پایگاه خبری فوتبالی- یک: اینکه استقلال لایق تحسین بود گزاره درستی است، کمااینکه در اهواز لایق انتقاد تند بود. در فوتبال شاخصها مدام در حال تغییرند. روزی که خوب باشید تعریف و تمجید سرازیر میشود و روزی که ضعیف کار کنید طعم تلخ نقد را خواهید شنید ولو بیرحمانه و احساسی. جواد نکونام در فاصله این ۱۸ روز مزه بالا و پایین فوتبال را چشید. رسانههای افشاگر که خبر مذاکرات مدیران باشگاه و هلدینگ با گزینههای مختلف را رسانهای کردند، به ماندن جواد نکونام کمک کردند. حتی اگر جواد نکونام از این رسانهها خوشش نیاید. حالا حتی آقای احمد شهریاری، رئیس محترم هیات مدیره استقلال خودش را به کوچه علی چپ بزند یا نه چیزی از اصل موضوع کم نمیکند. آقای شهریاری شما به دنبال جانشین برای جواد نکونام بودی و نمیتوانی آن را کتمان کنی!
دو: در قلعهحسنخان همه چیز بد بود، از کیفیت زمین و کم و زیاد بودن نور تا سیستم برقکشی و امکانات عهد بوق. این بدی زیاد شرایط برای استقلال به انگیزهای تبدیل شد تا با یک نمایش کمنقص به آسیا اعلام کند: ما دوباره اینجاییم و هنوز استقلال زنده است. البته این الغرافه هم الغرافه سابق نبود. آنها هم حسابی از شرایط تعجب کرده بودند و البته به جای الغرافه، القراضه شده بودند و سه گل خوردند و خیلی هم بد بازی کردند.
سه: این ذات استقلال است که هر چقدر عرصه بر او تنگتر شود بیشتر همه را غافلگیر میکند. از دل بحرانها همیشه استقلالی بیرون میآید که فکرش را هم نمیکنید. اتفاقا هر وقت شرایط ایدهآل باشد باید استقلالیها بترسند. البته استقلال در لیگ برتر دو بازی سخت با نساجی و پرسپولیس دارد. نساجی با مدیرعامل سابق استقلال در دو روز سه چهار خارجی گرفت و دارد آماده بازی سخت با استقلال میشود. نساجی دو فصل پشت سر هم در قائمشهر قهرمانی را از استقلال گرفته است و حالا اول فصل به استقلال خورده و باید دید با حضور استقلالیهای سابق از مدیرعامل و سرپرست تا یامگا و منتظر محمد، چه اتفاقاتی در قائمشهر خواهد افتاد که مطمئنا اتفاقات جذابی خواهد بود.
چهار: از القراضه که بگذریم، تیتر بازگشت به اصل خویش کاملا به استقلال میآید. زور که نیست استقلال با چهار مدافع کیفیتش افت میکند، ناف این تیم را با سه دفاع بریدهاند. همیشه باید یکی آن عقب مراقب اوضاع باشد و چه کسی بهتر از روزبه که بهترین تعبیر را کارلوس کیروش برایش بهکار برد. چیز اضافه دیگری نمیشود گفت.
پنج: سیستم استقلال درست است که با سه مدافع چیده شده بود اما یک تفاوت اساسی با فصل قبل داشت. حضور دو هافبک تخریبی و درگیرشونده و باکس تو باکس در مرکز میدان( اندونگ و زبیر) و استفاده از دو وینگر ( ماشاریپوف و اسلامی). چیزی شبیه استقلال مجیدی و استقلال ۷۹ پورحیدری. البته هنوز هم زود است که این استقلال، با آن دو استقلال مقایسه شود، اما ممکن است این استقلال هم شبیه به آن دو استقلال شود!
شش: همین تغییرات به ظاهر ساده باعث کیفیت شد. سرعت انتقالها در همین زمین افتضاح بالا رفت، پیستونها آزاد شدند تا نقطه قوت ذاتی استقلال به فعل درآید. درخشش رامین در راست و در ادامه بازگشت باشکوه جلالی در چپ نتیجه همین جزییاتی بود که در سه هفته ابتدایی لیگ دست و پای استقلال را قفل کرده بود و رعایت نمیشد. باید دید استقلال در لیگ هم این روش را ادامه می دهد یا فقط مختص به تیم ضعیف الغرافه بوده است.
هفت: الغرافه ضعیف بود؟ هرگز نمیشود این تیم را ضعیف دانست اما شب بازی با استقلال آنها قراضه شدند. چرا؟ چون استقلال زیادی خوب بود. کیفیت واقعی الغرافه را میشود در بازیهای بعد دید که به نظر میرسد قطریها در دوحه یقه خیلی از تیمها را بگیرند..آنها در ۴۸ ساعتی که در تهران بودند مقابل همه چیز و همه جا و همه کس سورپرایز شدند. شرمش برای ما ماند و بهتش برای قطریها. باید به قطریها گفت:«ببخشید که میزبان خوبی برای شمایی که همیشه میزبان بودهاید، نبودیم.»
هشت: در شب درخشان استقلال نقش بزرگترها و بازیکنان بینالمللی استقلال خیلی پررنگ بود. از کاپیتان حسینی و روزبه بگیرید تا رامین و ماشاریپوف. این چهار نفر ستونهای استقلال این فصل هستند که اگر روی فرم باشند استقلالیها باز هم از این شبها خواهند دید ، هر چند حکایت هر بازی متفاوت است.
نه: این اولین تجربه استقلال در این سالهاست که چنین شرایطی را لمس میکند که از همین ابتدای فصل باید هر چهار روز یک بار مدام از لیگ به آسیا شیفت شود و بالعکس. بازیکنان ایرانی وقتی در یک میدان بزرگ قرار میگیرند خود بهخود از نظر انگیزشی در سطح بالایی خواهند بود، مشکل جایی است که مثلا از یک بازی بزرگ باید به فضایی کوچکتر بروند. اینجاست که نقش نکونام خیلی مهم است که بازیکنانش را از نظر ذهنی آماده بازیهای بعدی کند. بالاخره او لالیگا را دیده است!
ده: شیرینی برد استقلال برای بازیکنان و کادرفنی و هواداران این تیم است. مدیران استقلال که دو هفته خواب و خوراک را بر این تیم و سرمربیاش حرام کردند قطعا سهمی در این پیروزی ندارند. آنها دستشان به گوشت نرسید و گرنه روی نیمکت استقلال الان شخص مورد نظرشان و نه حتی یک سرمربی بزرگ نشسته بود. تعداد سنگرهای فتح شده آنها در این چند ماه قبل شمارش نیست. نکونام حالا قدر خطیر را بهتر میداند. او از کیروش یاد گرفته با مدیران بالادستیاش درگیر شود اما حتما این را خوب میداند که با همه مشکلات و درگیریها، خطیر هیچ وقت به فکر برداشتن و برکناریاش نبود اما مدیران فعلی، از هفته سوم با مجیدی و پتف و استراماچونی و ساپینتو و بیلیچ و حتی گزینههای نصف نیمه خارجی هم وارد مذاکرات اولیه و ثانویه شدند!
گزارش از پیمان خنافری/ پایگاه خبری فوتبالی