وب سایت رسمی فوتبالی- بالاخره محمودرضا بابایی دست به افشاگری زد و مسائل پشت پرده استقلال را در یک جلسه مطبوعاتی عنوان کرد.
به گزارش فوتبالی و به نقل از روزنامه گل، بالاخره جعبه سیاه استقلال لب به سخن گشود. همان که خیلی ها او را پشت پرده اتفاقات اخیر باشگاه استقلال می دانند و این اواخر پژمان منتظری و خسرو حیدری با کدهای نسبتا مشخص تری نسبت به او موضع گرفتند. همان "بچه" معروف در مصاحبه امیر قلعه نویی و البته رفیق گرمابه و گلستان مهدی رحمتی و فرهاد مجیدی! کسی که مدت ها با سمت مدیر روابط عمومی در باشگاه اختیارات نسبتا گسترده ای داشت و بعد از تحویل این پست هم گفته می شد در بسیاری از تصمیم گیری ها نقش داشته است. محمودرضا بابایی بالاخره تصمیم گرفت روشن و شفاف در خصوص نقش خود در معادلات استقلال صحبت کند.
چه شد که تصمیم گرفتید جلسه مطبوعاتی بگذارید؟
با دوستان مشورت کردم به این جمع بندی رسیدیم که بعد این همه حاشیه ها یک بار برای آخرین بار اقدام به جواب دادن کنیم اما اگر مساله جدیدی باشد قطعا پاسخ خواهیم داد.
صحبت را از پست خسرو حیدری و دفاعیه مهدی رحمتی که از خودش انجام داد، شروع کنیم. یک توضیح می فرمایید.
در مورد آقای رحمتی و خسرو بحث از آنجا شروع شد که گفتند خداحافظی حیدری تحت عوامل دیگری بوده است. متاسفانه چند سال است کسانی که از استقلال می خواهند بروند عواملی را مطرح می کنند که هیچ ارتباطی ندارد. مظلومی و منصوریان مربی استقلال می شوند، حیدری قرارداد سه ساله می بندند و آن موقع هیچ اسمی از بابایی و مافیا و دست های پشت پرده نمی آورند اما وقتی به خاطر عملکرد ضعیف می روند یا اخراج می شوند یاد عاملی به اسم "م.ب" یعنی بابایی می افتند و این حرف ها را مطرح می کنند. در مورد خداحافظی آقای حیدری نکته ای که باید عرض کنم این است که اولا آقای حیدری هست و پاسخ می دهد. چه کسی گفت ایشان خداحافظی کند و اصلا من سمتی داشتم که بگویم؟ باشگاه گفته این را بگوید و طبق شنیده های من توصیه فرهاد مجیدی بوده که به او گفته به صلاح اوست که برود. این مساله چه ارتباطی به من دارد. در نیم فصل هم شنیدم شفر او را در لیست خروج قرار داده بود و بنا بر توصیه مدیریت باشگاه ماندگار شد. آنجا هم بابایی نقش داشته است؟ من واقعا نمی دانم این مباحث چرا مطرح می شود.
واقعا چرا؟
متاسفانه باب شده که دوستان خودشان جسارت حرف زدن ندارند و یک رویه غلط را راه انداختند که همسران شان صحبت می کنند. این چه کاری است و اگر انتقادی دارند شفاف بگویند. در پستی اینستاگرامی گفتم هرکسی حرفی دارد حاضرم شفاف مناظره کنم. شما اگر آماری از باند بازی و دیگر موارد دارید شفاف بگوید. واقعا من سمتی داشتم؟ مدیرعامل یا سرمربی بودم که این مباحث را مطرح می کنند. در مورد آقای حیدری این بحث است و نمی خواهیم بپذیریم که فوتبال مان تمام شده است و باید برویم. وقتی قرارداد سه ساله می بندند آن موقع توان دارند و تا حرف رفتن می شود، یاد بابایی می افتند. جالب است آمار وجود دارد که در فصل 93 که آقای قلعه نویی سرمربی تیم بود بپرسید نگاه ایشان به آقای حیدری چه بود و مصاحبه آقای قلعه نویی موجود است. سال بعد در زمان آقای مظلومی و بعد آقای منصوریان ببینید او چقدر بازی کرده است؟ دکتر نوروزی هستند و می توانید اطلاعات بگیرید که چند روز در سال را در کلینیک بوده است. حالا ایشان بازی نمی کردند و مربی اعتقادی نداشتند به هر دلیلی من باید پاسخ بدهم و این درست است که با فرافکنی به یک عاملی که هیچ ارتباطی با باشگاه نداشته و وجود خارجی ندارد، این موارد را نسبت بدهیم. آقای قلعه نویی در مصاحبه ای انتقادات تندی علیه آقای حیدری داشته و مصاحبه آن موجود است. آنجا هم من روی ایشان اعمال نفوذ کردم و این مباحث اصلا اخلاقی نبوده و درست نیست. من با خسرو حیدری رفیق بودم و زحمت زیادی کشید و نمی دانم چرا این مباحث باید مطرح شود. حداقل فکر می کنم رسانه ها بتوانند از آقای مجیدی بپرسند و از خود خسرو حیدری بپرسند که چرا رفت. من چاقو زیر گلوی او گذاشتم؟
درباره واکنش رحمتی چه نظری دارید و آیا خودجوش بود یا با شما صحبت کرد؟
در مورد واکنش آقای رحمتی خودش باید جواب بدهد و اصلا صحبتی با هم نداشتیم. من اگر قرار به جواب دادن باشد که خودم جواب می دهم و فکر می کنم واکنش رحمتی خودجوش بوده چون در پست خسرو حیدری اشاره ای به بازیکن، مسئول یا مشاور داشت و حرف رحمتی هم درست بود. رحمتی گفته بود این صحبتی که شما می کنید فلان شخص رفیق شما بوده است. من نمی خواهم سطح رفاقت خودم را با حیدری بگویم اما رحمتی گفته بود چطور آن موقع خوب بود و حالا بد شده است.
گویا بابت طلب از خسرو حیدری شکایت هم کرده اید؟
بابت طلب بله ما سال 9۳ بود که آقای حیدری خانه ای خریده بودند که در عالم رفاقت از ما قرض خواست. ما هم آن پول را دادیم و بعد از چندین ماه که به خسرو گفتم این پول را به من بدهد به امروز و فردای باشگاه اشاره کرد. یک روز هم به من گفت پولی که از باشگاه طلب دارم را بگیر به جای طلبت بزن. واقعا این مساله چه ربطی به من داشت؟ وقتی دیدم رفاقت روی این فضا تاثیر می گذارد کار حقوقی کردم. قبل از آن هم برای نرفتن فضا به سمت کار حقوقی از طریق رفقا پیغام دادم که در نهایت شکایت کردم و دادگاه به نفع من رای داد.
این رقم 400 میلیون بوده است؟
رقم ۵۰۰ میلیون تومان بوده است.
به لحاظ حقوقی کار شما با حقوقی به جلب کشید؟
قاضی حکم داده و آقای حیدری اعتراض کرده و کار طبق روال قانونی پیش می رود.
پژمان منتظری هم یکسری صحبت ها بعد این خداحافظی علیه شما انجام داد.
متاسفانه باب شده دوستان حرف می زنند اما جسارت ندارند که اسم بیاورند و بعد هم لقب رابین هود می گیرند. اگر کسی انتقاد دارد و بعد هم جسارت دارد اسم بیاورد. یک مساله گنگی را مطرح می کنند و به اطرافیان خود در فضای مجازی خط می دهند که اسم بیاورند. طبیعی است که من اینجا باید پاسخ بدهم. واقعا از آقای منتظری بیش از دیگر دوستان تعجب کردم. پژمان را بازیکن منصف و عاقلی می دانستم و توقع هم نداشتم که به این شکل فرافکنی کند. در سال 89 با آقای منتظری در ارتباط بودم و روابط بسیار خوب بود. من فکر می کنم صحبت های پژمان از دو جنبه است. یکی بحث کینه شخصی باشد که یک ناراحتی دارد که خواهم گفت. یکی هم بحث فرار از واقعیت است. امروز من می توانم این حرف را بزنم و اگر قبلا می گفتم رسانه ها و هواداران باورشان نمی شد. شاید آن موقع می گفتم به من این اتهام را می زدند که از بحث پاسخ دادن در فضایی که قرار دارد، فرار می کند. من آدم فنی نیستم اما آن سال در دو بازی آخر مقابل تیم های سقوط کرده ما سه گل خوردیم و بروید آن گل ها را بررسی کنید. پژمان به نوعی می خواست آن را پوشش دهد و دیواری کوتاه تر از بابایی پیدا نکرد. یکی هم این که با تحلیل های آقای منتظری، او امسال قصد رفتن از استقلال داشت و نمی توانست به قطر یا تیم دیگری برود و دنبال یک دستاویز بود که آن بهتر از بابایی نبود.
مدعی بود که شما سر تمرینات بودید و در یک جلسه قبل جام ملت ها کنار فتحی در جلسه بودید؟
من اصلا آقای منتظری را در حوزه باشگاه استقلال ندیدم و حضورم در جلسه را تکذیب می کنم. آقای منتظری دست به تکذیب خوبی دارد. ایشان جلسه ای با آقای فتحی برسر مربی داشت و وقتی پرسیدند به همه گفت من حضور نداشتم و در پست آخر آن را تایید کرد و گفت از باشگاه خواستم چشمی را حفظ کنید. اگر موضوع به شما ربطی ندارد چرا می گویید پس معلوم هست یک اتفاقاتی بوده است. درخصوص آقای منتظری و بحث تمرینی که شما می گویید اگر قرار است سر تمرین بروم باید از ایشان اجازه بگیرم. به عنوان یک استقلالی سر تمرین رفتم و اگر تخلف و فسادی دارم بگویید. من مافیا هستم یا کسی که در سال 9۳ بدون اینکه ریالی به باشگاه استقلال پرداخت کند وسط فصل رضایتنامه می گیرد بدون اطلاع سرمربی. این کار مافیایی است یا من؟ آقای منتظری من از شما تعجب می کنم. در آن سال 9۳ بدون اینکه سرمربی بداند با یک قرارداد ترکمانچای بدون دادن یک ریال به قطر رفتید و بدون اینکه یک ریال مالیات بخواهید پرداخت کنید. برهانی، نکونام و رحمتی مالیات شان بدهکار است اما منتظری تسویه کرد. شما مافیا هستید یا من؟ همه تیم طلبکار بودند مثل تیموری، رحمتی و میداوودی و غیره اما شما از باشگاه ساختمان گرفتید. ما ۲۵ بازیکن داشتیم و ۱۰ مربی و تنها به شما ساختمان دادند.
ماجرای ساختمان چه بود؟
کاری به تخلف و نحوه واگذاری ندارم اما تنها منتظری گرفت. ببخشید شما بر سر بازوبند جنجال داشتید. مصاحبه آقای مظلومی و مسابقه معروف ۳ بر ۲ ایمون زاید هست که ایشان گفت برسر یک بازوبند تیم من را برهم زدند. خیلی شفاف بگویید بابایی خلاف کردی و واقعیت را بگویید. شما با سیستم مافیاگونه از استقلال رفتید آقای منتظری و مصاحبه آقای قلعه نویی موجود است که صبح از اخبار، خبر رفتن شما را شنیده است. بنده سال 9۵ از باشگاه استعفا دادم و هیچ دخالتی در تصمیمات نداشتم و زمانی که بودم مشاوره می دادم. تصمیم گیرنده در نهایت مدیرعامل و سرمربی بود و اگر هم نظری دادم نظر نهایی با آن هاست و باید پاسخ بدهند. آقای منتظری می گویند به نمایندگی از بچه ها کوتاه نمی آیم. آقای منتظری آن روز که آقای افتخاری آمد و جباری و رحمتی را اخراج کردند شما کجا بودید؟ آیا این درست است که من بگویم تماس های شبانه شما با آقای افتخاری باعث اخراج این دو نفر شد به خاطر یک تکه بازوبند؟ شما چرا آنجا از حق جباری و رحمتی دفاع نکردید؟ آنجا سکوت کردید و با آقای افتخاری داداش بودید چون ایشان قرار بود قرارداد زیرمیزی به شما بدهد که آقای فتحی این 4۰۰تا ۵۰۰ میلیون را نپذیرفت. حالا شما فرزند پیغمبر و من شدم مافیا؟ شما دنبال قرارداد زیرمیزی بودید. ما هیچی نمی گوییم که محبوب هواداران هستند اما سکوت می کنیم فکر می کنند ما حرفی برای گفتن نداریم؟ گفتند کینه شخصی و باید بگویم در سال 9۳ جلسه ای با حضور آقای افشارزاده، نظری، ماجدی، معاون مالی باشگاه که آقای منتظری نماینده اش در جلسه بود. طبق اسناد مالی باشگاه استقلال آن روز گفتیم که 9۳ میلیون تومان به باشگاه بدهکار هستید. باشگاه استقلال این همه بدهکار دارد اما یک طلب داشت که پژمان منتظری بود. سر این موضوع شاید از دست من ناراحت باشد و گفتیم اگر ناراحت هستید و اسناد دارید باید ارائه دهید و این حرف مالی باشگاه است و ما امروز به خاطر این شدیم مافیا! آیا واقعا اگر قرار به بی اخلاقی و حرف مفت زدن باشد که ما بیشتر می توانیم بگوییم. آقای منتظری تیام را چه کسی از استقلال فراری داد و چه کسی به او ایجنت معرفی کرد و این بازیکن را به عجمان برد و ایجنت چه کسی بود؟ یک ایجنت در کویت تعریف می کند که بغل تیام بودم که منتظری مدام به او زنگ می زد که به فلان ایجنت زنگ بزند و شاهد هم دارم.
امید ابراهیمی هم همین طور؟
آن موقع هم بحث بود که امید ابراهیمی را هم پژمان منتظری به الاهلی قطر برد یا آن موقع برای انتقال گرو از سوئد به استقلال مدام می گفتند که با سامان قدوس تماس می گیرد که گرو را راضی کند. خوب است بگویم آقای منتظری شما در نقل و انتقالات حضور دارید و کارتان این است؟ شما سالیان سال در تیم ملی بودید و خوب است بگویم که صلاحیت نداشتید و قرارداد ایجنتی با ایجنت کی روش بسته بودی در تیم ملی بودی؟ این حرف درست است؟ یک مقدار باید منصف باشیم. یک سوال دارم؟
بفرمایید؟
شما پاسخ آقای منزوی و مجیدی را ندادید و آنجا هم بابایی بوده است و معلوم است دنبال بهانه هستیم. بد است که برای خراب نشدن جلوی هوادار دیگری را خراب کنیم و بهانه تراشی داشته باشیم. آقای مجیدی و آقای منزوی با شما تماس گرفتند و رسانه ها هستند. من الان شبهه ایجاد کنم که بازیکنان می گفتند زمان شفر ارنج عوض می شده است و می گفتند فلان بازیکن برای پسر او کادو خریده و ارنج عوض می کرده است. این مباحث را که نمی توانیم بگوییم و شرف مهم است. فتح ا... زاده مصاحبه کرد و آرشیو موجود است و گفتند از انتقال منتظری به باشگاه قطری ۲۰ درصد سهم استقلال است. این 20 درصد کجاست و به کدام حساب استقلال ریخته شده است؟ حالا آقای منتظری ما بی شرف شده ایم؟
یکی از موضوعات مطرح شده درخصوص مظلومی در برنامه 90 شب بعد دربی است که غیرمستقیم می گوید شما و یکی دیگر از بازیکنان بزرگ استقلال به منزل رحمتی می روید که او را بیاورید و به نوعی به شما اشاره دارد؟
من از آقای مظلومی خیلی گله دارم به دلیل اینکه حرف هایی را مطرح کردند که صحت نداشت. شما باید حرفی را مطرح کنید صحت داشته باشد. من یک سوال دارم؟ اگر آقای برهانی در دقیقه ۱۱8 و ۱۱9 جام حذفی آن ضربه سر گل می کرد و خیلی ها گفتند ول می کرد توپ گل می شد کسی می توانست آقای مظلومی را بردارد. شما ضعیف ترین ذوب آهن آن چند سال به خاطر خستگی جام باشگاه های آسیا نتیجه نگرفتید. شما بازیکن خارجی می آورید که دقایق حساس کمک کند. شما پنالتی زن آقای مظلومی را انتخاب کردید و آنجا هم بابایی بود. چه کسی رمضانی را انتخاب می کند که با ۱8 سال با پای غیرتخصصی پنالتی نزند. چه کسانی پنالتی نزدند. آرش برهانی و عادل شیحی و آیا آنجا هم بابایی بود. آقای مظلومی به خاطر ضعف فنی اش این مباحث را شاید مطرح می کند و واقعا به من چه ارتباطی دارد؟ شما قهرمان جام حذفی می شدید بزرگتر از من هم نمی توانست شما را بردارد. شما آقای مظلومی طوری صحبت می کنید که ما به شما گفتیم بد ارنج کنید. دربی را باختیم و هواداران جلوی آقای مظلومی را گرفتند که چرا بد ارنج کردید به آن ها گفت خود شما گفتید فلانی را با اس ام اس در ترکیب بگذارید. در جلسه اول فصل آقای پورحیدری، صالح و مظلومی بودند که چشمی بازیکن خوبی است که از صبا بیاوریم و در تیم امید بود. مظلومی چشمی را نمی شناخت و یک بار بگوید من گفتم به طالب لو و برهانی بازی ندهد؟ یا من قدرت دارم و شما بی کفایت هستید که حرف از من شنیدید یا نه؟ چطور می برید سوبله و چوبله را دوست دارید و تا می بازید من مقصر می شوم. من فکر می کنم آقای مظلومی چیزهای مهمتری را باید پاسخ بدهد. آقای مظلومی ۱۵ هزاردلار ریوالدو کجاست؟ ایجنت ریوالدو از باشگاه تحویل گرفت و بازیکن گفت من نگرفتم و ما هم به نهادهای نظارتی گفتیم. این مسائل را باید آقای مظلومی جواب بدهید. نهادهای نظارتی آن موقع بررسی کردند و نمی خواهم به نتیجه برسم و مرد باشیم و باختیم حرف بزنیم. ایجنت از باشگاه تحویل گرفت و این مسائل را جواب بدهید. من به نمایندگی باشگاه به خانه آقای مجیدی محبوب ترین بازیکن استقلال رفتم و امروز هم همین طور است.
نماینده آقای افشارزاده بودید؟
شما آقای مظلومی از استقلال بیرون آمدید و بعد آن کجا رفتید؟ ۱6 تیم لیگ برتری به شما تیم ندادند آنجا هم بابایی بود. آقای شفر در جمعی گفتند که برای من کمیته فنی گذاشتند که من را بررسی کنند و هر ۵ عضو کمیته فنی یک قهرمانی ندارند. به جز آقای مظلومی بقیه اعضا که در رسانه ها هستند سابقه سرمربی شدن در لیگ برتر ندارند و مشکلات جای دیگر است. در مورد پیشنهاد به آقای مجیدی یک خاطره ناگفته ای است که بد نیست بدانید. در شب دربی آقای مجیدی به من زنگ زد و گفت که محمودرضا، آقای مظلومی را همین امشب برکنار کنید. آقای مظلومی در برنامه 90 می گفت که فرهاد پسر من است و به خاطر من مردانگی کرد و قبول نکرد. مجیدی به من گفت امشب پرویزخان را بردارید. من به مجیدی گفتم مگر می شود و گفت در آن بازی بد می بازید و اخبار خوبی از تیم نمی شنوم و بد ارنج می شود و می بازید و آبروی ما را می برید. گفتم قبل نباختن که نمی شود قصاص قبل جنایت کرد و تیم بالا بود. من گفتم تو را به یکی از اعضای کادرفنی وصل می کنم به عنوان کسی که دربی باز است و تجربه دارد نظرات خودت را بگو و بعد گفت من حوصله ندارم و اتفاقی می افتد و سر من می ریزند. با آقای صالح تماس گرفتم و این حرف ها را زدم و تشکر کرد. بازی شد و دربی را 4 بر ۲ باختیم و جزو یکی از بهترین بازی های رحمتی بود. ساعت ۱۱ افشارزاده به من زنگ زد و گفت که خیلی ناراحت هستم و خوابم نمی برد در حالی که زود می خوابد و به من گفت باید مظلومی را برداریم. گفتم حاج آقا بالای جدول هستیم و درست است یک باخت دادیم اما می شود تیم را جمع و جور کرد. به من گفت نه و باید کاری کرد و به من گفت صبح بیا وزارتخانه که رییس دفتر وزیر هم بودند. آقای افشارزاده گفت با چند نفر اعضای هیات مدیره صحبت کردم و باید مظلومی را برداریم. بازهم به آقای افشارزاده گفتم که وقت خوبی نیست و گزینه مناسبی هم نداریم. آن موقع مربی بیکار خوب در شأن استقلال نداشتیم و مربی خارجی هم عقلانی نبود چون بالای جدول بودیم. به من آقای افشارزاده گفت آقای مجیدی و من گفتم ایشان مدرک ندارد و گفت موقت بیاید. همانجا گفتم که بعید است فرهاد بیاید و بعد هم گفتم با آقایان هیات مدیره و دکتر گودرزی وزیر وقت ورزش هم صحبت شود. این قول را دادند که صحبت کند و جلسه ما ساعت ۱۲ دفتر آقای توفیقی. ما ساعت ۱۲ دفتر آقای توفیقی بودیم که آقای افشارزاده، آقای توفیقی هم بودند و به من گفت که با دکتر گودرزی صحبت کردم و گفت که هیات مدیره موافق باشد من نظری ندارم اما کسی را بیاورید که محبوب باشد که با پیشنهاد مجیدی موافقت کردند. هیات مدیره هم با مجیدی موافق است و قرار شد من صحبت کنم. تلفن را گذاشتم جلوی آقای توفیقی که شماره بگیرد و خود افشارزاده صحبت کند.
چه اتفاقی افتاد؟
آقای افشارزاده با مجیدی تماس گرفت که ما شما را می خواهیم و فرهاد گفت من به آقای بابایی گفتم شب بازی که شما می بازید و قبل بازی باید این کار را می کردید. آقای افشارزاده گفت قبل بازی نمی شد و الان روی تو برای کمک حساب می کنیم. آقای مجیدی فرصت خواست تا مشورت و فکر کند. ساعت ۱۲ ظهر بود و مجیدی ۳ و 4 بار زنگ زد که از باشگاه به من زنگ زدند که ماجرا این طور است. به فرهاد گفتم من آنجا بودم که زنگ زدند و خودت می دانی. فردا اتفاقی می افتد و به من می گویی که مشورت اشتباه به من دادی. فرهاد گفت خودم دوست دارم و با ۵ تا 6 بازی و بازی حذفی دو تا جام داریم و بیایم یکی را می توانم بگیریم. سخت است و تیم را من نبسته ام و نمی دانم بدنه چطور است. قرار بر این شد که فرهاد مجیدی با من جلسه ای داشته باشد و مشورت کنیم. من یک سوال دارم اگر قرار باشد خانه مجیدی بروم چرا نیمه شب بروم و اگر بخواهم بعدازظهر می روم. همان شب جلسه گذاشتیم و با چند نفر قرار شد مشورت بگیرد که انجام داد و به او گفتند که نیاید. فردا هم تماس گرفت و گفت با مشورتی که داشتم این مسئولیت را قبول نمی کنم. همانجا پیشنهاد دادم که فرهاد نمی آید مظلومی را حفظ کنیم و تا بازی فولاد زمانی نداشتیم و اگر تغییرات بود این بازی را هم از دست می دادیم. گفتم یک جلسه محرمانه بگذارید و به او اولتیماتوم بدهید. در مجموعه انقلاب یک جلسه برگزار شد و اولتیماتوم دادند و بازی بعد مقابل فولاد هم برگزار شد و ۳ بر صفر بازی را بردیم و تیم به شرایط عادی خودش برگشت. این ماجرای فرهاد مجیدی که این پیشنهاد چطور مطرح شد. یک طوری می گویند فرهاد مجیدی که انگار بسکتبال بازی می کرده و یکی از بزرگ ترین بازیکنان استقلال نبوده و اگر خانه او رفتم مگر خلاف کرده ام. مسئول بودم و یک نفر از من خواست مذاکره کنم که من هم رفتم. شما که بودید و بعد هم فولاد را با سه گل شکست دادید.
4344