کورش تشت‌زر در گفت‌و‌گو با فوتبالی: می دانستم استراماچونی در ایران دوام نمی‌آورد!

کورش تشت‌زر در گفت‌و‌گو با فوتبالی: می دانستم استراماچونی در ایران دوام نمی‌آورد!

خبرگزاری فوتبالی- کوروش تشت‌زر، بازیکن سال‌های دور استقلال در دهه هفتاد در گفت‌و‌گو با فوتبالی از خاطرات جذاب خود در دوران حضورش در جمع آبی پوشان صحبت کرد و درباره وضعیت فعلی استقلال نیز توضیحاتی را بیان کرد.

به گزارش فوتبالی، استقلال در سال های ابتدایی دهه 1370 چند بازیکن جوان و مستعد داشت که علاوه بر کیفیت فنی‌ای که داشتند، به خاطر چهره خاص و خوش تیپی هم مورد توجه بسیاری از مجلات و مطبوعات قرار می گرفتند. یکی از آن ستاره های آن روزگار، کوروش تشت زر بود. مصاحبه ای را با هافبک اسبق آبی پوشان پایتخت ترتیب داده ایم تا از سال های قدیم یاد کرده و البته از نظرات فنی ایشان آگاه شویم.

 کمی از روزهای نخست فوتبال خود بگویید و این که چه طور به استقلال ملحق شدید و نقش منصور پور حیدری چه بود؟ 

در سال 1365 فوتبال را آغاز کردم و آقای لارودی هم بازی مرا پسندید و به تیم جوانان استقلال تهران رفتم. البته عضو جوانان استقلال بودم اما زنده یاد پورحیدری از من در تمرینات و برخی بازی های بزرگسالان هم استفاده می کرد. حدود سه سال عضو استقلال بودم اما افسوس می خورم که چرا در مسابقات جام باشگاه های آسیا در سال 1990 همراه این تیم نبودم زیرا به همراه جواد زرینچه به کشاورز ملحق شدیم. در تیم پُر ستاره کشاورز نام های بزرگی همچون سیروس قایقران حضور داشتند. به کشاورز رفتم تا فرصت بازی بیشتری به من برسد زیرا در آن زمان استقلال دارای یک تیم پُر ستاره بوده که به عنوان قهرمانی آسیا نیز دست یافت. در سال 1372 و هنگام سقوط استقلال به دسته سه طبق آن قانون من در آوردی، به استقلال برگشتم و این تیم را همراهی کردم. تیم ما در آن زمان وضعیت خوبی نداشت و خاطرم هست که در برخی از مسافرت ها، حتی در هتل اقامت نمی کردیم و محل اقامت ما در شان نام استقلال نبود. تا سال 1375 در استقلال ماندم و از جمله آن دربی جنجالی سال 1373 را به خاطر می آورم. وقتی که بازی نیمه کاره ماند و طبق رای فدراسیون فوتبال، آن بازی با حساب 3-0 به نفع استقلال اعلام شد. برای بازی برگشت، در بندر عباس به میدان رفتیم که بازی بسیار سردی بود و بدون گل به پایان رسید. جالب این که حتی در پرواز به بندر عباس هم بازیکنان دو تیم در کنار یکدیگر بودیم. در دربی خاطره انگیز سال 1374 که با برتری 3-1 استقلال به پایان رسید، من در ترکیب اصلی قرار نگرفتم و بابت همین موضوع نیز کمی ناراحت شدم و جوانی کردم. در سال 1375 با پیشنهاد حمید علیدوستی به سایپا پیوستم و این تیم را از لیگ دسته دوم به لیگ آزادگان آوردیم و خودم نیز به عنوان آقای گلی رسیدم. بعد از سایپا هم یک بار دیگر به کشاورز ملحق شدم و سپس برای برق تهران بازی کردم. 

 

کمی درباره کار کردن با مرحوم منصور پورحیدری حرف بزنید و اینکه آیا با مرحوم ناصر حجازی سابقه همکاری داشتید؟ 

پورحیدری اهل سازش و مهربانی بود و روابط بسیار خوبی با شاگردان خود داشت و به همین دلیل همه مردم و بازیکن ها از او به نیکی یاد می کنند. متاسفانه سابقه همکاری با زنده یاد حجازی را نداشتم اما او در زمانی که مربی ماشین سازی بود، مرا برای تیمش می خواست هر چند که در نهایت امکان حضور در ماشین سازی و شاگردی حجازی فراهم نشد چون به دلیل تحصیل در دانشگاه، نمی توانستم از تهران خارج شوم و به همین خاطر به سایپا پیوستم.  

از شما به عنوان یکی از سه خوش تیپ استقلال نام می بردند در کنار کامیار کاردار و علی اکبریان. انگار که این خوش تیپی برای شما دردسر هم شده است...

بله! یک عکاسی بود نزدیک ورزشگاه شهید شیرودی که در آن زمان اغلب بازیکن ها در آتلیه او عکس می گرفتند. عکس های زیادی با لباس های متفاوت از من گرفت اما یکی از عکس ها که با لباس تیم ملی ایتالیا داشتم، خیلی مشهور شد و یک باره در سراسر ایران به فروش رسید. به هر حال مطبوعات و به ویژه مجلات آن زمان مدام عکس های مرا چاپ می کردند و همین موضوع باعث شد تا شهرت فراوانی پیدا کنم. البته یکی از بازیکن ها به شوخی می گفت که گل را ما می زنیم و عکس تو را چاپ می کنند! 

گفته شده شما علاوه بر استعداد فوتبالی، از لحاظ تحصیلی هم استعداد خوبی داشتید...

بله! سال 1367 در رشته مهندسی شیمی قبول صدم. البته در رشته پزشکی دانشگاه یزد هم قبول شدم ولی به دلیل بازی در تهران، امکان حضور در یزد برای من فراهم نبود و نتوانستم در رشته پزشکی ادامه تحصیل بدهم و شته مهندسی شیمی را به پایان رساندم و مدرکم را هم گرفتم هر چند که هیچ وقت از این مدرک برای اشتغال استفاده نکردم. 

بعد از پایان فوتبال خودتان مهاجرت کردید؟

بله! بعد از ازدواج و البته خداحافظی با فوتبال، از ایران به همراه خانواده مهاجرت کردم و اکنون در شهر تورنتو کانادا سکونت دارم.

در کانادا به چه کاری مشغول هستید؟ 

مدتی بعد از مهاجرت به کانادا، در لیگ فوتبال این کشور مشغول بازی شدم اما لیگ کانادا در آن زمان از سطح بالایی برخوردار نبود. در سال 2009 به طور کامل از فوتبال خداحافظی کردم و سپس یک مدرسه فوتبال را با نادر میر احمدیان در تورنتو راه انداختیم که تاکنون نیز این همکاری ادامه دارد اما به دلیل شیوع ویروس کرونا، طی یک سال اخیر مجبور هستیم که مدرسه فوتبال خود را تا حدی تعطیل کنیم. از این آکادمی، چندین استعداد جوان را پرورش داده و حتی چند بازیکن نیز به تیم های پایه ای در بارسلونا و منچستر یونایتد پیوستند. مدتی هم سردبیر مجله دنیای ورزش در تورنتو بودم.

 

شما پیش بینی کرده بودید که استراماچونی چند هفته بیشتر در ایران دوام نمی آورد و اگر از شرایط بد و امکانات پایین استقلال مطلع شود، از این تیم خواهد رفت. این پیش بینی درست را بعد از بازی مقابل ماشین سازی از شما به خاطر داریم! 

درست است! من در محله ای زندگی می کنم که ایتالیایی های زیادی هستند و روحیات آنها را می شناسم. به همین دلیل حدس می زدم که استراماچونی در استقلال دوام نخواهد آورد.

 

نظرتان درباه انتقادات اخیر از کادر فنی استقلال و لزوم تغییرات در کادر محمود فکری چیست؟ 

به نظرم کادر فنی استقلال به یک آنالیزور و بدنساز خوب نیاز دارد. البته برنامه بدنسازی به تک تک بازیکن ها بستگی داشته و یک بدنساز خوب باید برای هر بازیکن به طور جداگانه برنامه ریزی کند. نمی توان به یک باره ساعات تمرین را افزایش داد زیرا باعث مصدومیت و یا فشار بیش از حد به بازیکن ها می شود. بحث زمین تمرین به نظرم بهانه است زیرا در زمان ما هم زمین تمرین خوب وجود نداشت ولی تیم ما بهترین بازی ها را ارائه می کرد. البته می دانم که فکری تحت فشار زیادی قرار دارد و هواداران باید کمی صبور باشند و از استقلال حمایت کنند. طبیعی است که وقتی سه سرمربی در کادر هستند، ناخودآگاه این تصور برای فکری ایجاد می شود که مظلومی یا مرفاوی ممکن است جانشین وی شوند. 

 

نقاط ضعف و قوت استقلال چیست و چگونه می توان آنها را رفع کرد؟ 

فکری باید با توجه به داشته های خود، برنامه لازم را پیاده کند. فاصله خطوط استقلال بسیار زیاد است و هنوز جای خالی علی کریمی پر نشده و خلاقیتی را از هافبک ها نمی بینیم. خبری از پاس های عمقی و یا شوتزنی نیست و مربیان روی نیمکت هماهنگ نیستند. البته ما نزدیک تیم نیستیم و از جزئیات بی خبریم اما فکری باید تغییراتی را در سیستم تیمش ایجاد کند. مثلا می توان به جای 2-4-4- به سراغ 2-5-3 یا 1-3-2-4 رفت. او می تواند از میلیچ در هافبک دفاعی بازی بگیرد زیرا این بازیکن کروات بسیار با تجربه و حرفه ای است. همچنین پیشنهاد می کنم که قایدی را  در وینگر چپ قرار داده و او را آزادتر کند. بازیکن های استقلال باید از لحاظ انگیزشی و روانی تقویت شوند و میل به پیروزی را به دست آورند. برای جبران ضعف بدنی نیز به تمرینات ویژه و یک بدنساز خوب نیاز است.

 

نظرتان درباره مصاحبه اخیر محمود فکری چیست؟ 

احساس می کنم که او خیلی تحت فشار هواداران است و فضای مجازی گاهی باعث ضربه به تیم می شود. هواداران باید کمی صبر پیشه کنند و اجازه بدهند تا این تیم به تدریج پیشرفت کند.

 

و کلام آخر؟ 

آرزوی سلامتی برای مردم ایران و نجات از شر ویروس منحوس کرونا و البته موفقیت تیم استقلال!

6641