به گزارش "ورزش سه" آدام همتی، بازیکن کانادایی الاصل برای حضور در لیست پرسپولیس مصائب بزرگی را پشت سر گذاشت و مجبور بود روزهای اول پشت کنایههای مربوط به حضورش در این تیم به واسطه پدربزرگ هنرمندش سختیهای بزرگی را متحمل شود.
آدام را بیشتر خبرنگارانی که در تمرینات رفت و آمد داشتند اما به خوبی میشناختند؛ بازیکنی بااخلاق و البته مصر در دستیابی به موفقیتها در تمرینات اختصاصی. کمتر روزی بود که او با تمرینات زودهنگامش پیش از سوت برانکو و دیرهنگام بعد از اعلام اتمام سرمربی سرخپوشان به کار خود ادامه ندهد.
فشار روی آدام همتی زمانی بیشتر شد که کارلوس کی روش نیز در جنگ با برانکو به او حمله کرد و حضورش در لیست پرسپولیس را به همان ماجرای هنرپیشه و نسبت فامیلیاش مرتبط دانست.
آدام اما بعید نبود که در فصل بحرانی پرسپولیس به واسطه محرومیتها فرصتی برای بازی پیدا نکند. حضوری اما پرریسک که میتوانست آینده او را به سمت نابودی ببرد و هر اشتباهش میتوانست کاملا قیافهای حق به جانب به منتقدان او و سرمربیاش بدهد.
همتی اما با شماره 21 در دقایق پایانی بازی با سپیدرود به میدان رفت و در اولین دقایق حضورش با شلیکی 3 امتیازی پاسخ روشنی به منتقدانش داشت. او در جدال با السد قطر نیز با توجه به غیبت پرشمار ستارهها بار دیگر فرصت بازی یافت و 90 دقیقه توانست در خط میانی السد به دنبال اثبات خود برابر ستارههای حریف باشد.
هوشنگ گلمکانی در یک پست اینستاگرامی از گفتگویش با سعید راد بازیگر پرسپولیس سینمای ایران خبر داده است. سعید راد که بازیگران مشهور و قدیمی سینمای ایران محسوب می شود از پرسپولیسی های متعصب ایران است و نوه او در حال حاضر در در جمع بازیکنان پرسپولیس حاضر است. او که بعد از پیروزی پرسپولیس مقابل سپیدرود با گلزنی آدام همتی از گفتگو در اینباره خودداری کرده بود امشب سوژه در یک یادداشت جالب توجه شده است.
هوشنگ گلمکانی در اینباره نوشته است: برای اولین بار پس از یک پیروزی تیم پرسپولیس، زنگ زدم به سعید راد تا به او، به عنوان یک پرسپولیسی دوآتشه قدیمی تبریک بگویم. اما دلیلش فقط پرسپولیسی بودن او نبود. این تبریک، یک دلیل ویژه داشت. شخصا نه پرسپولیسی هستم (بجز یک نیمفصل در زمان مربیگری قطبی!) و نه استقلالی. اما در طول این بازی، مدام به یاد سعید بودم، بهخصوص هر وقت توپ به آدام همتی میرسید یا او در جریان بازی قرار میگرفت.
سوت پایان که زده شد، حال او را مجسم میکردم، و حدسم درست بود. چند دقیقه پس از پایان بازی که تماس گرفتم، دیدم حدسم درست است. صدایش از فرط هیجان میلرزید. یک سال است نوهاش آدام به پرسپولیس پیوسته و تا دو هفته پیش بجز یک بازی دوستانه فرصت بازی به او نرسیده بود، تا دو هفته پیش که سرانجام به عنوان بازیکن ذخیره در بازی با سپیدرود به میدان آمد و در دقایق پایانی گل پیروزی پرسپولیس را زد، بعد هم پانزدهبیست دقیقه پایانی دربی به زمین آمد و بعد هم تنگدستی تیمش به دلیل مصدومیتها و محرومیتها باعث شد در این بازی بسیار مهم نیمهنهایی جام باشگاههای آسیا امکان حضور در مسابقه با چنین تیم قلدری را پیدا کند. به قول مفسران فوتبال، بازی مؤثر و غیرجلوهگرانهای هم کرد و به تعبیری مزد صبوری و وقار و متانتش را گرفت. در این یک سال، هر وقت با سعید صحبت کردم، حرفمان به آدام میکشید و برایم عجیب بود که سعید با وجود روحیه بیقرار و سرکش و ناشکیبای آشنای همیشگیاش میگفت آدام را همیشه به صبوری و پرهیز از حاشیه تشویق کرده و او هم به نصیحت پدربزرگ عمل کرده است. البته قطعا اینها همه از روحیه خود آدام هم میآید، کمااینکه در طول دقایق کوتاهی که در دو بازی قبل پرسپولیس به میدان آمد و در همین بازی که برای اولین بار نود دقیقه برای تیمش بازی کرد، حتی لحظهای وارد حاشیه و خودنمایی نشد. من آدام را تا به حال ندیدهام اما به خاطر یک دوست قدیمی خوشحالم و امیدوارم آدام همچنان باوقار و صبور و بیحاشیه، مدارج ترقی را در کارنامهاش طی کند. میدانم پدربزرگ چه کیفی میکند. تبریک سعید خان!