معجونی که فوتبال انگلیس را تغییر داد 

معجونی که فوتبال انگلیس را تغییر داد 

به گزارش "ورزش سه"، با خروج از ایستگاه مترو آرسنال نمی توانید استادیوم امارات را ببینید.  باید به سمت راست خیابان گیلسپی بپیچید، باید کمی جلو بروید. جلو بروید تا ناگهان با آن حجم غول آسای معبدواری روبرو شوید. با آمیزه ای شیشه و فولاد. با تصویر نقاشی شده بازیکنان سرخپوشی از عصری به عصر دیگر که دست در گردن هم انداخته اند. با مجسمه های تونی آدامز، دنیس برکمپ و تیری آنری. درون این معبد دو مجسمه نیم تنه قرار گرفته: مجسمه هربرت چاپمن که مسیر فوتبال جهان را تغییر داد و مجسمه آرسن ونگر. این معبد در عصر ونگر برپا شده. این استادیوم بدون او برپا نمی شد.

حالا بیست و یک سال از ورود او در سپتامبر 1996 سپری شده. او وارد شد و قواعد لیگ برتر را بهم ریخت. از یک سو انحصار الکس فرگوسن و منچستر یونایتد را شکست و از سوی دیگر استانداردهای لیگ برتر را بالا برد. سیستم بازیکن یابی را متحول ساخت. علم نوین را با فوتبال گره زد. او به قول باب ویلسن، دروازه بان قدیمی آرسنال رویکرد باشگاه های انگلیسی را عوض کرد.  

بریتانیایی ها تا پیش از ورود ونگر متکبرانه به مربیان خارجی نگاه می کردند. ورود بازیکنان خارجی از اوایل دهه 1990 افزایش یافته بود، ولی نشانی از مربیان خارجی در جزیره به چشم نمی خورد. بریتانیایی ها اعتقاد داشتند مربیان خارجی درک درستی از فوتبال انگلیس ندارند. جوزف ونگلوی مربی اهل اسلواکی آستون ویلا نخستین مربی غیر بریتانیایی جزیره بود که فصل 1992-1991 را با دشواری سپری کرد و سپس به خانه بازگشت. وقتی ونگر وارد شد همه پرسیدند " Arsene Who? ". تونی آدامز بعدها اعتراف کرد خوابش را نمی دید ونگر فرانسوی در انگلیس موفق شود. الکس فرگوسن در بدو ورود ونگر با کلام زهرآگینی گفت "... کسی که از ژاپن آمده چی در باره فوتبال انگلیس می دونه؟ اون تازه کاره و بهتره دانشش رو در ژاپن خرج کنه نه این جا. می گن خیلی باهوشه، می گن پنج تا زبون می دونه. ولی منم یه جوون از ساحل عاج آووردم که اونم باهوشه و پنج زبون حرف می زنه".

آرسنال در رده چهارم جدول دستان ونگر قرار گرفت. پنج سالی بود نه جامی برده بود و نه به ربودن جامی نزدیک شده بود. ونگر در نخستین گام با انگاره های جدیدی در باره تمرین بازیکنان و تغذیه همه را مات کرد. یان رایت گفت "... پس از مدتی دریافتیم بهتر می دویم. سریع تر. دریافتیم قوی تر از حریفان مان شده ایم". دانش ونگر در باره تغذیه طی حضورش ژاپن بیشتر شده بود. آرسنال در پایان نخستین فصل حضور کامل ونگر بالاتر از یونایتد هم قهرمان لیگ شد و هم جام حذفی را بالا برد. آنها در ماه مارچ با دوازده امتیاز بیشتر در صدر جدول قرار داشتند و آمادگی جسمی آرسنالی ها اصلی ترین عامل برتری شان بود. دیوید سیمن گفت "... همه دریافتند ما پس از دقیقه هشتاد سریع و جانانه تر می دویم. بازیکنان ملی پوش انگلیس از من، تونی آدامز، یان رایت و مارتین کیون می پرسیدند در تمرینات آرسنال چه می کنید؟"

بازیکنان او مردان نبردهای فیزیکی شدند. رکورد 49 بازی بی شکست به تیم "شکست ناپذیر" سال های 2003 تا 2004 تعلق گرفت و رکورد دریافت 100 کارت قرمز طی سال های 1996 تا 2014 به مردان او.

پس از ورود ونگر روزآمد شدن مربیان مورد قبول همگان قرار گرفت. باب ویلسن می گفت "... یک بار به دیدار ونگر شتافتم و از این که تلویزیون ندارد حیرت کردم. ولی دستم را به آرامی گرفت و به اتاقی برد که مونیتور بسیار بزرگی روی دیوار به چشم می خورد. روی دیوار برنامه رقابت های فوتبال در اروپا جلب نظر می کردند. می دانست کدام بازی در چه ساعتی پخش می شود. او اطلاعاتش را دائما به روز می کرد". 

ونگر یکی از اولین مربیانی بود که در انگلیس به بازیکن یابی برنامه ریزی شده خارج از جزیره دست زد. ونگر طی ده سال اولش در آرسنال نزدیک به 150 میلیون پوند خرج کرد. یعنی کمتر از مبلغی که ژوزه مورینیو طی دو سال در چلسی صرف خرید بازیکن کرد. او از بدو ورود سیاست کشف بازیکنان جوان و با استعداد را پی گرفت. طی پانزده سال در آرسنال 84 بازیکن جوان را روانه میدان کرد. یعنی 6/5 بازیکن در هر فصل. در حالی که الکس فرگوسن به عنوان مربی که به جوانان اعتقاد داشت طی بیست و پنج سال 103 بازیکن جوان را روانه میدان کرد که مترادف با متوسط 1/4 بازیکن در هر فصل بود. به همین دلیل هرچند ونگر بازیکنی مثل توماس دنیولیسیوس اهل لیتوانی را سال 2000 به آرسنال آورد و فقط سه بار روانه میدان کرد و خوزه آنتونیو ریس، پاسکال سیگان، فرانسیس جفرز، جرمین پنانت و اولگ لوژنی را به عنوان خریدهای بی مصرف به خدمت گرفت، ولی آرسنال را قلمرو درخشش بازیکنان گمنام یا بازیکنان ناکام مانده در باشگاه های دیگر کرد. 

این جمله او "... ما ستاره نمی خریم. ما ستاره می سازیم" یکی از انگاره های کلیدی آرسنال شد. او بود که پاتریک ویرا، نیکلاس آنلکا، امانوئل پتی، تیری آنری، کولو توره، سسک فابرگاس، فلیپه سندروس، سسک فابرگاس و رابین فن پرسی را جهانی کرد. ونگر در پاسخ منتقدینی که می گفتند تیمش خالی از استعداد بومی شده جواب داد "... معرفی کننده باشگاه کیفیت و ارزش ها است و نه پاسپورت ها". در عین حال او بود که بازیکنان انگلیسی با استعداد را کشف و روانه میدان کرد: اشلی کول، تئو ولکات، کایران گیبس، آکسلید چمبرلین، جک ویلشر... ونگر به عنوان کسی که اقتصاد را می شناسد تنها مربی باشگاه های بزرگ لیگ برتر بوده که خرید و فروش هایش در مجموع برای باشگاه سود به ارمغان آورده اند. استادیوم مدرن امارات در عصر او و با مدیریت مالی او برپا شد. او احتمالا آخرین مربی عصر ریخت و پاش ها بوده که فوتبال مگا میلیونی را با سود گره زده.

توفیق ونگر بود که نگاه نیش زن ها و تلخ اندیش ها به مربی خارجی در بریتانیا را عوض کرد. چند سال پس از ورود او همه باشگاه های بزرگ دنبال مربی خارجی می گشتند تا پیروزی های ونگر را تکرار کند: کریستین گروس بلژیکی در تاتنهام. جیانلوکا ویالی در چلسی. ژرارد هولیه در لیورپول. ژان تیگانا در فولام. کلودیو رانیری در چلسی. رافا بنیتس در لیورپول. ژوزه مورینیو در چلسی. ژاک سانتینی در تاتنهام. آلن پرین در پورتسموث. مارتین یال در تاتنهام... ونگر بود که جا را برای ورود اریکسون و کاپلو به تیم ملی انگلیس - حریم مقدسی برای انگلیسی ها - باز کرد. حالا حضور گواردیولا، کونته در انگلیس عادی به نظر می رسد، ولی ونگر بود که تابوهای انگلیسی را شکست تا فاتحان لیگ برتر خارجی ها شوند: مانچینی، پیگرینی، مورینیو، آنچلوتی، رانیری... دستاوردهای ونگر ورای آرسنال رفت. بنابراین هرچند دیر یا زود آرسنال را ترک خواهد کرد، ولی تاثیر عمیقش بر فوتبال انگلیس برجای خواهد ماند.

حمیدرضا صدر

از همین نویسنده بخوانید:

تجدید خاطره با ایکر کاسیاس

آلگری: از تورین تا لندن و بارسلونا

بارسا در پاریس: ده پرده از کشتار والنتاین

لیگ قهرمانان: ناقوس‌ها برای که به‌صدا در می‌آیند؟

اولین توفان: وسترن در امجدیه

ردبول؛ بوندسلیگا علیه نوشیدنی شیطان!

ظهور و سقوط لستر: وداع با رمانتیسم؛ سقوط نکنید، بمانید آقای رانیری

آرسن ونگر: گربه خانگی میان ببرهای گرسنه

یادداشت حمیدرضا صدر درباره تیم محبوب ایتالیایی؛ رم، کولوسئوم در غیاب سزار  

لیورپول و کلوپ: ژانویه عذاب آور

از رونی تا رونالدو: مسیر موازی پسران فرگوسن

از قلیچ خانی و هاشمی نسب تا سرجیو راموس: دست دادن با آتش

رونالدو برزیلی یا رونالدو پرتغالی؟

جام جهانی 48 تیمی: معما، پرسش و دلار

از اوفارل تا کی‌روش: همان شهرزاد قصه‌گو

بازگشت یاپ استام به منچستر: داغ آن وداع تلخ

یوونتوس: همان بالا با یک علامت سوال

قربانگاه والنسیا، نفرین خفاش‌ها

فوتبال سال 2016؛ ده پرده از زندگی و مرگ

آیا یونایتد و مورینیو سرانجام به جاده اصلی بازگشته‌اند؟

آقای گل محجوب؛ از سیلی عبده تا مرگ در استکهلم

از چلسی تا آرسنال، از آنتونیو تا آرسن

لیونل مسی 2016: هم شیرین شیرین؛ هم تلخ تلخ

یادداشت ویژه حمیدرضا صدر برای برنده توپ طلا؛ رونالدو: رنج به علاوه سرمستی 

گواردیولا در باتلاق انگلیسی

میلان: مشت آهنین درون مخمل راه راه

ردبول، نوشابه منفور بوندسلیگاست!

هفته چهاردهم لیگ برتر: باران آنها را برد

ال کلاسیکو 232 : کسالت آمیخته به جادوی صد

هفته سیزده لیگ برتر: کونته آن بالا و مورینیو این پایین

تا 41 سالگی در برنابئو؛ کریستیانو می‌تواند؟

با این بارسلونا چه باید کرد؟

رئال به روایت زیدان: بی های و هوی، بی زرق و برق

هفته دوازده لیگ برتر: نه، تو دیگه خاص نیستی!

استیون جرارد: تاریخ تو را به کدام سو خواهد برد؟

 وداع با منصور پورحیدری؛ آن چروک‌های عمیق