پایگاه خبری فوتبالی- تراکتور در بازی خانگی خود مقابل سپاهان در یکی از حساسترین بازیهای هفته بیست و یکم به تساوی بدون گل رسید.
به گزارش فوتبالی، خبرنگار و گزارشگر اعزامی فوتبالی به تبریز در یک روایت کوتاه و مختصر، مشاهداتش از این مسابقه حساس را شرح داده است. این گزارش در شرایطی تهیه شده است که تراکتور نماینده ایران در لیگ قهرمانان آسیا دو باید تا چند روز دیگر در مرحله یک چهارم نهایی در ورزشگاه یادگار امام (ره) به مصاف التعاون عربستان برود.
ساعت ۹ صبح پنجشنبه، نهم اسفند ۱۴۰۳
اولین ساعات صبح روزِ بازی در تبریز... دمای شهر با توجه به بارش برف در روزهای گذشته به پنج درجه زیر صفر رسیده است. خالی بودن خیابانها، خلوت بودن سطح شهر و همچنین وزش باد شدید، سرمای هوا را برای معدود عابرانی که در حال تردد هستند تشدید میکند.
مثل هر روزی که تراکتور بازی دارد، انگار که تمام شهر در بزرگراه کسایی که به ورزشگاه منتهی است خلاصه میشود. این وضعیت برای بازی تراکتور با سپاهان که میتواند نقش مهمی در تعیین تیم قهرمان لیگ برتر داشته باشد بیشتر از همیشه به چشم میخورد و ترافیک و شلوغی بزرگراه کسایی از روزهای عادی بیشتر است.
هواداران با لباسها و پرچمهای یکدست سرخ رنگ خود از کنار بزرگراه به سمت ورزشگاه پیاده و سواره راهی هستند. هستند کسانی که با خودشان پتو هم آوردهاند تا تحمل سرمای هوا در محیطِ باز و وسیع ورزشگاه یادگار امام برایشان آسانتر شود. برای من هم جالب بود که برای رسیدن به ورزشگاه تقریبا باید سه کیلومتر پیاده روی کرد، البته در این مسیر وسایل نقلیه عمومی از جمله اتوبوس نقش پررنگی در جابجا کردن هواداران به سمت ورزشگاه دارد هرچند که موتور سواران هم بیکار نماندهاند و با ایجاد یک فرصت شغلی کاذب از جابجا کردن هواداران درآمد کسب میکنند. من هم در همان هوای سرد برای این که پیش از بسته شدن دربهای ورودی به ورزشگاه برسم و گزارش بگیرم مجبور به گرفتن یک موتوری میشوم. موتورسواری در آن هوای سرد تجربه عجیب و غریبی است.
هر اندازه که فاصله ما با ورزشگاه کمتر میشود تلفیق رنگهای کوههای سفیدپوش اطراف ورزشگاه و پرچمهای سرخ رنگ هواداران در ورزشگاه نمای جذاب و جالبی را از دور به تصویر میکشد. انگار که لالههای دامنه سهند این بار در اطراف ورزشگاه روییده شدهاند.
سرودن اشعار به زبان محلی و ترکی به طرفداری از تراکتور در مسیر از سوی بانوان و آقایانی که دسته دسته به سمت ورزشگاه حرکت میکنند از نکات جالب توجه این مسیر است. انگار که سختی این مسیر شیبدار با سر دادن این شعارها به طور کل فراموش میشود. برقی در چشمان آنها بود که انگار مشتاقانه به دیدار خانواده خود میروند و این حس تعلق خاطر در صحبتهای آنها هم حس میشود. مبادا کسی علیه تیم تراکتور و از ضعف آنها حرفی بزند! تراکتور دیگر یک تیم فوتبال نیست، از خون و رگ و ریشه آنها است و مانند یک فرزند دوستش دارند. این عشق و علاقه فراتر از واژهای به اسم فوتبال است.
شما میتوانید این صحنهها را در تمام جهان فوتبال نهایتا تا یک الی دو ساعت پیش از شروع بازی ببینید اما اینجا در تبریز از صبح تنها یک هدف وجود دارد، دیدن بازی تراکتور و حرکت به سوی ورزشگاه حتی در سردترین روزهای زمستان با کوههای پوشیده شده از برف که هرچقدر به ورزشگاه نزدیکتر میشویم صدای هوادارانی که روی سکوها هستند بیشتر میشود.
برای انجام مصاحبه قبل از بازی کار سختی دارم. زیرا به ندرت هوادارانی پیدا میشوند که بخواهند به زبان فارسی صحبت کنند. اکثرا مشتاق صحبت با زبان مادری و محلی خود هستند. بیشتر دوست دارند که اشعار روی سکوها را بخوانند مانند:
«آذربایجان سلام اولسون کیشی مسلک دلیرانه
سلام اولسون سنون ائولکنده آزاده شهیدانه»
«یل یاتار طوفان یاتار
یاتماز تیراختور پرچمی»
«دوز آدی گلن وقتیده غیرتده گلر
غیرته تورک یاراشار تورکه تیراختور یاراشار»
«عشقیم منی درده سالیب اوه اوه اوه
آرامیمی الدن سالیب اوه اوه اوه»
این اشعار نه فقط قبل از بازی، از صدای سوت شروع بازی تا پایان و حتی پس از مسابقه ادامه دارد. ورزشگاهی که حالا دیگر منفی پنج درجه نیست و تبدیل به یک جهنم آتشین برای هر حریفی شده است.
شاید در نیمه اول تراکتور میتوانست حداقل با یک گل برتری به رختکن برود. در حالی که به پایان نیمه اول نزدیک میشویم همچنان هواداران در مسیر ورودیهای ورزشگاه هستند تا بتوانند برای یک نیمه هم شده بازی را از نزدیک تماشا کنند. میتوان به راحتی درک کرد که تراکتور مهمترین دلخوشی دیار آذربایجان است. تیمی که امسال بوی قهرمانی میدهد و تیتیها را برای گرفتن اولین جشن قهرمانی در لیگ برتر آمیدوار کرده است.
سعید طالعی/ پایگاه خبری فوتبالی