گزارش ویژه/ 10 نکته از قرقیزستان – ایران در بیشکک: خدا را شکر قوزبالای قوز نشد!

گزارش ویژه/ 10 نکته از قرقیزستان – ایران در بیشکک: خدا را شکر قوزبالای قوز نشد!

پایگاه خبری فوتبالی- یک: تیم‌ملی فوتبال ایران با شش امتیاز و شش گل زده و دریافت چهار گل خورده از دو بازی خارج از خانه گام بلند دیگری برای صعود زودهنگام به جام جهانی آینده برداشت. از بعد نتیجه گیری عملکرد تیم ملی تا امروز فوق‌العاده بوده است. شش بازی و شانزده امتیاز که تنها ایران و ژاپن در آسیا موفق به جمع کردن این تعداد امتیاز شده اند. ایرانی که در جام ملتهای گذشته، ژاپن را در یک چهارم نهایی حذف کرد اما در نیمه نهایی مقابل قطر میزبان سه بر دو شکست خورد و نتوانست به فینال برسد. هنوز تلخی آن بازی زیر زبان طرفداران فوتبالی ملی است!

دو: ما با دو نوع نگاه درباره تیم‌ملی مواجه هستیم. یک نگاه کمال‌گرایی که از تیم‌ملی انتظاراتی خارج از توان این تیم دارد و به هر حال نگاه قابل احترامی است. انتظاراتی که شاید به دلایل مختلف بالا رفته باشد. از حضور مربیان خارجی نامدار در فوتبال ایران و حتی سرمربیگری امثال بلازوویچ، برانکو، کی روش، ویلموتس در تیم ملی و مربیان نامدار خارجی در تیمهای باشگاهی که تعدادشان بالاست. در تیم ملی کلا شرایط کمی فرق دارد و در تقریبا سه دهه اخیر که اردوها و برنامه های فیفادی تیم ملی سر و سامان گرفته، اردوهای تیم ملی مدت زمان های زیادی نیست واین را فیفا و کنفدراسیون های قاره ای تعیین می کنند و به همین دلیل مچ کردن بازیکنان در اردوهای چند روزه کار آسانی نیست. ضمن اینکه شرایط حال حاضر فوتبال ایران هم طوری است که تیم‌ملی فوتبال ایران از شش بازی، فقط یک بازی میزبان بوده آنهم در چمن درب و داغان و وصله پینه شده فولادشهر! در آسیا تنها تیمی که شرایطی مثل ما دارد کره‌شمالی است که نمی تواند در کشور خودش میزبان باشد. شرایط حالا آرام شده و به نظر باید فیفا و ای اف سی، میزبانی ها را به ایران بازگردانند.

سه: نگاه دوم نگاهی مبتنی بر واقعیتهاست. نگاهی که از تیم‌ملی ایران به اندازه تیم‌ملی ایران انتظار دارد. نه کمتر نه بیشتر. نگاهی که در آن ارزش کار بچه‌های تیم‌ملی را کوچک نمی‌شمارد، نگاهی که  بردهای تیم‌ملی را لوث نمی‌کند. نگاهی که به حریفان ایران احترام می‌گذارد و نگاهی که تغییرات فوتبال در آسیا را می‌بیند. البته درباره همه این موارد می شود ساعتها بحث کرد. وقتی تیم ملی ببرد، بسیاری از موارد شسته می شود.

چهار: به تیم‌ملی، قطعا نقد وارد است. مهمترین ایراد تیم‌ملی نوسان شدید در طول نود دقیقه است. اینکه ریتم بازی تیم‌ملی ناگهان این‌همه سینوسی می‌شود قطعا ایراد بزرگی است. انگار تیم ملی فوتبال ایران در تغییر آهنگ بازی از حمله به دفاع دچار شوک می‌شود و نظم دفاعی خود را از دست می‌دهد. به نفر هم بستگی ندارد مشکل کاملا تاکتیکی و به قول سردار آزمون ذهنی است. در هر حال دلواپسان واقعی، نگران تیم ملی در بازیهای مهم تر مقابل حریفان قدرتمندتر در آسیا و جهان هستند. اینکه دوباره مثل بازی ایران و انگلیس، تیم ملی شش تایی نشود. یا به آمریکا نبازد و در حالیکه از قطر جلوست کامبک نخورد. این نگرانی ها قابل درک است و کادرفنی و بازیکنان تیم ملی باید توان پذیرش این انتقادها را داشته باشند.

پنج: مربع جلوی ایران، مهمترین نقطه قوت تیم ملی از زمان حضور قلعه‌نویی است. حضور سردار آزمون در نوک حمله ، مهدی طارمی به عنوان بازیکن آزاد و محمد محبی و مهدی قایدی به عنوان وینگر راست و چپ توان به زانو درآوردن هر خط دفاعی را حداقل در آسیا دارد. ما به هر تیمی می‌توانیم گل بزنیم اما نکته مهم این است که از هر تیمی در هر رنکینگی هم می‌توانیم گل بخوریم. در بازی مقابل کره شمالی و قرقیزستان، شرایط داشت قوزبالای قوز می شد اما برتری نفری و تجربه بازیکنان به کار آمد و شش امتیاز به حساب تیم ملی در گروهی که همه می دانیم آسان است، واریز شد.

شش: سوال؛ در جام‌جهانی با این شیوه بازی به مشکل می‌خوریم؟ بله قطعا، ولی مگر قرار است در جام‌جهانی با تیمهای درجه یک و دو جهان هجومی بازی کنیم؟ حتما کادر فنی تیم ملی پلن دیگری را برای مقابله با قدرتهای بزرگ فوتبال جهان باید نظر بگیرد. آنجا تیمهایی مثل ایران معمولا فوتبالی مبتنی بر دفاع و ضدحمله را برای نوع بازی خود در نظر می‌گیرند. مشکل کی‌روش این بود که با همه تیمهای آسیایی و جهانی به یک شکل بازی می‌کرد اما قلعه نویی در جام ملتها و رقابتهای مقدماتی جام جهانی در هر دو مرحله نشان داده که تیم ملی تنوع تاکتیکی دارد. تنوع تاکتیکی هم مبتنی بر ابزاری است که در اختیار دارد.

هفت: همچنان نگرانی بزرگ تیم‌ملی میانگین سنی بازیکنانی است که بازی می‌کنند نه آنهایی که در لیست حضور دارند. بعد از قطعی کردن صعود حدود پانزده ماه زمان تا جام‌جهانی ۲۰۲۶ فاصله هست که با همان شیب ملایمی که قلعه‌نویی گفته تیم ملی آرام آرام شروع به پوست اندازی کند. در این میان یک وظیفه به عهده کادرفنی است که به جوانترها بازی دهد و یک وظیفه مهم به عهده بازیکنان با کیفیت فوتبال ایران است که خود را به تیم با کیفیتشان تحمیل کنند. البته هر چه جلو برویم بیشتر متوجه خواهید شد که به دلیل عدم توجه باشگاهها به تیم های پایه، بازیکنان پدیده و خوبی در رده های جوانان و امید برای پشتوانه سازی وجود ندارد. باید اینجا به امیرقلعه نویی تا حدودی حق داد. به قول پیمان یوسفی در شبکه ورزش، جوانگرایی در انگلیس با جوانگرایی در ایران فرق دارد. جایی که رضا عنایتی در 27-28 سالگی پدیده می شود و فرهاد مجیدی و سیدجلال حسینی تا 38-39 سالگی بازی می کنند و تازه در اوج از فوتبال خداحافظی می کنند، جوانگرایی معنای سنی و عددی ندارد.

هشت: فوتبال در آسیا تغییر کرده است. این یک واقعیت غیرقابل انکار است، زمانی کویت و عربستان در فوتبال ملی جزو قدرتهای آسیا بودند. حالا دیگر خبری از کویت نیست و عربستان با این همه هزینه سالهاست که افت کرده و دیدید که در جام ملتها در مرحله یک هشتم نهایی حذف شد. همین دو شب پیش هم به اندونزی باخت. البته این نوسانات در فوتبال پیش می‌آید، استرالیا در افت به سر می‌برد، کره جنوبی با فلسطین مساوی می‌کند. قطر قهرمان دو دوره اخیر جام ملتهای آسیا از امارات پنج گل می‌خورد  و از ما هم که شکستمان داده بود با اختلاف سه گل می بازد.

نه: "فودباله دیگه ! امیر قلعه‌نویی یک حرف ماندگار در تمام عمرش زده باشد همین است. در فوتبال همه اصول را هم رعایت کنید، تمام امکانات را هم به کار بگیرید، بهترین بازیکنان را هم داشته باشید ممکن است نتیجه نگیرید یا برعکس فوتبال این خاصیت را دارد که شما با هیچی هم نتیجه بگیرید.

ده: تیم ملی فوتبال ایران نزدیک به یک دهه با تفکرات دفاعی کارلوس کی‌روش خو گرفته بود. فوتبالی که مبتنی برایده های تدافعی بود و کی‌روش با توجه به افکارش آن را برای فوتبال ایران مناسب می‌دانست. تیمش سخت گل‌ می‌زد و سخت گل می خورد. دفاع می کرد و ضدحمله می زد و به گل میرسید. حالا نزدیک به بیست ماه است که قلعه‌نویی با افکاری کاملا متفاوت تیم ملی را هدایت می‌کند. تیمی که راحت گل می‌زند اما سازمان دفاعی محکمی هم ندارد. ایجاد تعادل بین خطوط حمله و دفاع کار راحتی نیست، تیم ما بالا بازی می‌کند و همین باعث می‌شود راحت به رقبا موقعیت بدهیم. حالا باید امیر و کادرش راه را پیدا کنند و در عین داشتن نیروهای زمینی و هوایی حمله ای، سازمان دفاعی متناسب با این نیروها، طراحی کنند. سخت است اما شدنی به نظر می رسد. هر چند یادتان نرود، در فوتبال فلسفه زیاد گل زدن و گل خوردن اما به شرط بردن را هم داریم!

گزارش از پیمان خنافری/ پایگاه خبری فوتبالی