آنالیز استقلال – سپاهان؛ ساختمان زیبایی که برق ندارد!

آنالیز استقلال – سپاهان؛ ساختمان زیبایی که برق ندارد!

به گزارش "ورزش سه" ، فرض کنید شما یک پیمانکار ساختمان هستید که یک مجتمع مسکونی شیک و درجه یک ساخته اید. نقشه عالی، متریال عالی، دسترسی عالی. با نور مناسب و فول امکانات. اما ساختمان شما برق ندارد و به علت تخطی هایی هم که انجام داده اید اداره برق به شما کنتور نمی دهد. خوب آیا این ملک را کسی از شما می خرد؟ تفاوت کنش های تهاجمی استقلال و سپاهان هم از نظر آمارهای تاکتیکی و هم از نظر جذابیت ظاهری به همین صورت بود. استقلال براساس آمار حمله ای بهتر و جذابیت بیشتر که تمام کننده نداشت و سپاهانی با آمارهای حمله ای ضعیف تر و جذابیت کمتر که تمام کننده داشت.


* به این آیتم آماری توجه کنید.. تعداد دفعاتی که تیم موفق شده در زمین حریف به پنج پاس متوالی برسد. استقلال 4 مرتبه و سپاهان تنها یک مرتبه.. یعنی اینکه تیم شفر به مراتب دقایق بیشتری را در زمین حریف بازی کرده، در حالی که تیم قلعه نوعی دقایق بیشتری را در فاز دفاع بوده است. اینجا یک سوال پیش روی مان قرار می گیرد. با توجه به سبقه فنی قلعه نوعی و برنامه های تاکتیکی سپاهان در فصل جاری، این از دست دادن مالکیت توپ آیا نقشه ترجیحی خود آنها بود یا نقشه تحمیلی آبی ها؟

برای پاسخ به این پرسش دو گزاره تاکتیکی از بازی وجود دارد:


پرس بی امان با بازیکنان ظریف کار؟


**گزاره اول از قدرت توپگیری استقلال در زمین خودی حرف می زند. پنجاه و پنج بار تخریب بازی سپاهان و گرفتن توپ در محوطه بین مرکز زمین تا تقاطع یک سوم دفاعی. استقلال حدود دو سوم ورودهای حریف به زمینش را در این منطقه قطع کرده است.

قطع کردن هایی که از طریق ایده "امان ندادن" صورت می گرفتند. اصولا تیم هایی که بازی پرس از بالا را انجام می دهند در صورت فرار حریف از فشار و نفوذ به زمین جلو، اقدام به بازی تاخیری در زمین خودی می کنند تا به این وسیله با ایجاد تعلیق در بازی رقیب، ساختار دفاعی باز شده خود را منظم و فشرده کنند. در واقع به رقیبی که در یک سوم دفاعی خود امان نمی دادند، حالا در قسمت داخلی یک سوم میانی امان می دهند. و این مسئله یک نگرش منطقی برای ساختارسازی مجدد است و گرنه بی نظمی، ساختار باز و کمبود نفر باعث پیشروی بیشتر تیم مهاجم تا شوت به چهارچوب هم می شود. شفر هم در یک سال و نیم گذشته نشان داده که از علاقه مندان جدی بازی پرفشار است و پرسینگ کارآمد استقلال را در این مدت در زمین جلو به خوبی نمایش داده است.


اما در چند هفته گذشته پیرمرد آلمانی در مورد این موضوع مورد علاقه اش با یک "چالش شیرین و تلخ" روبرو شده است. شیرین از این لحاظ که دو گوش تهاجمی به اصطلاح "ریز و تقه ای" یعنی قائدی و صیادمنش را وارد ترکیب کرده و از محصول فانتزی آنها برداشت می کند. و تلخ به این خاطر که این دو "بچه بازیگوش" از نظر جسمانی ضعیف تر از آن هستند که نقش مهم و حساس استارتر را در سیستم پرسینگ تیم ایفا کنند. به همین دلیل شفر مجبور شده از شعاع فشار تیمش به نفع آنها کم کند. این کم کردن باعث شده ما دیگر با آمارهای قوی توپگیری در زمین حریف که در شش هفته ابتدایی از استقلال می دیدیم مواجه نشویم ولی همانطور که گفتیم قضیه "کم کردن" است، نه "بیخیال شدن" . حالا که تیم از جلو به حریف امان بازی کردن می دهد، ولی به محض ورود رقیب به زمین خودی دیگر امان دادنی در کار نیست و ما شاهد یک سیستم پرس سریع و برق آسا و پرفشار و چند جهته روی توپ از طرف مجموعه مدافعان و هافبک ها هستیم. توپ و حمله حریف به محض ورود به زمین خودی در سریعترین زمان ممکن قیچی می شود. پس این گزاره به ما می گوید که از دست دادن مالکیت توپ برای سپاهان نقشه تحمیلی استقلال بود.


سپاهان؛توپگیری و انتقال سریع


**اما گزاره دوم ؛ دقیقا مخالف اولی . گزاره ای که اعتبارش را از تنها آیتمی می گیرد که در آن سپاهان نسبت به استقلال نمره بهتری گرفته است. آیتم تعداد دفعاتی که تیم توانسته زیر 3.5 پاس پس از توپگیری به مرحله نهایی حمله برسد.  توسط سپاهان 7 مرتبه و توسط استقلال 6 مرتبه. روشن است که قلعه نوعی برای این موضوع برنامه داشته است. برنامه برای ممنوعیت پاس های عرضی و تلاش مستمر برای انتقال سریع و طولی توپ به فضای پشت بک های نفوذ کرده استقلال که عمدتا توسط شهباززاده پوشش داده می شد و سپس کانال سازی با استنلی. ایده ای که هفت بار هم موفق به انجام آن شدند.در واقع این گزاره به ما می گوید که سپاهان روی مالکیت کمتر و به ازایش طول بیشتر و ریسکی- سرعتی رفتار کردن بیشتر در حمله نقشه هایی داشته است.

* حاصل این دو گزاره همانند نتیجه بازی به سود تفکرات قلعه‌نویی می باشد. اگر گزاره اول و بازی تحمیلی استقلال صحیح باشد باید به سپاهان نمره مثبت داد چون توانسته به بهترین شکل مطابق با شرایط بازی تغییر تاکتیک بدهد و حملات سرعتی را جایگزین حملات سازماندهی شده بکند. و اگر گزاره دوم پاسخ اصلی باشد پس باز اینکه سپاهان توانسته در برابر قدرت پرسینگ استقلال نقشه اش را عملی کند و هفت حمله سریع نیمه موثر به بالا را ترتیب بدهد جای تحسین دارد.


* این تحسین فقط در این قسمت کنش های حمله ای برای سپاهان وجود دارد و در ارزیابی کنش های حمله ای دیگر خیر. وزنه به نفع استقلال سنگینی می کند. در تعداد دفعات نفوذ به باکس نرخ 26 بر 17 به سود آبی هاست.. در بحث تنوع حمله ای نیز به همین شکل. 11 سانتر استقلال برابر 4 سانتر سپاهان. 4 شوت استقلال برابر سه شوت سپاهان و 4 پاس عمقی استقلال برابر فقط یک پاس عمقی سپاهان. در مورد بازی فانتزی هم برتری با مردان شفر است. 11 دریبل مثبت در یک سوم هجومی برابر 5 دریبل مثبت مردان قلعه‌نویی..

مهاجمانی که نتوانستند


شما حق دارید سوالی که اکنون ذهن تان را مغشوش کرده بپرسید! پس چرا استقلالی که هم از نظر مالکیت توپ و هم از نظر آمارهای تاکتیکی برتر بوده، بازی را باخته است؟در ابتدای یادداشت سعی شد با اشاره به "نداشتن تمام کننده" پاسخی جزئی به این مورد داد. اما آیا حقیقتا تمام ماجرا همین است؟ مطمئنا خیر. اگر برای سپاهان تمام دلیل بردن داشتن کی روشی بود که فقط به یک موقعیت نیاز داشت، برای تیم شفر مسائل کلی تر و بنیادی تر "تمام کنندگی" چالش زا بودند. در واقع استقلال به گل نرسید چون هم در بخش فردی تمام کنندگی مشکل داشت و هم در بخش تیمی تمام کنندگی. در بخش فردی نه تبریزی و نه الحاجی و حتی نه صیادمنش توانایی چیره شدن بر دفاع حریف در جدال های زمینی و هوایی برای بهره وری از 26 نفوذ به باکس و 11 سانتر و 4 پاس عمقی را نداشتند. خوب در مورد تبریزی و صیادمنش اینکه از آنها بخواهیم نقش تمام کننده را برابر دفاع سخت گیر سپاهان بازی کنند دور از توانایی آنها و دور از ذهن می باشد و بله در مورد الحاجی گرو مسلما ما با یک مهاجم با خصوصیات تمام کننده و هدف روبرو هستیم، اما آیا یک مهاجم تمام کننده در سطح لیگ ایران؟ فعلا که پاسخ منفی است.

هافبک ها گره استقلال را باز می کنند


هر طرفدار استقلالی خوب می داند که تیم یک تمام کننده مادرزاد ندارد. اما خوب بهتر است که طرفداران حداقل در مورد این بازی خاص بدانند که مشکل اصلی در بخش "تمام کنندگی تیمی" بود. مرحله سوم از مراحل سه گانه حمله. مرحله ای که به اصطلاح باید در آن "چفت شدن سرویس گیرندگان با سرویس دهندگان" صورت می گرفت. مرحله ای که در آن آخرین آجرهای دفاعی حریف باید ریخته می شد. اما خوب این اتفاقات هیچکدام صورت نمی گرفت. چفت شدن صورت نمی گرفت چون خط هافبک به هنگام ورود حمله به مرحله تمام کنندگی توانایی شکستن مرزبندی هایش با نفرات جلو را نداشت و به جز وریا غفوری که در جناح راست موقعیت های یک نفره را به دو نفره گسترش می داد بقیه بازیکنان خطوط عقب فعل گسترش را عملی نمی کردند و مهاجمان در وضعیت های تک نفره برابر خط دفاعی حریف شکست می خوردند. هر چند شفر در نیمه دوم با تعویض اسماعیلی در این زمینه و ادغام سازی بین خطوط هافبک و حمله قدم کوچکی به خاطر توانایی های وی برداشت ولی خوب این مسئله با یک ایستگاه سر و سامان پیدا نمی کند و در فوتبال مدرن و مخصوصا برابر سیستم های دفاعی فشرده شما باید تا خط دروازه حریف از فشار تمام ایستگاه ها بهره بگیرید.در واقع شفر باید برای این امر چاره ای بیاندیشد تا بتواند با استفاده بیشتر از هافبک هایی که مرزها را می شکنند در مرحله تمام کنندگی تعداد نفر بیشتری را وارد بازی کند و با تعداد نفر بیشتر مطمئنا ترکیب های حمله ای بیشتری هم در دسترس تیم خواهد بود و خوب در این صورت "توپ حمله" در موقعیت های خیلی بهتری نسبت به دروازه حریف قرار می گیرد و به این ترتیب پیرمرد آلمانی می تواند یک امیدواری ویژه به دست آورد: در روزهایی مانند بازی با سپاهان که از حریف بهتر هستند به خاطر نداشتن یک تمام کننده مادرزاد دچار مشکل نشوند و کار خود را به پیش ببرند.


مجتبی مرشدنژاد