وبسایت رسمی فوتبالی - بخشهای مهم گفتگوی خبرگزاری ایسنا با وینفرد شفر را برایتان نقل می کنیم:
*الحاجی گرو مهاجمی نیست که بخواهد همیشه گل بزند بلکه بازیکنی است که برای بقیه فضاسازی کرده و برای بقیه موقعیتسازی میکند. او شخصیت بسیار خوبی دارد و بازیکن خوبی است اما شرایط برای او خوب نبود. همه فکر میکردند او تیام دوم است ولی ما در ترانسفر تیام شانس بزرگی داشتیم اما در مورد گرو شرایط بسیار سخت بود. سرور از تیم جدا شده بود. تیام و سرور در آن زمان مثل دو برادر بودند و کار تیام در استقلال راحت بود. مسائل دیگری هم هست که نمیخواهم راجع به آن صحبت کنم. او مقابل استقلال خوزستان خوب بازی کرد و یک شانس خوب گلزنی داشت اما اعتماد به نفس کافی برای گل زدن نداشت. به همین دلیل بهتر بود که باشگاهش را عوض کند و مطمئنم میتواند در باشگاه دیگر عملکرد بهتری داشته باشد.
* زمانی که نویمایر به استقلال آمد، ۶۰-۷۰ درصد آمادگی بدنی داشت. او در قطر و برای بازی با السد شرایط بسیار خوبی داشت و صبح مشخص بود که مقابل السد بازی میکند. در تمرین یک اشتباه پیش آمد و مصدوم شد. به فیزیوتراپ و دکتر مراجعه کرد و تمرین نداشت، در نتیجه شرایط جسمانیاش بدتر شد. در بازی قبلی ما دو، سه موقعیت گلزنی داشت که به گل تبدیل نشد و مقابل صنعت نفت یک ضربه به دیرک دروازه زد. بازیکنان فوتبال شانس هم نیاز دارند. مارکوس بازیکن خوبی است اما فراز و نشیب زیاد داشت و برای او بهتر بود که به باشگاه دیگری برود و دوباره کارش را شروع کند. او ۳۲-۳۳ سالش است. دقیق نمیدانم ولی فکر میکنم در باشگاه دیگری اگر تلاش کند، میتواند موفق باشد.
*باید دنبال مهاجمی بگردیم که مانند تیام بتواند زیاد گل بزند. بازیکنی که شاید در انگلیس، ایتالیا و آلمان بازی کند که اگر بخواهیم در این سطح بازیکن جذب کنیم باید حدود ۲ میلیون دلار هزینه کنیم.
*یکی از دلایلی که تیام به ایران آمد، من بودم که در کامرون مربی بودم و من را میشناخت. در آن زمان شاید نمیخواست به ایران بیاید و صحبتهای منفی درباره ایران شنیده بود. از سنگال به قطر رفت و گفت میخواهد بیاید، من هم به او گفتم که در ایران هیچ مشکلی وجود ندارد و مردم مهربانی دارد تا در نتیجه او هم قراردادش را با استقلال امضا کند. هدف تیام این بود که در لیگ قهرمانان بسیار خوب بازی کند و برای پول بیشتر به چین برود. تیام خیلی خوب بازی کرد ولی مشکلش این بود که ایجنت خوبی نداشت. او الان در عجمان است و شاید پول خوبی بگیرد ولی شاید فقط ۱۰۰۰ نفر بازیاش را ببینند اما در ایران ۸۰ هزار نفر بازیاش را میدیدند. ما به بازیکنی نیاز داریم که به ما بگوید میخواهم بسیار خوب برای استقلال بازی کنم و پس از یک سال یا دو سال باشگاهش را عوض کند و برای پول بیشتر به کشوری مانند چین برود.
* سانی( جیری ساناک)دستیار بسیار خوبی بود. او مشکلی راجع به پاسپورتش داشت. الان چیزی که بخواهم بگویم این است که مساله مهم احترام است. بدون احترام نمیتوانید موفقیت داشته باشید و سانی هم به همین دلیل رفت.
* بعد از بازی با الریان، پژمان منتظری بیرون بود و باید مدافعان جدیدی مقابل الهلال به بازی میفرستادیم. در نتیجه باید دروازهبانی انتخاب میکردیم که با بازیکنان صحبت کند و بتواند مدافعان را مربیگری کند. نمیگویم که حسینی بهتر است یا رحمتی. اصلا راجع به این موضوع صحبت نمیکنم ولی رحمتی مقابل الهلال خیلی خوب بازی کرد و ما فقط یک موقعیت به این تیم دادیم. ما در عمان، یک بر صفر الهلال را بردیم و الان هم همین موضوع وجود دارد.در اول فصل، حسینی مصدوم بود و رحمتی خیلی خوب بازی کرد. من نمیتوانم دروازهبانی که خوب بازی کرده را عوض کنم. بعد پژمان را از دست دادیم و از حسینی در دو بازی مقابل سایپا استفاده کردیم. ما میدانستیم که تیممان به دروازهبانی نیاز دارد که از عقب بتواند به تیم اعتماد به نفس بدهد، به همین دلیل دروازهبانمان را عوض کردیم. مهدی رحمتی دروازهبانی است که میتواند بازی را به خوبی بخواند. او قبل از این که موقعیت روی دروازه ایجاد شود با پژمان، میلاد یا دانشگر صحبت میکند. این نکتهای است که دروازهبانان جوان ما باید یاد بگیرند.
*دروازهبان خوب، آن دروازهبانی نیست که بتواند فقط توپهای زیادی مهار کند. الیورکان خیلی خوب بازیخوانی میکرد و قبل از این که تیم حریف بخواهد موقعیتی ایجاد کند با مدافعان صحبت میکرد و از آنها میخواست تا با پرس کردن نگذارند خطری روی دروازه ایجاد شود. قبل از این که تیمملی بخواهد به جامجهانی برود در بازی با ازبکستان، حسینی توپ را در اختیار داشت ولی کسی صدایش را نمیشنید. شاید این یکی از مشکلاتی بود که کیروش او را به جام جهانی نبرد. جنبههای شخصیتی در دروازهبان بودن بسیار حائز اهمیت است. دروازهبان بودن فقط این نیست که ۲۰ توپ سیو کنید. مهمتر از آن، این است که بتواند شرایط بازی را کنترل کند که با صحبتکردن با مدافعان میسر میشود. دروازهبان با این که در زمین تنهاست ولی رئیس زمین است و باید با بازیکنان صحبت کند. دروازهبان باید مانند یک مدافع لیبرو عمل کند.
*کیروش یک مربی حرفهای است و میداند که با این بازیکنان میتواند قهرمان آسیا شود. من قبلا در آسیا کار کردهام و همه میدانند که لیگ ایران نسبت به گذشته بهتر شده و این برای مربی تیمملی بسیار بهتر است. در جامجهانی، بازیکنان لیگ برتر از همه بهتر بودند نه بازیکنانی که در روسیه، هلند یا کشورهای دیگر بازی میکردند. ما شانس بزرگی در جام ملتها داریم و فکر میکنم این دوره، زمان کسب موفقیت است. مطمئنم تیمملی با جام به ایران برمیگردد.
*به امید گفتم که از او خوشم نمیآید. (با خنده) زمانی که من آمدم امید از یک مصدومیت برگشته بود و بعد از سه ماه بهترین هافبک ایران شد. او فرمانده تیم ما بود و به همین خاطر نمیخواستم به تیم دیگری برود. برای حدود ۸ ماه به مسئولان قبلی باشگاه گفتم که باید با او قراداد جدید ببندید. البته دیگر هر چه گذشته، تمام شده است.قبل از جامجهانی هم به کارلوس گفتم که امید ابراهیمی را به تیمملی ببرید. او بازیکنی است که شخصیتی قوی دارد و تیمملی به او نیاز دارد. او میتواند به خاطر قدرتش، روند بازی را تغییر دهد. بابت عملکردش در جامجهانی بسیار خوشحالم. الان هم عملکرد بسیار خوبی در قطر دارد که شرایط خوب باشگاهش به خاطر امید است.
* این موضوع که جریان خاصی برای قهرمان کردن یک تیم مشخص در لیگ برتر وجود دارد را قبول ندارم. معتقدم در ایران هیچ داوری علیه تیم ما یا علیه تیمهای دیگر نیست.
*در یک بازی تیمملی تعدادی از بانوان به ورزشگاه رفتند که بسیار خوشحال شدم. وقتی از مردم ایران راجع به این موضوع سوال میپرسم کسی نمیتواند پاسخ مشخصی بدهد که نمیدانم دلیلش چیست. در بازی مقابل استقلال خوستان تعدادی از بانوان به دم در هتل آمدند تا عکس یادگاری بگیرند. آنها در حالی که گریه میکردند به بازیکنان ما میگفتند که دوست دارند به ورزشگاه بیایند و بازی استقلال را ببیند. کسی نمیتواند به من بگوید مشکل آمدن بانوان به ورزشگاه چیست!شما قطعا در بعضی بازیها دیدید که جو ورزشگاه خشن میشود. من فکر میکنم اگر بانوان به ورزشگاه بیایند از خشونت ورزشگاهها کاسته میشود. شاید ما باید با وزیر ورزش آقای سلطانیفر صحبت کنیم. آقای وزیر لطفا درها را باز کنید. چرا که نه! این موضوع نه تنها برای فوتبال مفید است بلکه برای بانوان ایرانی هم اتفاق مثبتی است. من فکر میکنم دیگر زمان این کار فرا رسیده است. البته این نظر شخصی من است.
1984