پایگاه خبری فوتبالی- یک: جمع کردن تیمی که در دربی می بازد همیشه کار سختی است ولی فراموش نکنید استقلال و پرسپولیس همیشه بعد از باخت در بازیهای بعد از باخت تیم خطرناکتری هستند. رگ غیرتشان باد میکند و با نیروی مضاعف بازی میکنند.
دو: ساپینتو با چهار تغییر تیمش را به میدان فرستاد. صالح حردانی به جای یامگای آسیب دیده، محمدحسین مرادمند به جای عارف غلامی تاکسی خالی رفته! مهدی مهدی پور به جای آرش رضاوند که کمی مصدوم بود و بازگشت ارسلان مطهری به جای پیمان بابایی. جمیع این تغییرات در نیمه اول حاصلی نداشت تا ساپینتو به سراغ تعویضهای بین دو نیمه برود. زبیر نیکنفس جانشین سیلوا شد تا روزبه یک خط به عقب برود. رضا میرزایی جانشین محمد محبی پنالتی خرابکن شد و آرمان رمضانی هم جایگزین ارسلان مطهری. اما همچنان استقلال گلبزن نبود که نبود.
سه: مصاحبه قبل بازی امیدرضا روانخواه که گفته بود انتظار عمومی این است که استقلال برنده بازی باشد را عدهای مریض جور دیگری برداشت کردند که امید قصد راه دادن دارد. اما فوتبالی که پارس بازی کرد جواب دندانشکنی بود به افکار بیمار. تیمی که انگار با شش بازیکن اضافه بازی میکرد و همه بازیکنان پارس جنوبی در زمین توانشان را گذاشتند تا حداقل در نود دقیقه بازنده بازی نباشند.
چهار: پرس سنگین جمیها مقابل تیمی که خودش استاد پرس کردن است نکته ویژه بازی بود. آنها به خصوص در نود دقیقه به خط دفاع استقلال اجازه بازیسازی نمیدادند تا استقلال مجبور به بلند زدن شود.همین عامل باعث افزایش فاصله بین خطوط آبیها شد و کار را برای آنها سخت کرد.
پنج: یامگا نباشد استقلال واقعا معضل پنالتی زدن دارد. ضربه محبی مقابل چشمان پدر جوری بود که توپ را باید از نخلهای اطراف ورزشگاه تختی پیدا میکردند. اینجا دقیقا جایی بود که استقلالیهای روی سکو که علاقه خاصی هم به بطری آب معدنی داشتند باید یک صدا شعار میدادند: "بده سید بزنه!"
شش: مهدی قایدی کاملا در استقلال به یک مهره ویژه تبدیل شده است. اراده میکند خطر ایجاد میکند، موقعیت درست میکند، پاس گل میدهد یا خودش را در موقعیت قرار میدهد. بدون تردید این بهترین ورژن مورچه اتمی استقلال از سال ۹۶ تا به امروز است. استقلال بدون قایدی مثل زنبور بیعسل است.
هفت: پیمان بابایی سرعت خوبی دارد ولی از این سرعت انفجاری بلد نیست چگونه استفاده کند. خوب در فضاها قرار نمیگیرد و خیلی راحت خودش را مقابل مدافعان قرار میدهد که توپهایش را بزنند. فوتبال پیمان "شور فوتبالی" دارد ولی در لحظههای حساس "شعور فوتبالی" ندارد. خیلیها او را خرید خوبی برای استقلال میدانستند اما تا به اینجای فصل، به جز یکی دو بازی از او چیزی ندیدیم.
هشت: سعید مهری بالاخره بعد از بالای صد و پنجاه شوت بیهدف که مدام سکوها را نشانه میگرفت توانست دقت را چاشنی ضرباتش کند . حقیقتا انتظار داشتم که بعد از توپگیری در جناح راست سینه آسمان را بشکافد که توپش به طرز عجیبی از زاویه بسته وارد دروازه جمیها شد. بازی خوب مهری با مصاحبه بد او تمام شد. مهری جان وارد این فضاها نشو، واقعا به شما این طور کارها نمیآید!
نه: امید روانخواه در جم تیمی ساخته کاملا قابل احترام. امید که دوران فوتبالش با انواع و اقسام مصدومیتها و بدشانسیها توأم بود خیلی زود وارد جرگه مربیان شد. پای صحبتهای امید که بنشینید پر است از ایده و تفکر. او همین الان در ۳۷ سالگی از خیلی از مربیان لیگ برتری مربیتر است اما فرصت نشان دادن پتانسیلهایش به وجود نیامده است.
ده: استقلال هنوز زنده است و در دو جام شانس دارد. در یکی کمتر و در دیگری بیشتر. برای تیمی که مربی اش آن را نبسته این کارنامه یعنی کارنامه قبولی. برای قهرمانی ،استقلال در بخش مهمی به نام مدیریت لنگ میزند اما شما روی دانش ساپینتو حساب کنید که خیلی از کمبودها را پوشش میدهد.
گزارش از پیمان خنافری/ پایگاه خبری فوتبالی