می‌توان به تیم ملی ایران در جام جهانی امیدوار بود؟

می‌توان به تیم ملی ایران در جام جهانی امیدوار بود؟

به گزارش "ورزش سه"، با گذشت 48 ساعت از دیدار دو تیم ترکیه و ایران و دهمین شکست کارلوس کی‌روش روی نیمکت ایران اکنون نوعی بدگمانی و نگرانی بین هواداران فوتبال ایران برای حضوری موفق در جام جهانی روسیه شکل گرفته است. چه کسی است که 90 دقیقه به ورزشگاه فاتح تریم چشم دوخته باشد و نگران نشده باشد؟ ترکیه در غیاب تعداد زیادی از ستاره‌هایش هر وقت اراده می‌کرد به دروازه ما نزدیک می‌شد؛ جای خالی یک رهبر در قلب دفاعی عیان بود، مدافعین کناری به راحتی دور می‌خوردند و نفراتی که در پست‌های غیرتخصصی بکار گرفته شده بودند سردرگم بودند، خط حمله زهر همیشگی را نداشت و ...


" برنده‌ها از شکست خوردن نمی‌ترسند ولی بازنده‌ها چرا. شکست بخشی از فرآیند موفقیت است. کسانی که از شکست دوری می‌کنند از موفقیت نیز دوری می‌کنند." با خواندن این جمله از رابرت کیوساکی شاید بتوان به نیمه پر لیوان امیدوار بود. پس اگر جزو آن دسته هستید که به بهانه‌های مختلف در جبهه مخالف از باخت تیم ملی خشنود شده‌اید و ته دل‌تان قنج رفته، ادامه ندهید؛ چرا که اینجا، جایی برای بدبین‌ها و ناامیدها نیست.


چرا باید بعد از باخت به ترکیه به این تیم ملی امیدوار بود؟ به چه علت یا علت‌هایی همچنان رویای صعود به مرحله بعد را باید در ذهن پرورش داد؟ شاید این جمله هاولاک الیس  این امیدواری را برای ما بیشتر کند:" ما موفقیت خود را بر پایه شکست‌های‌مان بنا می‌سازیم."


دیرتر از حد تصور کارمان را شروع کردیم. بازی‌های دوستانه هر کدام با مشکلی بزرگ روبرو شدند و به همین دلیل در فاصله کوتاه تا آغاز مسابقات جام جهانی، چنین محک سفت و سختی خوردیم و ضعف‌های‌مان هویدا شد. اما چه خوب که الان با شکست روبرو شدیم. می‌شود گفت فقط دو هفته وقت داریم و هنوز دو هفته فرصت داریم برای حل کردن مشکلات. باختی که می‌توان برابر مراکش رخ دهد و پرونده جام جهانی را در همان روز اول برای ایران ببندد.


خیلی‌ها ناخوداگاه شرایط تیم کنونی را با تیم 4 سال پیش مقایسه می‌کنند. همان تیمی که به برزیل رفت و علیرغم چهارم شدن در گروه به استثنای بازی با بوسنی، نمایش قابل قبولی از خود به جای گذاشت. مقایسه کردن اصلا کار اشتباهی نیست اما فراموش نکنید که تیم دوره قبل، بعد از حدود 20 روز آماده‌سازی، دیدارهای تدارکاتی را مقابل بلاروس، مونته نگرو، آنگولا و ترنیداد و توباگو انجام داد. فارغ از این مساله تیم‌های مذکور همگی نسبت به ترکیه‌ای که در خانه‌اش بازی می‌کرد از سطح  پایین‌تری برخوردار بودند.


تصورش سخت بود که بعد از این همه فشار و انتقاد خصوصا در فضای مجازی، بعد از پایان مسابقه بازیکنان تیم ملی اینچنین با صلابت صحبت کنند و به روزهای خوب ایمان داشته باشند. سردار آزمون به مردم قوت قلب می‌دهد که نگران نباشند و بد به دل‌شان راه ندهند، علیرضا جهانبخش از مردم درخواست پرتاب انرژی مثبت دارد؛ او هم قول می‌‍دهد به حیثیت فوتبال ایران لطمه‌ای وارد نشود. صحبت‌های اشکان دژاگه شگفت انگیز بود. وقتی از اشتباه چشمی و یکی دو بازیکن دیگر از او سوال می‌شود می‌گوید: ما یک تیم ملی هستیم. 11 بازیکن در زمین هستند و بقیه بیرون هستند و روی نیمکت می‌نشینند، همه یک تیم هستیم. در زمان اشتباه، تمام تیم اشتباه می کند نه یک بازیکن، نه دو تا، نه سه تا همه باهم. از این اشتباهات باید یاد بگیریم، تمرین کنیم، هنوز وقت هست تا بازی اول.


حقه‌ی کی‌روشی یا آزمون بزرگ برای تغییر پست


همکاری ایران و کی‌روش به هفت سال رسیده است. دیگر این مرد پرتغالی هر آنچه باید می‌شناخته را شناخته است. ما می‌دانیم که بازی‌های‌مان در این برهه به شدت آنالیز و مانیتور می‌شود. همانطور که ما دیدارهای تدارکاتی رقبای‌مان را ثانیه به ثانیه حلاجی می‌کنیم. از طرفی همه ما به این نکته اذعان داریم که کی‌روش، با تجربه سال‌ها حضور در تیم‌های مطرح به خوبی راه و رسم اینگونه کارها را فرا گرفته پس حتما دلیلی دارد که این همه پست بازیکنان را تغییر می‌دهد. البته که قصد نداریم تمام تغییرات او را یک فریب‌کاری برای گول زدن رقبا بدانیم اما در گوشه ذهن‌مان این را هم داشته باشیم که شاید بعضی از این تغییرات بنیادین و ناگهانی حقه‌ای بیش نباشد ؛ یک حقه کی‌روشی.


بازگشت امیدوارکننده سه مصدوم

یکی از مهمترین انتقاداتی که به لیست کی‌روش شد دعوت کردن از اشکان دژاگه بود. بازیکن دو رگه تیم ملی فوتبال کشورمان که در یکی دو سال اخیر تعداد دقایق بازی کردنش به سختی دو رقمی شده بود. او از یک مصدومیت سخت می‌آمد و از آخرین باری که به میدان رفته بود چند ماه می‌گذشت. با این حال او موفق شد ضمن ارائه نمایشی نسبتا قابل قبول در چند دقیقه حضورش که به زدن یک گل از روی نقطه پنالتی هم منجر شد بارقه‌های امید را در دل هواداران ایجاد کند که تا مرز آمادگی فاصله چندانی ندارد و از روحیه خوبی برای رقابت کردن برخوردار است.


دیگر بازیکنی که با مصدومیت به اردوی تیم ملی رسید امید ابراهیمی بود. شماره 9 انرژیک و استقلالی تیم ملی که از زمان حضورش در زمین موفق شد ضرباهنگ خط میانی تیم ملی را به منظم‌ترین شکل ممکن حداقل در مقایسه با دقایق قبل از حضورش برساند. در نهایت مسعود شجاعی که دو بازی پایانی  آاِک آتن را به دلیل مصدومیت از دست داد ولی در مقابل ترکیه یکی از معدود خوب‌های تیم ملی بود. مسعود در ابتدای بازی نتوانسته بود خود را با پست جدید وفق دهد اما رفته رفته در قامت یک کاپیتان به خوبی به مرکز میدان نظم می‌داد.


برداشته شدن انگ از روی آقای جنتلمن


در بین اهالی فوتبال همیشه بازیکنان ملی‌پوش به دو دسته تقسیم می شوند. عده‌ای که به اصطلاح ملی باز هستند و عده‌ای که هر چقدر در باشگاه‌های‌شان باکیفیت باشند یک بازیکن ملی خوب به شمار نمی‌روند. جهانبخش یکی از کسانی بود که همواره او را به دسته دوم نسبت می‌دادند. خیلی‌ها بر این باور بودند که او در تیم‌ملی نمی‌تواند نمایش خوبش در سطح باشگاهی را تکرار کند. اما در بازی با ترکیه پسر جنتلمن ایران یکی از بهترین نفرات ما بود. او پایه‌گذار هر دو موقعیت خوب ما در نیمه نخست بود و نشان داد بعنوان ستاره تیم ملی در روسیه، می‌توان به درخشش او امیدوار بود. حاج‌صفی، شجاعی و میلاد محمدی نیز جزو دیگر خوب‌های تیم‌ملی بودند که حداقل نمره قبولی را کسب کردند.


می‌توان به تیم ملی ایران در جام جهانی امیدوار بود؟


می شود این دو هفته مانده تا آغاز رقابت‌ها را به انتقادات تند و کاملا ناامیدکننده و البته منفی گذراند؛ ترند کردن واژه‌های "نمی شود" و "نمی توانیم" دردی را دوا نمی‌کند. خراب کردن روحیه نفرات دعوت شده و به سخره گرفتن‌شان، باخت-باخت ترین کار ممکن است. پس در این چند روز باقیمانده باید نقدهای منصفانه‌تر و کمی منعطف تر  داشت و به کی‌روش و شاگردانش ایمان داشت، حتی اگر در دل‌مان تردید داشته باشیم. اگر یوسین بولت را قبول دارید، این قهرمان جامائیکایی می‌گوید:"شکست خوردن همیشه ندایی بیدار کننده است."