خبرگزاری فوتبالی- ارسلان مطهری در مدت زمان کوتاهی که به استقلال پیوسته توانسته به یکی از محبوبترین بازیکنان این تیم تبدیل شود.
به دویدنش نگاه کنید. او دارد انتقام تمام ماهایی که در بچگی پیراهن تیم مورد علاقهمان را با هزار گریه و زاری از پدر و مادر طلب کردهایم و بیاعتنا به آداب، حتی در میهمانیها هم بر تن کردهایم و هویتمان را در آن تیم دیدهایم میگیرد. انتقام از جبر زمانه و مصدومیت و اعتراض والدین به تمرکز بیشتر روی فوتبال نسبت به درس و هر بلایی که خودمان را قانع کردیم که نمیشود و آه بکشیم و واحسرتا سر دهیم که کاش در تیم مورد علاقهام بازی میکردم. کاش حالا در فروشگاهها لباس من را میفروختند و کاغذها در وصف من سیاه میشد.
به انرژیاش نگاه کنید. معلوم نیست چه زمانی میخواهد تمام شود. مثل همان کودکی ما. مایی که شبمان صبح میشد تا به معبدمان، همان کوچهای که نسل جدید درکی از آن ندارد برویم تمام دق و دلیهای ندانسته سالهای بعدمان را بر سر توپهایی پلاستیکی که نامشان به طور متناقضی «شقایق» بود و با هیچ منطقی نمیشد آن را توجیه کرد خالی کنیم و نه بدانیم توطئه و هزار درد و مرض و کرونا و اینها چیست و شبها رویا ببینیم که میشود رسید. به آن نام پشت پیراهن و گلزنی و شادی گل. به اینکه روی سکوها اسمت را فریاد بزنند و ته قلبت پل بزنی به تالار افتخارات تیم مورد علاقهات.
به شادیاش دقت کنید. همان گیتار زدنی که انگار ما را پرت میکند به شادیهای سرخوشانه و بیخیالی از هر دغدغه. همان چرندیاتی که حالا ما باید تحمل کنیم تا شب چشممان به هر بدبختی بسته شود و رویای آرزوهای نرسیده را ببینیم. سیل غم دنیا هم که سرازیر باشد اما ناخودآگاه منحنی لبخند با دیدن آن طرب دلانگیز او روی صورتتان نقش میبندد. انکارش نکنید.
ارسلان همان کودکی است که به رویای شبانه ما رسیده. همان که موقع گلش فریاد میزنیم دریبل کن، بدو، بزن، و انگار خودمان را در هیبت پیراهن تیم مورد علاقهمان میبینیم. همان که خنده شادی گلش ما را مطمئن میکند که انگار به آرزویمان رسیدهایم.
ارسلان انتقام ما را از دنیا گرفته.
یادداشت از علی رضایی/ پایگاه خبری فوتبالی
1101