به بهانه تولد روبرتو باجو؛ «بودای کوچک»، «اسطوره بزرگ»

به بهانه تولد روبرتو باجو؛ «بودای کوچک»، «اسطوره بزرگ»

وبسایت رسمی برنامه نود - به بهانه پنجاهمین سالگرد تولد روبرتو باجو یکی از بزرگ ترین بازیکن های تاریخ فوتبال ایتالیا، نگاهی خواهیم داشت به دوران باشکوه وی در سری آ و تیم ملی ایتالیا طی سه جام جهانی مختلف 

به گزارش وبسایت نود، جام جهانی 1994 برای همه دلدادگان به فوتبال، مظهر زیباترین نوستالژی ها است. یک تورنمنت خاطره انگیز با ستاره هایی تکرار نشدنی که نام آنها تا ابد در تاریخ فوتبال می درخشد. اگر چه پیش از آغاز این تورنمنت در کشور آمریکا، توجه همگان به دیگو مارادونا دوخته شده بود، اما در پایان، همه از ستاره دیگری سخن می گفتند. روبرتو باجو با درخششی کم نظیر، لاجوردی پوشان را به فینال جام جهانی رساند. شبی که در کشور ما، هیچ عاشق فوتبالی تا صبح خوابید و همه منتظر تماشای مسابقه فینال جام جهانی بین دو تیم پر ستاره برزیل و ایتالیا بودند. تقابل این دو تیم، در واقع تقابل روماریو و به به تو بود با روبرتو باجو، پائولو مالدینی و فرانکو بارزی.

جام جهانی 1994؛ یک جام بود و یک «روبرتو باجو»

هر کسی که بخواهد از افسانه روبرتو باجو سخن براند، مطمئناً از ابتدا به سراغ جام جهانی 1994 می رود. داستان یک قهرمان شکست خورده و در عین حال سر بلند، تراژدی شکست یک اسطوره در فینال جام جهانی، باز هم ضربات پنالتی، باز هم قانون نانوشته خراب شدن پنالتی توسط بزرگ ترین بازیکنان و سرازیر شدن اشک ها در آن روز آفتابی، ورزشگاه تاریخی «رُز بول» پاسادنا و حسرتی جاودانه برای ایتالیایی ها.

حکایت ایتالیا در جام جهانی 1994 دقیقاً مشابه آرژانتین در جام جهانی 1990 بود. دیگو مارادونا توانست با نبوغ ذاتی خویش، یک تیم معمولی را کشان کشان به فینال جام جهانی برساند و 4 سال بعد، اسطوره ای دیگر همین کار را با ایتالیا کرد. «بودای کوچک» ناجی یک ملت شد و یک تنه، ایتالیایِ آریگو ساکی را به فینال جام جهانی رساند. این کار فقط از دست مردان بزرگ و افسانه ای بر می آید، بزرگ همچون دیگو مارادونا و بزرگ همچون روبرتو باجو.

تکنیک ناب، هوش، مهارت در حرکات فردی و تیمی، زدن ضربات ایستگاهی در کمال استادی و تبحر، قدرت تمام کنندگی، شم گلزنی بالا و البته چهره خاص و مدل موی «دم اسبی» روبرتو باجو باعث شد تا جذابیت ویژه ای برای فوتبالدوستان داشته باشد. ایتالیا در جام جهانی 1994 با ایرلند، نروژ و مکزیک هم گروه بود و به طرزی معجزه وار با گل دانیله ماسارو به مکزیک و تساوی 1-1 مقابل آزتک ها به عنوان تیم سوم گروه صعود کرد. نه تنها نتایج آتزوری در مرحله گروهی جام جهانی ناامیدکننده بود بلکه روبرتو باجو هم کار خاصی را انجام نداد.

اما اوج هنر او، از مرحله حذفی به منصه ظهور در آمد. 5 جولای 1994 در فاکسبورو ماساچوست، مسابقه ایتالیا و نیجریه، تولدی دیگر برای «بودای کوچک» بود. ایتالیا تا دقیقه 88 با یک گل از تیم مخوف نیجریه عقب بود اما یک گل دیرهنگام در وقت قانونی و سپس یک گل دیگر از روبرتو باجو در وقت اضافه، سرنوشت بازی را تغییر داد.

پنج روز بعد، ایتالیای خسته به مصاف اسپانیا رفت و این بار هم با نتیجه 2-1 پیروز شد. گل اول آتزوری توسط دینو باجو و گل دوم توسط روبرتو باجو در دقیقه 88 درون دروازه آندونی زوبی زارتا قرار گرفت. روبرتو باجو تا همین جا هم قهرمان مردم سرزمین چکمه بود اما او توقف ناپذیر نشان می داد.

13 جولای در ورزشگاه «غول ها» در نیوجرزی و تقابل ایتالیا با تیم شگفتی ساز بلغارستان فرا رسید. باجو در همان نیمه اول با دو گلی که به ثمر رساند، طومار بلغارستان را در هم پیچید و آتزوری با برتری 2-1 راهی مسابقه فینال شد. اسطوره سرزمین «کالدونیو»، در این بازی دچار مصدومیت گردید اما به هر شکل ممکن، به مسابقه فینال با برزیل رسید.

آتزوری خسته و کوفته با پرواز 6 ساعته راهی کالیفرنیا شد تا به مصاف برزیل برود. تساوی بدون گل در 120 دقیقه و ضربات پنالتی، چه پایانی تلخ تر از این که خود روبرتو باجو ضربه پنالتی اش را خراب کند؟ ایتالیا در فینال به برزیل باخت و جام از دست باجو پرید اما خاطرات و تصاویر آن جام نوستالژیک همچنان برای ما زنده است.

شاید برای نسلی که در دوره نوجوانی اش، تماشای فوتبال یک رؤیا بود، هنرنمایی های روبرتو باجو در جعبه جادویی، بسیار جادویی تر به نظر می رسید. خیلی ها باجو را با پیراهن لاجوردی ایتالیا در جام جهانی 1994 شناختند اما واقعیت این است که او بسیار پیش تر از آن، یکی از ستاره های بزرگ دنیای فوتبال محسوب می شد. روبرتو باجو یک سال قبل از جام جهانی 1994، عنوان بهترین بازیکن سال فیفا و توپ طلا را به دست آورد و در جام جهانی 1990 هم برای آتزوری گلزنی کرد. چگونه می توان گل انفرادی او مقابل چکسلواکی را از یاد برد؟ در حقیقت او تنها بازیکن ایتالیاییِ تاریخ فوتبال بوده که در 3 جام جهانی مختلف، موفق به گلزنی شده است. با این که باجو در پست بازیساز و یا گاهی مهاجم دوم بازی می کرد اما زدن بیش از 300 گل در دوران حرفه ای، بسیار خیره کننده به نظر می رسد.

ظهور یک نابغه

وقتی که روبرتو باجو، فوتبال را با تیم زادگاهش یعنی ویچنزا آغاز کرد، به سرعت استعداد ناب خویش را با زدن 45 گل و ارسال 20 پاس گل طی فقط 26 بازی در تیم نوجوانان این باشگاه به رخ کشید! درخشش او همراه با تیم ویچنزا در سری C باعث شد تا استعدادیاب های ایتالیایی، نحوه بازی اش را با زیکو ستاره برزیلی مقایسه کنند. در حالی که یک مصدومیت شدید، ادامه حرفه او در فوتبال را به مخاطره انداخته بود اما مسئولان باشگاه فیورنتینا حاضر به ریسک شده و این استعداد ناب را در سال 1985 به خدمت گرفتند.

سال های درخشان در فیورنتینا و جدایی دراماتیک از بنفش ها

درست در همان سال هایی که دیگو مارادونا به همراه ناپولی در سری A می درخشید، روبرتو باجو با پیراهن ویولایی ها (بنفش ها)، نامی برای خود در میان ابرستاره ها دست و پا کرد. اولین بار که طعم تلخ شکست در فینال یک تورنمنت را چشید، در سال 1990 و فینال جام یوفا بود که به یوونتوس باخت اما مدتی بعد، همان باشگاه تصمیم به خرید باجو گرفت و در یکی از جنجالی ترین نقل و انتقالات تاریخ فوتبال، وی از فیورنتینا به یوونتوس پیوست.

اگر چه مبلغ انتقال وی در آن زمان، یک رکورد جهانی محسوب می شد اما چیزی که موجب جنجال گردید، ناراحتی هواداران بنفش ها از پیوستن ستاره محبوبشان به تیم رقیب بود. هنوز هم پس از گذشت سال ها، یکی از دلایل اصلی نفرت هواداران فیورنتینا از تیم یوونتوس، به جدایی روبرتو باجو مربوط می شود. بدین ترتیب، پیراهن شماره 10 یوونتوس، «پیراهن میشل پلاتینی» به روبرتو باجو رسید.

عجیب این که فلورانسی ها هرگز از باجو متنفر نبودند زیرا به خوبی می دانستند که او علاقه قلبی فراوانی به فیورنتینا دارد. حتی در بازی رو در رو، حاضر به زدن ضربه پنالتی به فیورنتینا نشد و پس از تعویض، پرچم این باشگاه را که روی زمین افتاده بود، از زمین برداشت و به هواداران ویولا که حالا دیگر رقیبش بودند، احترام گذاشت. همین کار تاوان سنگینی برای روبرتو باجو داشت و باعث شد که یوونتوسی های خشمگین، به راحتی او را مورد پذیرش قرار ندهند.

سال های درخشان در تورین

البته باجو بعدها به قدری در یوونتوس درخشید که در دل هواداران باشگاه جا باز کرد و حتی بازوبند کاپیتانی بیانکونری را بر دست بست. او حسرت ناکامی در فینال جام یوفا 1990 را با درخشش در فینال همین تورنمنت در سال 1993، از یاد برد و با تحقیر بوروسیا دورتموند، طعم شیرین اولین و البته آخرین قهرمانی اروپایی را چشید. مثلث «روبرتو باجو- جان لوکا ویالی- فابریتزیو راوانلی» باعث شد تا یوونتوس در اواسط دهه 1990 میلادی به حکمفرمایی میلان در فوتبال ایتالیا خاتمه داده و دوباره به روزهای اوج بازگردد. مصدومیت های پیاپی، ظهور الساندرو دل پیرو و جانشینی جیووانی تراپاتونی با مارچلو لیپی روی نیمکت یوونتوس باعث شد تا به تدریج، جایگاه روبرتو باجو در یوونتوس تقلیل یابد.

سرانجام روبرتو بتگا، اومبرتو آنیلی و مارچلو لیپی در سال 1995 تصمیم گرفتند تا روبرتو باجو را پس از 5 فصل درخشش در پیراهن بیانکونری، از این باشگاه کنار بگذارند و پیراهن شماره 10 باشگاه را به دل پیرو بدهند. اختلافات باجو با لوچانو موجی و اومبرتو آنیلی باعث شد که ادامه حضور وی در یوونتوس غیر ممکن شود. میلان به شدت خواهان وی بود و این بار نوبت به هواداران یوونتوس رسید که به علت جدایی روبرتو باجو، خشمگین شده و تحصن کنند اما دیگر خیلی دیر شده بود. «بودای کوچک» به میلانِ سیلویو برلوسکونی و فابیو کاپلو پیوست.

سال های پر از حاشیه، مصدومیت، درگیری و ناکامی در شهر میلان

دوران حضور وی در میلان چندان موفق نبود و باجو به علت نیمکت نشینی یا تعویض شدن، با فابیو کاپلو اختلاف پیدا کرد. حتی جدایی کاپلو و حضور اسکار تابارز و سپس آریگو ساکی هم باعث نشد که اوضاع باجو در روسونری بهبود یابد و او پس از دو فصل ناموفق در سن سیرو، راهی بولونیا گردید. وقتی که کارلو آنچلوتی سرمربی وقت پارما، او را نخواست، باجو پیراهن بولونیا را بر تن کرد. یک فصل حضور در بولونیا باعث نجات این تیم از سقوط به سری B، درخشش مجدد روبرتو باجو و دعوت به اردوی تیم ملی برای حضور در جام جهانی 1998 شد.

جالب این که روبرتو باجو پس از جام جهانی به تیم اینتر پیوست تا یکی از معدود بازیکن هایی شود که پیراهن هر سه باشگاه بزرگ ایتالیا (یوونتوس-میلان-اینتر) را بر تن کرده باشد. اینتر باشگاه محبوب دوران کودکی اش بود اما به علت اختلاف با مارچلو لیپی و پس از دو سال تقریباً ناموفق، چاره ای جز جدایی از نراتزوری برای باجو باقی نماند.

سال های آخر؛ «برشا» عشقی کوچک برای «بودای کوچک»

عجیب این که 4 سال آخر دوران ورزش حرفه ای باجو در تیم کوچک برشا سپری شد و بودای کوچک با پیراهن شماره 10 برشای کوچک، از دنیای فوتبال خداحافظی کرد. 2 قهرمانی سری A، یک کوپا ایتالیا و یک جام یوفا در کارنامه وی مشاهده می شود. با این که پیراهن تیم های رقیب را بر تن کرد، اما نه هواداران یوونتوس از او متنفرند و نه هواداران فیورنتینا. نه هواداران میلان از او متنفرند و نه هواداران اینتر. روبرتو باجو محبوب قلب هاست، از لومباردی تا توسکانی، از تورین تا میلان.

بدون شک هیچ بازیکنی به اندازه باجو در دهه 1990 میلادی، اشبه به مارادونا یا پله نبود. باجو نه تنها یک فوتبالیست، بلکه یک «هنرمند باهوش پا به توپ» (به قول football-italia) بود، بازیکنی که شاید خیلی از مربیان علاقه ای به او نداشتند اما همواره محبوب قلب ها ماند چون او فوتبال را ساده و با عشق و شور بازی می کرد اما مربیان به دنبال تاکتیک و پیچیدگی های آن می گشتند. و اما 18 فوریه 2017 ، روزی است که «دم اسبی مقدس» 50 ساله شد تا به همین بهانه از او یاد کنیم.

4464