اولیایی: بحران بعدی فوتبال، بحران حقوقی است/ دو روز مدیریت بیشتر نباید باعث شود کار درست را انجام ندهیم

اولیایی: بحران بعدی فوتبال، بحران حقوقی است/ دو روز مدیریت بیشتر نباید باعث شود کار درست را انجام ندهیم

وب سایت رسمی فوتبالی- کاظم اولیایی درباره آخرین وضعیت فوتبال ایران و بحران جدید پیش رو صحبت کرد.

به گزارش فوتبالی و به نقل از روزنامه ایران ورزشی، کاظم اولیایی که هم‌اکنون در کمیته استیناف صدور مجوز حرفه‌ای باشگاه‌ها مشغول است، بیش از هر زمان دیگری به ساختارهای باشگاهداری در ایران نزدیک شده است. او که پیش از این مدیریت باشگاه‌هایی چون استقلال و پاس همدان را در کارنامه داشته، از نزدیک مسائل مدیریتی فوتبال را لمس کرده و برای حل مشکلات موجود، همیشه حرف‌هایی برای گفتن دارد. شرایط باشگاه استقلال در حال حاضر، مسائل ورود زنان به ورزشگاه‌ها و مهم‌تر از همه مشکلات حقوقی باشگاه‌ها از دغدغه‌های این روزهای اولیایی هستند که به آنها اشاره می‌‎کند. او بیش از همه بابت مشکلات حقوقی باشگاه‌ها هشدار می‌دهد. بحرانی که در انتظار فوتبال کشور است و می‌تواند دردسرهای زیادی برای فوتبال ایران به وجود بیاورد.
 
به نظر شما طرح مدیران فدراسیون فوتبال برای ایجاد نظم در برگزاری مسابقات به نتیجه رسیده است؟
 ببینید. موضوع بلیت‌فروشی و شماره‌دار کردن صندلی‌ها بالاخره حل می‌شود. همانطور که تا حالا شرایط به خوبی پیش رفته است. من می‌خواهم از بحران جدی دیگری حرف بزنم که کمتر کسی در حال حاضر به آن توجه می‌کند. بحران بعدی فوتبال ما بحران حقوقی است که در پی خود توفانی عظیم برپا می‌کند. بحران حقوقی دارد پشت سر ما می‌آید. آن اطلاعاتی که ما به‌عنوان اطلاعات حقوقی باشگاه‌های‌مان به کنفدراسیون فوتبال آسیا اعلام کرده‌ایم با واقعیت فرق دارد.

به خاطر همان مشکلات ثبت شرکت‌ها و مسائل مالیاتی؟
  بله. در حال حاضر آقای گرشاسبی، اجازه معامله ندارد و حساب‌هایش مسدود است. به خاطر بدهی مالیاتی باشگاه پرسپولیس! در ساختار اقتصادی، باشگاه‌ها باید به‌عنوان بنگاه اقتصادی عمل کنند. در همین پروسه باید ابتدا شرکتی ثبت کنند تا بتوانند به‌عنوان بنگاه اقتصادی معرفی شوند. برای تغییر اعضای هیأت مدیره و مدیرعامل باشگاه باید تسویه حساب مالیاتی صورت بگیرد. هر مدیری هم که می‌آید، حاضر نیست بدهی‌های مدیر قبلی را بر گردن بگیرد. شرکت‌های خصوصی سه، چهار نفره دارند تمام این قواعد را رعایت می‌کنند. مجمع سالیانه برگزار می‌کنند. چرا باشگاه‌های ما نمی‌توانند؟  حتماً باید باز هم از فیفا بیایند و فشار بیاورند تا این کار را انجام دهیم و ساختار باشگاه‌های‌مان را سالم و شفاف کنیم؟

شما در این رابطه به مسئولان فوتبال هشدارهای لازم را داده‌اید؟

 بله، در جلسات مختلف گفته‌ام. به‌عنوان مثال آقای زنوزی تشریف آوردند. به ایشان گفتیم شما نمی‌توانید به طور همزمان مالک دو باشگاه باشید. ایشان می‌گوید چطور دولت می‌تواند اما من نمی‌توانم؟ این حرف هم درست است و هم غلط. حالا پیش از این 10 بار هم گفته‌ایم که چرا دولت مالکیت این دو باشگاه را برعهده دارد اما مالیات آن را نمی‌پردازد؟ اگر مالک است که باید مالیات پرسپولیس و استقلال را هم بپردازد. اگر هم نیست پس چرا در تصمیم‌گیری‌های این دو باشگاه دخالت می‌کند؟ این مشکلات قابل رفع هستند. نسبت به این موضوع نباید مثل موضوع زنان بی‌خیال باشیم تا نماینده‌های فیفا برای راستی‌آزمایی بیایند. ما باید مسئولیت اجتماعی‌مان را به درستی انجام دهیم. نباید جو مسموم ما را وادار کند که برای دو روز مدیریت بیشتر، کار درست را انجام ندهیم؟

موضوع ثبت شرکت‌ها هم به این راحتی حل می‌شود؟

 دو، دو‌تا، چهار‌تا می‌شود. می‌گویند می‌خواهیم باشگاه‌های دولتی را خصوصی کنیم. قبل از آن باید دیون مالیاتی‌اش را پرداخت کنند. چرا دیون را نمی‌پردازند؟ مرگ یک‌بار، شیون هم یک‌بار. برای همیشه این مشکل را حل کنید تا تمام شود. این وضعیت شتر گاو پلنگ بد است.

 اخیراً اظهارنظرهای رؤسای فیفا و یوفا، بحث حضور زنان در ورزشگاه‌های ایران را جهانی کرده است.

 خودمان چنین جنجال‌هایی درست می‌کنیم. 3 سال است در جلساتی که با آقایان داریم، می‌گوییم ما عضو فیفا هستیم. بیایید موضوع ورود زنان به ورزشگاه‌ها را خودمان حل کنیم. آقایان اما این موضوع را دارای اهمیتی نمی‌دانستند که بخواهند به آن بپردازند. عمق فوتبال را متوجه نبودند. آیا این شایسته ماست که اینقدر صبر کنیم تا با دستور مقامات فیفا و یوفا ملزم به باز کردن درهای ورزشگاه به روی زنان شویم؟ آیا شایسته است که به خاطر این موضوع نقل مجلس فیفا شویم و اینفانتینو در مراسم اهدای جایزه بهترین بازیکن، آن حرف‌ها را درباره ما بزند؟ رئیس یوفا در اروپا به تیم‌ها توصیه کند که با تیم‌های کشوری که زنان را به ورزشگاه راه نمی‌دهد، بازی نکنید؟ اینکه خیلی بد است که ما راه درست و حرف کارشناسی را نمی‌‌پذیریم و می‌گذاریم کار به جایی برسد که ناظر فیفا برای راستی‌آزمایی به ایران بیاید.

 شما به‌عنوان مدیری که سابقه مدیریت باشگاه استقلال را داشته، اگر به جای امیرحسین فتحی بودید، چه تصمیمی درباره استراماچونی می‌گرفتید؟

  یکی از ویژگی‌های فوتبال این است که فصل نقل و انتقالات، زمان فعالیت مدیران است. وقتی پنجره‌های نقل و انتقالاتی بسته شد، مدیران فقط نظاره‌گر هستند. کاری از دست‌شان بر‌نمی‌آید و باید فقط پشتیبانی کنند. تنها راهی که برای مدیرعامل استقلال باقی‌مانده این است که به کادرفنی و بازیکنان روحیه دهد.

پس معتقدید تنها راه نجات استقلال حمایت و پشتیبانی از تیم است.
 بله چون هنوز فرصت هست و حمایت معنی دارد. شالوده این تیم خوب است و علی‌رغم اینکه امتیاز قابل توجهی نگرفته اما استقلال در بازی‌هایش تیمی ضعیف یا از پیش باخته نبوده. به هرحال اتفاقات فوتبالی، اشتباهات داوری و کمی هم ناهماهنگی بازیکنان جدید با فضای استقلال در این نتیجه‌گیری‌ها دخیل است. پس باید به این تیم زمان بدهیم. اگر چند بازیکن در نیم‌فصل به استقلال اضافه شوند، این تیم می‌تواند جایگاه بهتری هم پیدا کند.

شما در واقع عملکرد استراماچونی را تأیید می‎کنید؟

 من احساس می‌کنم عصبی بودن استراماچونی به خاطر این است که خود سرمربی هم از خودش توقع بیشتری دارد و نیازمند انگیزه بیشتری است.

 برای بهبود اوضاع استقلال چه پیشنهادی دارید؟
 در شرایط کنونی من دو پیشنهاد مشخص برای استقلال دارم. اول حضور یک روانشناس در کنار تیم می‌تواند به بازیکنان کمک کند. پیشنهاد بعدی هم این است که باشگاه استقلال  حتماً باید یک مربی با توان اجتماعی بالا را به کادرفنی اضافه کند. کسی مثل بختیاری‌زاده، علی سامره، ستار همدانی یا عباس سرخاب. کسی که هم توانایی‌های زیادی داشته باشد و هم قبول کند نفر دوم یک تیم باشد. الان شرایطی شده که بیشتر پیشکسوتان استقلال خودشان مدعی سرمربیگری هستند و حاضر نیستند دستیار مربی دیگری شوند. ما به چنین فردی اما احتیاج داریم که هم ارتباط بین بازیکن و سرمربی را تسهیل کند و هم حواشی تیم را جمع کند. کسی مثل کریم باقری.

در اتفاقاتی که حین بازی استقلال مقابل ذوب‌‌آهن رخ داد، از جواد زرینچه انتظار می‌‎رفت چنین نقشی را برای تیم ایفا کند.
 قبل از اینکه زرینچه پیشنهاد سرپرستی استقلال را بپذیرد، با او ملاقاتی داشتم. گفتم به‌عنوان سرپرست به استقلال نرو. معتقد بودم او باید مدیرفنی تیم می‌شد. او یک فرد فنی است، مورد اعتماد پیشکسوتان است. به او گفتم بیا راهی را برو که منصور پورحیدری رفت. پورحیدری کادرساز شد. اغلب شاگردان او در حال حاضر مربیان بزرگی هستند چون سرپرست در فوتبال حرفه‌ای دنیا معنی ندارد.

حالا در هر نقشی که بود، می‌توانست در حواشی اخیر کاریزمای خود را نشان دهد.
 ما وقتی عنوان ستادی به یک نفر می‌دهیم، می‌خواهد در چارچوب شرح وظایفش کار کند. مدیر فنی، سرمربی و مربی اما نیروهای صف هستند.

نظرتان درباره دربی چه بود؟
 به نظر من دربی یک ملاک ارزشیابی بود. برای خیلی از بازیکنان استقلال که هنوز نتوانسته‌اند با حضور در تیم بزرگی مثل استقلال کنار بیایند، فرصت خیلی خوبی بود. نکته‌ای که استقلال باید برای این بازی بزرگ مدنظر قرار دهد این است که پیش از دربی، پنالتی‌زن ما باید 100 تا پنالتی می‌زد. باید از آقای پنالتی‌زن می‌پرسیدیم که چند بار قبل از این بازی پنالتی زده است؟ آیا توانسته آمادگی ذهنی و روحی برای پنالتی زدن را در خود به وجود بیاورد؟ آیا تمام لحظه‌های این پنالتی را با خود مرور کرده است؛ اینکه ضربه را به کدام سمت بزند؟  

4344