سجاد آقایی: از بچگی عاشق آقا فرهاد بودم/ پایم مثل فریدون زندی شکست!

سجاد آقایی: از بچگی عاشق آقا فرهاد بودم/ پایم مثل فریدون زندی شکست!

وب سایت رسمی فوتبالی- مهاجم جوان استقلال از آخرین شرایط خودش در این تیم می گوید.

به گزارش فوتبالی و به نقل از خبر ورزشی، سجاد‌ آقايی ‌مهاجم ‌۲0‌ ساله ‌تيم ‌استقلال ‌با‌5‌ حضور ‌در ‌تركيب ‌اين ‌تيم ‌در ‌ديدارهای‌ ليگ ‌برتر،‌ جام ‌حذفی ‌و ‌ليگ ‌قهرمانان ‌آسيا ‌اين ‌روزها ‌خود ‌را ‌برای ‌حضور ‌در ‌دور‌ جديد ‌تمرينات ‌تيمش ‌آماده ‌می ‌كند.‌ مهاجم ‌استقلال ‌كه ‌تا‌4‌ فصل ‌ديگر ‌با ‌اين ‌تيم‌ قرارداد ‌دارد ‌از ‌فصلی ‌گفت ‌كه ‌برايش ‌خاطره ‌ساز ‌شد.‌

‌‌‌اين ‌روزها ‌چه ‌می ‌كنی؟
مشغول انجام تمرینات بدنسازی هستم.

‌‌‌‌زير ‌نظر ‌بدنساز؟
نه! زیر نظر یک دکتر که تمرینات پیش گیرنده از مصدومیت را با من کار می کند. کارهایی برای تقویت مفاصل زانو، کشاله ها و از این قبیل کارها که ضریب آسیب دیدگی ام را پایین تر بیاورد.

‌‌‌‌فصل ‌برايت ‌چطور ‌سپری ‌شد؟
واقعاً خوب بود. البته من فقط در 5 بازی برای استقلال به میدان رفتم ولی برای من که در اوایل فصل 19 ساله بودم این اتفاق خیلی مهمی بود که هرگز فراموشش نمی کنم.

‌‌‌‌با ‌شفر ‌شروع ‌كردی ‌و ‌به ‌فرهاد ‌مجيدی ‌رسيدی.
بله! هر دو آنها به من لطف داشتند. البته باید بگویم آقافرهاد الگوی فوتبالی ام بوده و از بچگی عاشقش بودم و دوست داشتم او را از نزدیک ببینم.

‌‌با ‌اين ‌حساب ‌روزی ‌كه ‌به ‌تمرينتان ‌آمد ‌و ‌مربی ‌ات ‌شد ‌خيلی ‌خوشحال ‌بودی؟
وای! هیجانی شده بودم. آقافرهاد رابطه خیلی خوبی با جوان ترهای تیم داشت. در این مدت خیلی با ما حرف می زد و توصیه می کرد مبادا سراغ حاشیه ها برویم و فقط به فوتبال بچسبیم. او رابطه اش با ما خوب بود و انگیزه زیادی به ما می داد. از ما می خواست تلاش کنیم تا راه های پیشرفت بیشتر روبه روی مان قرار بگیرند.

‌‌‌‌بهترين ‌خاطره‌ات ‌در ‌فصلی ‌كه ‌گذشت ‌چه ‌بود؟

بازی روبه روی السد. وقتی در تیم حریف ژاوی و گابی بازی می کردند و من هم کنارشان در زمین بودم خیلی برایم افتخارآمیز، جالب و خاطره انگیز بود. آن شب و آن بازی را هرگز فراموش نمی کنم.

‌‌‌‌بدترين ‌خاطره‌ات ‌در ‌كدام ‌بازی ‌رقم ‌خورد؟

بازی اولم برای استقلال. البته می توانم بگویم حسرتم از لیگ بود. وقتی در دقیقه 20 بازی یک شوت از فاصله 40 متری زدم ولی با فاصله خیلی کم از کنار تیر دروازه بیرون رفت! اگر آن توپ گل می شد عالی می شد.

‌‌‌‌در ‌همان ‌بازی ‌يک ‌اتفاق ‌خطرناك ‌هم ‌برايت ‌رخ ‌داد؟
بله! دقیقه 5 بود که بازیکن پیکان ساق پایم را زد و فکر کردم پایم مثل فریدون زندی شکست ولی فقط قلم بندم بود که نصف شد.

‌‌‌‌هنوز ‌قلم ‌بندت ‌را ‌داری؟
آن را به باشگاه دادم و فکر کنم هنوز هم آنجاست.

4344