پایگاه خبری فوتبالی- دربی 101 با برد پرسپولیس در فینال جام حذفی همراه شد.
به گزارش فوتبالی، قرمزها با این برد، یک تیر را به دو نشان زدند: قهرمانی جام حذفی و فراغت از سوپرکاپ. اما اینکه چرا استقلال در این بازی، شکست خورد و پرسپولیس، برنده شد را میتوان با یک تحلیل خیلی ساده، کالبدشکافی کرد. قصه دربی 101 و تعادلی که به هم خورد تا برنده و بازندهاش را تعیین کند، را باید در درخشش و انفعال مدافعان کناری دو تیم جستجو کرد. استقلال باخت چون سلمانی و حردانی را داشت و پرسپولیس برد چون اسماعیلیفر و نعمتی را داشت. این دربی نشان داد چرا در فوتبال دنیا، تا این حد روی نقش مدافعان کناری تاکید میشود و این مردان را جزو شروط لازم برای بردن یک بازی و قهرمانی در یک فصل لقب میدهند.
مدافعی کامل برای تشکیل یونیت دفاعی1+3 نفره پرسپولیس. درحقیقت نعمتی بیشتر اوقات میماند تا اسماعیلیفر برود و خط دفاع پرسپولیس با یک شیفت به راست تشکیل شود. نعمتی در دربی 101 همان ستاره دربی 100 بود؛ مردی که بازهم محمد محبی را به بند کشید و اجازه نداد حتی یک بار، همکاری درست و حسابی در سمت راست استقلال شکل بگیرد. البته نعمتی کمی خوششانس هم بود که در هر دو دربی آخر مجبور نشد رودرروی یامگا بایستد. محمد محبی به عنوان یکی از نیشهای تهاجمی استقلال تنها یک بار صاحب موقعیتی جدی برای گلزنی شد: وقتی به سمت دیگر زمین رفت که خبری از نعمتی نبود. سادهترین کار برای نعمتی در این دو دربی، مقابله با سعید مهری بود که مدتهاست به تنطیمات کارخانه برگشته است هر چند پاس گل تک گل استقلال را هم داد.
بهترین بازیکن دربی 101، بدون تردید دانیال اسماعیلیفر بود. مدافع راستی که وظیفه داشت اصلیترین نیش هجومی استقلال یعنی مهدی قایدی را بکشد که کشید و مدافعی که وظیفه داشت به عنوان حامی سعید صادقی، جلو برود که رفت. نگاهی به گل اول پرسپولیس، نشان میدهد شماره 5 چقدر تاثیرگذار بود. او بعد از مهار کامل مهدی قایدی، به جلو رفت و با یک تغییر مسیر ابتدایی و ساده، از مدافع روبرویش عبور کرد و پایهگذار گل شد. اسماعیلیفر تا زمانی که در زمین حضور داشت، حتی یک بار برابر قایدی مغلوب نشد و جالب اینکه در همان حرکت اول ستاره استقلال، توپش را میگرفت. این یعنی اسماعیلیفر کاملا توجیه بود که اگر بین او و قایدی، فاصله بیفتد دیگر نمیتوان به شماره 20 آبیها رسید بنابراین باید قدم آخر را همان اول برداشت.
سوگلی مجیدی در لیگ 22 همین نقش را برای ساپینتو هم داشت. سلمانی در دربی، یک پارادوکس کامل بود. مدافعی که در انجام وظایف دفاعی به شدت ناتوان بود ولی در امور هجومی، خودش را نشان داد. هر 2 پاس کلیدی استقلال به سمت دروازه پرسپولیس را سلمانی داد: اولی را محبی با کمترین فاصله به بیرون زد و دومی را قایدی به دستان بیرانوند کوبید. سلمانی اما در تمامی رویاروییهای دفاعی، بازنده بود. اهمال عجیب او باعث شد گل اول رقیب، پایهگذاری شود و سپس دفع توپ عجیبش، یک فرصت طلایی را به پرسپولیسیها داد. سلمانی به طور کامل در یارگیری، مردود شد. سلمانی در تمام روزهای حضور در استقلال، مدافع چپی که بتوان رویش حساب کرد، نشان نداد و دربی 101 را باید خامه روی این کیک ناتوانی لقب داد.
به نظر میرسد اکسیر قدرت او در همان فصل قبل که فولاد را ترک و راهی استقلال شد و نمایشی درخشان در دربی برگشت داشت، به پایان رسید. هر لحظه که از دربی 100 و 101 جلو میرفت، همه بیشتر به این نتیجه میرسیدند که یامگا، چه بازیکن فوقالعاده ای است. روی هر دو گل پرسپولیس در دربی 101، ردپای حردانی ملموس است. او درحالیکه میتوانست با یک دفع توپ ساده، دروازه استقلال را از خطر برهاند، تصمیم گرفت وارد فاز «نمایش» شود. دفع توپ نمایشی او هم پشت محوطه جریمه به ترابی رسید و تنها چند ثانیه بعد، تور دروازه استقلال به لرزه افتاد. روی گل دوم هم، هنوز کسی نمیداند حردانی چرا ناگهان پشتش را به دروازه کرد و بدنش را 90 درجه به سمتی چرخاند که اصلا محل عبور توپ نبود. سیلوا هم با حرکت حردانی به اشتباه افتاد و سیدحسین حسینی هم که فکر می کرد توپ دفع می شود، ایستاد و چالش مانکن را اجرا کرد تا کار به ضربات پنالتی نکشد و پرسپولیس جام دوم و سوم فصل را با هم بگیرد.
گزارش از علیرضا خطیبی/ پایگاه خبری فوتبالی