مهاجمان خارجی در استقلال؛ تیام، شیخ، گوران و لشکر به‌دردنخورها

مهاجمان خارجی در استقلال؛ تیام، شیخ، گوران و لشکر به‌دردنخورها

پایگاه خبری فوتبالی - استقلال برای بهبود اوضاع خط حمله‌اش، نیاز به جذب مهاجم دارد.

به گزارش فوتبالی، مسعود جمعه به اردوی آبی‌ها در دبی اضافه شده تا تست شود، جوئل کوجو همچنان جزو گزینه‌هاست و خبری از مذاکره با گزینه اول موسیمانه که یک مهاجم اهل مالی است، نیست. استقلال در تمام تاریخش، کمتر مهاجم خارجیِ قابلی داشته است. جز تیام و تا حدودی دیاباته (فقط در لیگ نوزدهم) و یرکوویچ، لشکری از مهاجمان ضعیف و متوسط پیراهن آبی را پوشیده‌اند که هرگز موفق به تکرار روزهای درخشان ماشین‌های گلزنی ایرانی باکیفیت استقلال مثل عنایتی و برهانی و میداودی و مجیدی و اکبرپور نشده اند.

* خوب‌ها

  مامه تیام: هواداران استقلال، هنوز هم حسرت از دست دادن او را می‌خورند. مهاجمی که بعد از ترک استقلال، دوران درخشانی را در ترکیه سپری کرد و حالا در پیراهن ایوب اسپور و زیرنظر آردا توران جزو برترین گلزنان سوپرلیگ است. زننده گل استقلال در فینال جام حذفی بود، آن هت‌تریک رویایی را برابر ذوب‌آهن ثبت کرد، 7 گل در 6 بازی لیگ قهرمانان زد و در لیگ برتر هم خوب گل زد و پاس گل داد.

  شیخ دیاباته: مصداق بارز دکتر جکیل و آقای هاید بود؛ ماشین گلزنی لیگ نوزدهم که آقای گل فصل شد ولی در لیگ بیستم، تنها 2 گل زد و بیشتر فصل را به دلیل مصدومیت مالی! از دست داد. حضور در صدر جدول بهترین گلزنان خارجی تاریخ باشگاه، نشان می‌دهد دیاباته جزو مهاجمانی بود که هواداران دوستش داشتند بخصوص بعد از هت‌تریک برابر تراکتور در تبریز و گلی که وارد دروازه پدیده کرد و استقلال را به صدر جدول برد.

 گوران یرکوویچ: متخصص ضربه زدن در داخل محوطه 5 و نیم متر بود. بازیکنی که در نیمه دوم لیگ یازدهم به عنوان جانشین فرهاد مجیدی راهی استقلال شد و خیلی زود با گلهایش، توانست جای خالی شماره 7 را پر کند. در فینال جام حذفی، پنالتی‌اش را گل کرد، در لیگ قهرمانان آسیا، گلهای مهمی به الاتفاق عربستان و الریان قطر زد و در لیگ برتر هم آمار خوبی را ثبت کرد: 6 گل و یک پاس گل در 15 بازی. 

* بدها

  راجر فابریتسیو: خرید ویژه قلعه‌نویی در اولین فصل نشستن روی نیمکت استقلال که بارها جلوتر از علی سامره، فراز فاطمی و علیرضا اکبرپور در ترکیب اصلی قرار گرفت. در اولین بازی برای استقلال، دروازه سپاهان را در جام اتحادیه باز کرد ولی در ادامه مسیر، چیز دیگری نشان داد. تنها یک گل در لیگ برتر زد (به فولاد) و پس از تنها 14 بازی، ایران را ترک کرد.

  جوئلسون داسیلوا: نمونه واضح یک دلالی کامل! بازیکنی که جانشین رضا عنایتی در استقلال شد تا نقش ماشین گلزنی را ایفا کند ولی تنها 3 گل در تمام لیگ ششم زد و 11 بار برای استقلالِ مرفاوی به زمین رفت. داسیلوا حتی نتوانست در رقابت با علی علیزاده، پیروز شده و جایی در ترکیب اصلی استقلال پیدا کند. 

  لادو آخالایا: مهاجمی گرجستانی بود که با قراردادی یک سال و نیمه در نیم‌فصل دوم لیگ چهارم به استقلال پیوست. قرار بود او فاز هجومی تیم قلعه‌نویی را در کنار امثال عنایتی، نادری، هاشمی‌زاده، اکبرپور و بقیه کامل کند ولی حتی یک دقیقه هم برای استقلال در هیچ رقابتی به زمین نرفت چون مجوز بازی‌اش هرگز صادر نشد.

  لئوناردو کوئیکه: مهاجم جوان کامرونی در میانه‌های لیگ ششم به استقلال پیوست تا تکانی به فاز هجومی استقلال بدهد. در بازی اولش برابر برق شیراز، نمایش خوبی داشت ولی همانجا تمام شد و دیگر نتوانست گره‌ای از مشکلات تیمِ مرفاوی باز کند و راهی استیل‌آذین شد. 

  اندرسون دوس‌سانتوس: درحالیکه امثال برهانی، مجیدی و میداودی در خط حمله استقلال قرار داشتند، مظلومی اقدام به جذب این برزیلی کرد که سابقه بازی در کره جنوبی و ترکیه را داشت. او با یک اضافه وزن تقریبا 20 کیلویی به ایران آمد و هرگز نتوانست چیزی نشان بدهد. قراردادش با استقلال 2 ساله بود ولی تنها پس از 7 بازی، ایران را ترک کرد.

  پرو پییچ: با حاشیه‌های فراوانی به استقلال پیوست و حتی گفته شد امضای قرارداد با او، بعد از اتمام مهلت قانونی نقل و انتقالات بود. عملکرد او اما نشان داد ارزش آن همه جار و جنجال را نداشت. پییچ به عنوان آقای گل آلبانی به استقلال آمد ولی آمار خوبی در پیراهن آبی ثبت نکرد: 5 گل در 16 بازی شامل 2 گل در جام حذفی.

  الحاجی گرو: یک فاجعه تمام‌عیار. به عنوان جانشین تیام خریداری شد ولی فقط یک گل در جام حذفی و از روی نقطه پنالتی زد و بیشتر از نیم‌فصل در استقلال دوام نیاورد.

گادوین منشا: با ترک پرسپولیس راهی استقلال شد ولی در پیراهن آبی، از روزهای پوشیدن پیراهن قرمز بسیار ضعیف‌تر بود. در یک نیم‌فصل، فقط یک گل زد (سوپرگل به فولاد) و خیلی زود رفتنی شد. شاید اگر اجازه می‌دادند پنالتی دربی را بزند، اوضاعش فرق می‌کرد.

* متوسط‌ها

بوبکر کبه: با باز کردن دروازه استقلال در پیراهن داماش و در لیگ دوازدهم، نامی برای خودش دست و پا کرد و فصل بعد آبی‌پوش شد. یک نیم‌فصل در استقلال حضور داشت و عملکرد متوسطی داشت با زدن یک گل در لیگ برتر و 2 گل در لیگ قهرمانان که در قیاس با مبلغ 10 هزار یورویی که آبی‌ها بابتش دست به جیب شدند، یِر به یِر! بود.

  ایسما: برای زدن اولین گلش با پیراهن استقلال تنها 52 ثانیه زمان نیاز داشت. مهاجمی نبود که بتواند نقش ماشین گلزنی را ایفا کند ولی می‌توانست مهاجم دوم خوبی باشد. 3 گل در 13 بازی برای استقلال زد و پس از یک نیم‌فصل رفتنی شد.

  رودی ژستد: ماشین گلزنی نبود ولی همان چیزی بود که استقلالِ مجیدی نیاز داشت تا بتواند مردان کناری‌اش یعنی یامگا و حسین‌زاده را صاحب توپ کند. اولین خارجی استقلال شد که در دربی گل می‌زند و کلا عملکرد متوسطی در پیراهن آبی داشت و خودش هم اعتراف کرد از این دوران راضی نبود: 3 گل و 3 پاس گل در 23 بازی.

گوستاوو بلانکو: قرار بود در تیمِ نکونام همان نقش ژستد را برای مجیدی ایفا کند ولی موفق نبود. گلهای بیشتری نسبت به ژستد زد ولی هم زمان زیادی طول کشید تا اولین گلش را بزند (10 هفته) و هم در مقطع انتهایی لیگ 23، گلی نزد (آخرین گلش را در هفته 26 زد). این فصل، هم کمتر بازی کرد و هم برای زدن گل و دادن پاس گل، زیادی خسته بود.

5390