارد و میتوان روی حداقل 8 و حداکثر 13 گلش در یک فصل حساب کرد (هرچند او سابقه زدن 20 گل و 6 گل در یک فصل را هم دارد). دیگر خریدهای استقلال، بازیکنان جوانی هستند که احتمال جواب دادنشان مانند حسینزاده و سلمانی به اندازه جواب ندادن امثال خاقانی و خادمپور و بقیه است. در این قاب است که رضا میرزایی تبدیل به امیدواری هواداران میشود؛ بازیکنی که سالهاست فقط تعویضی بوده و بس. طبق معمول، ژان کارلوس برزیلی دوباره روی زبانها افتاده ولی واقعیت چیز دیگری است: این هافبک همه فن حریف به سپاهان نزدیکتر از استقلال است. قصه محمد محبی نیاز به پرداخت حداقل 300 هزار یورو برای رضایتنامه دارد. پیکان برای صدور رضایتنامه فلاح خواهان حسینزاده شده و پول سینی خواسته که در توان استقلال نیست. فولاد حاضر نیست کوشکی و پهلوان را در ازای رضاوند به استقلال بدهد و وریا غفوری هم در صورت عدم تمدید به احتمال نود و نه درصد به فولاد می رود. اهمال یا افتضاح دایمی کردن قرارداد ابوالفضل جلالی و امیرعلی صادقی هم نباید فراموش شود که کلا مدیران فراموش کرده بودند.
* حفظ ستارهها
محمد دانشگر رفته، رافائل سیلوا در نهایت ماند، گفته می شود عارف غلامی سودای لیگ پرتغال و قطر را دارد هر چند باشگاه سعی دارد با او توافق کند. امیرحسین حسینزاده تا آخر هفته راهی بلژیک میشود و کلا جدا شده؛ یامگا هم ساز جدایی کوک کرده و پول بیشتری می خواهد هر چند باشگاه معتقد است او نمیتواند جدا شود. البته که نگه داشتن مهدیپور، کار بزرگی است ولی مرور همین دو جمله قبلی نشان میدهد مدیران استقلال در این قسمت هم نمره قبولی نمیگیرند.
همانطور که نوشته شد حتی بازیکنی مانند کوین یامگا هم با وجود اعلام باشگاه مبنی بر داشتن قرارداد، نه تنها حاضر به بازگشت نشده که حتی جواب ایمیل باشگاه را هم نمیدهد و به زودی بابت عدم پرداخت مطالباتش (تقریبا 80 هزار دلار) به فیفا شکایت میکند. یاد هشتاد هزار یوروی استراماچونی می افتیم که در آن مقطع مدیریت باشگاه در حسابی در ترکیه داشت اما نداد تا او فسخ یکطرفه انجام دهد و از استقلال برود. انگار رویه مدیریتی در استقلال با تغییر مدیران هم تغییر نمی کند.
فقط کافی است به خط دفاع نگاه کرد؛ استقلال در لیگ 21 چه مدافعانی داشت؟ یزدانی، مرادمند، غلامی، چشمی، سیلوا و دانشگر. از این جمع چند نفر به صورت قطعی ماندنی شدهاند؟ فقط چشمی و سیلوا؛ مرادمند هم هنوز رسمی توافق نکرده؛ یزدانی هم فصل بعد در انزلی سرباز است. نیاز به توضیح دیگری وجود ندارد.
* قصه وریا
باشگاه استقلال به همین اندازه از ناتوانی رضایت نداده و با عدم دعوت از وریا غفوری برای تمدید قرارداد، همان اندک پایگاهی که نزد هواداران داشته را هم از دست داده. نکته ویژه درباره کاپیتان این است که اگر دلیل حفظ نکردنش مسایل فنی باشد و حتی اگر ساپینتو هم او را نخواهد که خبر رسمی و موثقی در این باره وجود ندارد، با توجه به مشکلات موجود و پیشبینی اینکه این معضلات درون تیمی استقلال هر روز بیشتر از قبل هم خواهد شد، بودن غفوری به عنوان کاپیتان می توانست، به سود استقلال و مدیرانی است که میتوانستند بعد از هر ناکامی پشت کاپیتان، مخفی شوند. مدیریت درون تیم و رختکن را به او بسپارند و از کاریزمایش استفاده کنند. اما وریا رسما جدا شده است. یا او را در پیراهن جدیدی خواهیم دید یا اینکه شاید نیم فصل و یک فصل هم بیرون و بی تیم بماند. او دیگر در استقلال توپ نخواهد زد.
* مشکلات مالی
قصه کارگزار 500 میلیاردی حالا ثابت شده بیشتر به افسانههای شاه و پریان شباهت داشته تا واقعیت.
استقلال حتی یک پنجم این مبلغ را هم نتوانسته وصول کند و به همین دلیل هم هست که مشکلات مالی فراوانی دارد: اینکه چرا بین شب امضای قرارداد با میرزایی و شب معارفهاش این همه فاصله افتاد دقیقا به دلیل عدم واریز پیشپرداخت است. اینکه یامگا حاضر نیست برگردد به دلیل طلبش است. اینکه با وجود توافق با سیلوا، مرد برزیلی در یک قدمی جدایی بود به دلیل عدم تامین پول بود که در نهایت تامین شد. استقلال هنوز بابت فصل قبل 20 درصد به بازیکنانش بدهکار است و البته پاداش قهرمانی همچنان دور از دسترس برای پرداخت.
آبیها هنوز به سازمان لیگ هم بابت تبلیغات محیطی بدهکار هستند درحالیکه فصل مدتهاست تمام شده است.
* حواسی که جمع نیست
با هر دلیل و متر و معیاری، حواس مدیران استقلال جمع نیست. اتفاقی، وعدهای، حاشیهای و هر قسم از این موضوعات، حواس آنها را پرت و به جای دیگری معطوف کرده است. اینکه همه عوامل استقلال از پرویز مظلومی و محمد مومنی تا فرشید سمیعی از تنها 4 ساعت خوابیدن آجورلو در شبانهروز حرف میزنند را میشود قبول کرد ولی آن تلاش با این خروجی، سنخیتی ندارد. با فرض قبول تمامی اظهارنظرهای کادر مدیریتی و اعضای هیات مدیره استقلال، ورودی و خروجی حرفهای آنها استاندارد و واقعی نیست.
باشگاه استقلال حتی حواسش به سرمربیاش هم نیست که بعد از امضای قرارداد، مدت بسیار زیادی راهی کشورش شد و دیر برگشت درحالیکه استقلال نیاز به بدنسازی و اردو و بازی تدارکاتی دارد و همه این اتفاقها در یک ماه نخواهد افتاد. شفافیت، حلقه گمشده در امور باشگاه استقلال است: چرا مجیدی نماند؟ چه کسی دستور خرید چنین بازیکنانی را داده؟ چه کسی امور نقل و انتقالاتی باشگاه را هدایت میکند و تیم را می بندد؟ چرا وقتی آجورلو و هیات همراه در دبی بودند، تمدید قرارداد بازیکنان انجام نشد؟ آیا این امر به ناتوانی پرویز مظلومی و حجت کریمی ارتباط داشت؟ ماجرای وریا غفوری و نخواستنش کلا چه بود؟ چه کسی دستور داده روی خروجی باشگاه وقتی هواداران در آستانه سکته هستند، آب معدنی و بیمه تبلیغ شود؟ وقتی همه این گرد و خاکها و غبارها از بین برود، بازهم استقلال را خواهیم دید که طبق معمول پس از همه طوفانها و بحرانهای عمدی و سهوی، بازهم استقلال است؛چه با فتحی، چه با فتحاللهزاده، چه با افتخاری، چه با واعظ آشتیانی، چه با مددی و فریادشیران و چه با آجورلو و بقیه؛ استقلال، همیشه استقلال است؛ آیین چراغ، خاموشی نیست!
گزارش از علیرضا خطیبی/ پایگاه خبری فوتبالی