پایگاه خبری فوتبالی - سر الکس فرگوسن نمی خواست که دیوید بکام با همسر کنونی اش یعنی ویکتوریا رابطه داشته باشد!
به گزارش فوتبالی، دیوید بکام در مستندی در مورد زندگی خود که به تازگی در نتفلیکس منتشر شده، به افشای مسائل در مورد زندگی شخصی خود و مسیرش در دنیای فوتبال پرداخته است. این مستند در چهار قسمت ارائه شده است.
بکام که بیش از یک دهه در باشگاه منچستریونایتد حضور داشت، سالها با فرگوسن کار کرده بود. مربی اسکاتلندی ترجیح می داد که حتی در زندگی شخصی بکام نیز دخالت کند. در حقیقت فرگوسن انتظار داشته که دیوید با دختری محلی ازدواج کند و از تصمیم او در مورد ازدواج با ویکتوریا به شدت ناراحت شده است!
فرگوسن در این مستند مدعی شد که رابطه بکام با عضو گروه "اسپایس گرلز" باعث شده تا او دچار افت شود. وی اظهار داشت :" توجه بیشتر رسانه ها به بکام تبدیل شدنش به یک سلبریتی، چیزی متفاوت از خواسته من بود. بعد از آن سخت بود که بتوانم دیوید را سر جایش نگه دارم. دیوید تنها بازیکنی بود که با او کار کردم و تصمیم گرفته بود که مشهور باشد و بیرون از زمین نیز به شخصیتی شناخته شده تبدیل شود. "
البته خود دیوید در این باره صحبت کرد:" قطعا باید بگویم که آن رابطه تغییری در فوتبال من ایجاد نکرد. نمی خواستم که چیزی در مسیر فوتبال من تداخل ایجاد کند اما می دانستم که دوران فوتبالم روزی تمام می شود. می خواستم که بعد از فوتبال هم زندگی مشخصی داشته باشم. این در حالی بود که مربی فقط می خواست که بهترین بازیکن ممکن باشم و با یک دختر محلی ازدواج کنم که سوپراستار نباشد!"
اختلاف بکام با فرگوسن باعث شد تا او در سال 2003 راهی رئال مادرید شود. ویکتوریا از این تصمیم راضی نبود. خودش می گوید:" به دیوید گفتم که نمی دانیم که در مادرید کجا زندگی کنیم و بچه ها را کجا مدرسه بفرستیم. طوری وارد شهر شده بودیم که انگار رییس جمهور آمریکا هستیم."
ویکتوریا به علت برنامه تحصیلی فرزندانش با تاخیر به مادرید سفر کرد. جمله معروفش که تیتر نشریه "ووگه" شد هم به شدت برایش جنجال ساز شده بود:"اسپانیا بوی سیر می دهد." خودش در این باره می گوید:" به شخصیت منفی داستان تبدیل شده بودند. می گفتند که از اسپانیا متنفر هستم و گفته ام که بوی سیر می دهد اما هرگز چنین چیزی نگفتم. به خاطر مدرسه فرزندانم نمی توانستم خیلی سریع نقل مکان کنم. حرفهای زیادی در موردم ساختند اما هرگز مشکلی با اسپانیا نداشتم. بدترین دوران زندگی من و دیوید در همان زمان بود. همه با ما حمله می کردند. "
4125