پایگاه خبری فوتبالی- یک: لیگ در نقطه جوش، شاید این بهترین تعبیری است که میتوان برای بازی بزرگ هفته دوم بهکار برد. حضور صد درصدی تماشاگران در یادگار، برگزاری بازی با ویایآر، تقابل دو سرمربی خارجی و حضور پرتعداد پرسپولیسیهای سابق در تراکتور و بازار داغ کریخوانی، بهانههایی بود که میشد به بازی تراکتور - پرسپولیس برای بالا بردن ضریب هیجان دل بست.
دو: گاریدو تیمش را با سه تغییر به میدان فرستاد. حضور گولسیانی به جای فرجی در خط دفاع یعنی ایرادات دفاعی در بازی اول دیده شده، حضور اسدبیگی به جای علیپور یعنی کمکردن یک مهاجم و تراکم در خط هافبک و در نهایت بازگشت اورونوف به ترکیب اصلی به جای صادقی. اما تغییر اصلی تغییر سیستم پرسپولیس بود که برخلاف هفته قبل این بار رو به سیستم ۴-۲-۳-۱ آورد.
سه: اسکوچیچ در ظاهر تیمش را ۴-۴-۲ چیده بود اما چیزی که در زمین دیده میشد ۴-۱-۴-۱ بود. ترابی ، حسینزاده، هاشمنژاد و آلوز پشت سر تومیسلاو بازی میکردند. یکی از ضعفهای تراکتور در این فصل کمبود هافبک وسط تخصصی در این تیم است . همه دارایی اسکوچیچ خلاصه میشود در پوستونسکی و آلوز و سیدمهدی حسینی که این آخری بیشتر نیمکتنشین است. نقشی که آلوز در تراکتور اسکوچیچ دارد به نسبت سالهای قبل با وظایف تدافعی بیشتری همراه است.
چهار: فرق بزرگ گاریدو با سرمربیانی که پرسپولیس را در این سالها قهرمان کردند نداشتن سابقه در این تیم است. برانکو و یحیی و اسمار در شرایطی به موفقیت رسیدند که عقبه آنها شناخت کامل از فضای فوتبال ایران بود. شاید موقعیت گاریدو را بتوان با کالدرون مقایسه کرد که بدون سابقه کار در فوتبال ایران به پرسپولیس آمده بود. علت برخی تصمیمات عجیب در ترکیب پرسپولیس به همین عدم شناخت برمیگردد.
پنج: تراکتور در مجموع تیم برتر میدان بود که البته با صبر و حوصله سعی میکرد خود را به پرسپولیس تحمیل کند. ردپای تفکرات شخصیت آرامی مثل اسکوچیچ در حرکات این تیم کاملا دیده میشد. دیگر خبری از آن شلختگی دوران خمس در تراکتور دیده نمیشد. شرح وظایف کاملا مشخص بود و حملات این تیم بر اساس فشار تماشاگر طراحی نمیشد، بلکه مشخص بود که ایده سرمربی در آن نقش دارد.
شش: فشردگی و تجمع نفرات در میانه میدان باعث شد تا نتیجه بازی را دو ضربه شروع مجدد تعیین کند. هم در گل تراکتور و هم در گل پرسپولیس نکتهای که خیلی به چشم آمد عدم حریفگیری مدافعان بود که باعث شد شجاع و ایوب خیلی راحت سر بزنند.
هفت: نکته شماره هفت به شماره هفت پرسپولیس برمیگردد که بدترین بازیکن این تیم در تبریز بود. بر خلاف تصور عمومی، سروش اصلا پلیمیکر نیست. بهترین نقطه برای او بازی روی دست یک هافبک دفاعی مثل ریگی است که امشب اسدبیگی در آن پست بازی میکرد. سروش هم بد کرنر میزد هم بد ایستگاهی میزد و هم بیمورد در جاهایی که نباید درگیر میشد. این دومین اخراج او در سه چهار ماه اخیر است، شاید اگر سروش کمتر صحبت کند و بیشتر روی فوتبالش تمرکز کند کیفیتش هم تغییر کند.
هشت: بدون تردید ستاره پرسپولیس در تبریز الکسیس گندوز بود که بارها و بارها مهاجمان تراکتور را با نمایش درخشانش ناکام گذاشت. این در حالی بود که همتایش در تراکتور با تنها توپ مهمی که روی دروازهاش آمد گل خورد. ضعف بزرگ گندوز بازی با پا است که عملیات ساخت بازی از عقب زمین را برای پرسپولیس سخت کرده است، چیزی که بیرانوند استاد آن است.
نه: تعویضهای گاریدو همچنان عجیب است، آمدن پورعلیگنجی به جای کنعانی در حالی که پرسپولیس عقب بود یا اصرار به استفاده از احمدزاده ناآماده به جای صادقی که روی هر دو گل این فصل اثرگذار بوده، یا استفاده از سینااسدبیگی نشان میدهد که هنوز شناخت کاملی از توانایی بازیکنانش ندارد.
ده: تراکتور نشان داد میتوان روی آنها به عنوان یک تیم خوب در آینده حساب باز کرد، به شرطی که اسکوچیچ مشکل انگیزشی آنها برای بازی با تیمهای متوسط لیگ را بتواند حل کند. این مشکل را مورایس هم در سپاهان دارد. از آن طرف همچنان از پرسپولیس گاریدو چیز خاصی ندیدهایم، نشانههایی که بتوان برای آینده این تیم افق روشنی دید هنوز در تیم گاریدو یافت نشده. زمان و صبر چیزیست که گاریدو از پرسپولیسیها میخواهد. آیا این فرصت را به او میدهند؟
گزارش از پیمان خنافری/ پایگاه خبری فوتبالی