وب سایت رسمی فوتبالی- تازه داشتیم عراق را از لیست گربه سیاههای فوتبال ایران در میآوردیم که یکی از امیدهای پررنگ فوتبال ما را در استرالیا از بین برد. البته به کمک بی دقتی بازیکن خودمان و سختگیری داور استرالیایی. حالا بعد از چهار سال به آنها برخورد کردهایم و این بار نه در مرحله حذفی که در مرحله گروهی و در رقابت برای صدرنشینی. حالا همه از انتقام میگویند به جز بازیکنان تیم ملی که سعی دارند این بازی را عادی جلوه دهند. اما همه خوب میدانند که ته دل سرمربی تیم ملی و بازیکنانش چه میگذرد و آنها چه انگیزهای برای بردن عراق با مربی کرواتش دارند. از بد حادثه برای عراقیها، سرمربی آنها هموطن برانکو ایوانکوویچ هم هست و کیروش طی یک سوتفاهم برانکو را متهم به ستایش عراق و سرمربیاش کرده. پس انگیزههای انتقام فراتر از جبران شکست چهار سال پیش هم میرود و پای کرواتها هم در میان است.
شاید اگر صدام آن جنگ هشت ساله را به ایران تحمیل نمیکردند و پس از آن کشورش را به سراشیبی سقوط سیاسی و اقتصادی نمیافکند، حالا عراقیها یک قدرت غیرقابل انکار در فوتبال آسیا بودند. جنگ و اتفاقات سیاسی باعث شده تا عراق با آن همه استعداد در فوتبال سهمی از صعود به جام جهانی در طی سی سال اخیر نداشته باشد. آنها در همان زمان جنگ با ایران و در شرایطی که تیم ملی حاضر به بازی در زمین بیطرف نشد و در مقدماتی جام جهانی حاضر نشد توانستند به جام جهانی ۱۹۸۶ صعود کند و پس از پایان جنگ دیگر نتوانستند رنگ جام جهانی را ببینند. اما در مسیر جام جهانی ۱۹۹۴ با بردن ایران در دوحه قطر، امیدهای ایران برای صعود را به حداقل رساندند. احمد راضی و دوستانش با تحمیل شکست دو بر یک به ایران آن هم در روز اخراج جواد زرینچه، دومین شکست را در سومین بازی مقدماتی جام جهانی ۱۹۹۴ به ایران تحمیل کردند و عملا نسخه علی پروین را در تیم ملی پیچیدند. آن زمان همیشه از شکنجه بازیکنان عراق در صورت باخت به ایران و عربستان گفته میشد. سه سال بعد در اولین بازی جام ملتها باز هم دو بر یک ما را شکست دادند. در دومین بازی رسمی بین ایران و عراق پس از جنگ هشت ساله. حالا عراق برای فوتبال ما تبدیل به یک گربه سیاه شده بود. با اعمال تحریمهای سازمان ملل بر علیه دولت صدام، فوتبال عراق کمکم به محاق رفت و در همین زمان بود که بلاخره توانستیم آنها را در جام ملتها را شکست دادیم. اولین برد ما در برابر عراق پس از جنگ، دوازده سال پس از اعلام آتشبس رخ داد. در مرحله گروهی جام ملتهای سال ۲۰۰۰ با تک گل علی دایی عراق را بردیم تا طلسم آنها شکسته شود. یک سال بعد در بغداد و در پیش چشمان هواداران عراقی که دود سیگارشان ورزشگاه را پر کرده بود با دو گل زیبای علی دایی و علی کریمی آنها را به شکل شیرینی بردیم. بلاژویچ سرمربی تیم ملی بود و دوباره در بازی برگشت مقدماتی جام جهانی ۲۰۰۲ با دو گل مهدویکیا و کریمی عراق را دبل کردیم تا هیمنه عراق شکسته شود. پس از آن چند بار در بازیهای غرب آسیا نیز با آنها روبرو شدیم و اغلب شکستشان دادیم. به عبارتی حالا این ایران بود که تبدیل به گربه سیاه عراقیها شده بود. با افشین قطبی نیز در مرحله گروهی جام ملتهای ۲۰۱۱ بار دیگر عراق را دو بر یک بردیم تا اینکه چهار سال پیش در استرالیا بار دیگر عراقیها پس از حدود بیست سال در یک بازی رسمی موجبات ناکامی تیم ملی را فراهم کردند. اما کمتر کسی به پیروزی عراق در ضربات پنالتی به چشم یک برد واقعی نگاه میکند.
امروز تیم ملی عراق برای ما آشناتر از هر روز دیگری است. حضور دو بازیکن سرخابی در ترکیب عراق، این تیم را برای هواداران این دو تیم تا حدودی جذاب کرده اما وقتی پای ایران در میان است، جز برد در مقابل رقیبی سنتی نتیجه دیگری مردم را شادمان نمیکند. به گواه بسیاری از کارشناسان ایران تا کنون بهترین تیم حاضر در جام ملتها بوده اما عیار تیم کیروش تا حدود زیادی در بازی امروز مشخص میشود. به عبارتی جام ملتها از امروز برای ایران و کیروش آغاز میشود. انگیزههای کیروش برای بردن عراق آن قدر زیاد است که بیتوجه به جدول مراحل حذفی، تیمش را فقط برای برد به میدان بفرستد. به نظر نمیرسد کارلوس بخواهد سیستم و آرایش بازیکنانش در داخل زمین را تغییر دهد اما ممکن است همانند قبل در ترکیب بازیکنانش تغییراتی بدهد و بازیکنان دوندهتر و جنگندهتر را به بازیکنان تکنیکی ترجیح دهد. هر چه هست امروز جام ملتها برای ایران به صورت جدی آغاز میشود و عراق میتواند شروع خوبی برای بردهای ایران تا رسیدن به فینال باشد.
یادداشت:حجت شفیعی/ وب سایت فوتبالی