وبسایت رسمی فوتبالی - بخشهای مهم مصاحبه روزنامه خبر ورزشی با مجتبی جباری را برایتان انتخاب کردیم:
* متأسفانه اقتصاد فوتبال را خیلی ضعیف کردهاند. ما تنها کشوری هستیم که خروجی برای سرمایهگذاری نداریم، چون افسار فوتبال دست خودمان نیست. یعنی خود فوتبال نمیتواند تعیینکننده باشد، چون نهادهای دیگر میآیند و اجازه نمیدهند فوتبال تصمیم بگیرد. آنها هستند که میگویند شما میتوانید چقدر داشته باشید و چقدر برداشت کنید. به خاطر همین نمیتوانید نقشه راه بکشید. ساختار ما دولتی است. دولت هم باعث میشود فوتبال در سرپایینی قرار بگیرد. درآمدزاییهای باشگاهها از بین رفته است. داریم وقت را میگذاریم، کسی هم نیست پیگیری کند و دنبال پرس و جو باشد. هیچ کس هم پاسخگو نیست. همه دوست دارند یکسری دروغها را راست نشان دهند و بگویند آدمهای موفقی هستند. سانسور میکنند تا واقعیت فوتبال را نشان ندهند. از طرف دیگر کسانی که واقعاً زحمت میکشند و کار میکنند، صدایشان به جایی نمیرسد.
* نااهل در این فوتبال زیاد شده است. آدمهایی که از آب گلآلود در فوتبال ما ماهی میگیرند زیاد شدهاند. البته معتقدم در این مسئله خود ما فوتبالیها ضعیف عمل میکنیم و با هم همراه نیستیم. این هم به خاطر همان بحث نفع فردی بوده است. همیشه این چیزها مطرح بوده. به خاطر همین در پیکره فوتبال آدمهای ورزشی و صاحب فکر نیست.
* پاسخ به سوالی درباره انتقاد از مدیریت استقلال: آخر دوستان کارهای نیستند. اصلاً در مدیریت استقلال تصمیمگیرنده نیستند. از سوی آدمهای دیگر گمارده شدهاند. هر وقت خواستند آنها را برمیدارند و خودشان هم قبول میکنند. بالاخره این مدیران استفادهای برای آنها دارند. میتوانند از این آدمها استفاده کنند تا واقعیتها را مخفی کنند. این هم شاید مسکنی باشد ولی آخرش همه میفهمند که حرفها و ادعاهایشان درست نبوده است. اگر این مدیران تابع نباشند که اصلاً در آن پست قرار نمیگیرند. شما در اینترنت سرچ کن. خیلی راحت میتوانی بفهمی وظیفه مدیر چیست. باید حق پخش و کپیرایت و چیزهای دیگر را طلب کند. اما مدیران ما چه میکنند؟ در واقع آنها مدیر نیستند، کارمند هستند. یک روز آنجا گذاشته میشوند و یک روز برداشته میشوند. بعضی دوستان بدک نبودند و کار کردند ولی یکسری از مدیران افتضاح بودند. صدمات زیادی زدند و حتی از خردهدزدی هم نگذشتند. حتی از رده پایه هم بردهاند. متهم شدهاند. فساد داخلشان زیاد بوده است. اینطور آدمها باید به شدت تنبیه شوند که واقعاً کسی جرأت نکند دیگر از این کارها کند ولی، چون تنبیهها قابل توجه نبوده، به خاطر همین هر کس به خودش اجازه میدهد دوباره از این کارها انجام دهد.
* همکاری با شفر که منتفی شد: از یک طرف این ماجرا خوب بود بالاخره مربی من را میخواست. اما آدمهای باشگاه من را نمیخواستند. یک مربی همیشه میخواهد همه چیز را در اختیار داشته باشد تا نتیجه بگیرد. آن زمان یکسری بهانه از طرف بعضیها بود ولی از نظر کادر فنی مشکلی نداشت و حتی بابت مدرک مربیگری من هم مشکلی نداشتند. البته من کلاس مربیگری رفتم و حالا مدرکم را گرفتهام. الان همه مدرسها میگویند با یک مدرک کسی مربی نمیشود بلکه کلاسهای مربیگری تنها مسیر را به شما یاد میدهد. نزدیکی من به بازیکنان استقلال شاید میتوانست یک مقطعی به تیم کمک کند. نظر مربی این بود. با خودم فکر میکردم شاید بتوانم کمک کنم ولی الان که درگیر شدم و دارم یاد میگیرم به این نتیجه رسیدم که خوب شد وارد استقلال نشدم. در واقع خدا را شکر کردم که وارد نشدم. دارم یاد میگیرم تا به فوتبال مسلطتر باشم. در همان مقطع خیلیها که با من همبازی بودند مسیرم را میدیدند و میگفتند میتوانم موفق شوم. الان که فکر میکنم میبینم چقدر ورودم به فوتبال با دانستههای بیشتر میتواند متفاوت باشد.
* من بیشتر نگران وضعیت اقتصادی و حرفهای استقلال هستم. اگر استقلال قهرمان هم شود، میتواند از پس هزینههایی که کرده بر بیاید یا طلبها را بدهد؟ از این شرایط ورشکستگی خارج شود؟ خیلی از باشگاهای بزرگ در خریدها شرایط تبلیغاتی و اقتصادی را لحاظ میکنند اینجا، اما نه. الان باشگاه ۱۰۰ میلیارد هزینه کند و قهرمان شود، چه چیزی به دست میآورد؟ باشگاه باید قبول کند یک جایی نمیتواند از پس آوردن مربی و بازیکن گرانقیمت بربیاید، آنجاست که باید متعادل رفتار کند. تماشاچی هم باید درک کند. البته سخت است که تماشاگر اعتماد کند. آنها اعتماد نمیکنند. هر کس هم که در رأس کار هست فقط دوست دارد بگوید ما نتیجه گرفتیم. یکی از عواملی که باعث میشود استقلال سرش را بالا بگیرد امکانات درست و حسابی برای پایه هاست و همینطور بهترین شرایط برای تیم بزرگسالان. درباره فصل جدید هم باید بگویم به نظرم استقلال دو، سه رقیب بیشتر ندارد و باید ببینیم میتواند از رقبایش پیشی بگیرد یا نه.
1984