پایگاه خبری فوتبالی- سرمربی سابق مس رفسنجان در پاسخ به صحبتهای محمد مومنی توضیحاتی درباره ماجرای جداییاش از این باشگاه داد.
به گزارش فوتبالی، شب گذشته و در برنامه فوتبال برتر اتفاق عجیبی افتاد. محمد مومنی مدیر عامل جدید باشگاه مس رفسنجان روی خط تلفنی برنامه آمد و از محرم نویدکیا سرمربی سابق این باشگاه بابت همکاری نکردن در قطع همکاری گلایه کرد.
مومنی گفت: «آقای نویدکیا به باشگاه گفته بود که طی 20 روز تا یک ماه مبلغ مشخصی را پرداخت کنند، اما من این توانایی را نداشتم و نمیتوانستم با توجه به شرایط باشگاه، پول بدهم. محرم نویدکیا خودش باشگاه مس رفسنجان را ترک کرد و وقتی هم ما سه بار به فدراسیون فوتبال در این باره نامه زدیم و گفتیم که جدایی به این شکل صورت گرفته و خود سرمربی رفته، گفتند که در کمیته انضباط باشگاه مس تصمیمگیری کنید. با توجه به اخلاق نویدکیا دوست داشتیم توافق کند که صورت نگرفت. به همین دلیل اسناد را به فدراسیون بردم که تعیین تکلیف کردند که مسعود شجاعی میتواند روی نیمکت بنشیند.»
این حرفها باعث شد نویدکیا هم روی خط تلفنی برنامه بیاید و توضیحاتی درباره این اتفاقات و حرفهای مومنی بدهد. نویدکیا درباره دلیل جداییاش از مس گفت: «شرایط آنقدر سخت شده بود که بعد از آخرین اتفاق عجیبی که افتاد من از باشگاه خواستم قطع همکاری کنیم. اتفاق این بود که برای بازی هفته هفتم با شمس آذر بلیت اشتباه گرفته بودند! ما با بدبختی توانستیم تعدادی بلیت تهیه کنیم. بخشی از تیم با همین بلیتها به تهران رفتند و بخش دیگری که شامل خود من هم میشد رفتیم یزد و از فرودگاه یزد به تهران رفتیم! فردای بازی با شمس آذر ما جلسه داشتیم. من در جلسه از مدیران باشگاه خواستم که محترمانه جدا شویم. البته باید صادقانه بگویم که نظر آقای پورمحمدی منفی بود. اما من گفتم فایدهای ندارد چون شما کارهایی را که باید بکنید انجام نمیدهید. مدتی طول کشید. بعدش هم فیفادی بود و چند روزی استراحت داشتیم که من باز هم به باشگاه گفتم جدا شویم.»
اما ظاهرا بعد از این توافق اولیه اتفاقات دیگری افتاده است: «بحثها درباره نحوه جدایی ادامه پیدا کرد تا این که بیست و نهم به من نامه زدند که باید بیایی سر تمرین! من گفتم چهاردهم جلسه داشتیم که خروجی نداشت. من هم رسما به شما اعلام کردم که محترمانه جدا شویم. شما هم کم کم به همین سمت آمدید. حالا نامه زدهاید که من بروم سر تمرین؟ وکیل باشگاه گفت که این مربوط به کارهای اداری است. روز سوم دیدم که یک نامه دیگر زدهاند که شما نیامدید سر تمرین! اما تاریخ آن سیام بود. به وکیل باشگاه گفتم که ما به هم اعتماد کردیم. درباره چطور جدا شدن و این که چند درصد بگیریم. چرا امروز که سوم است به من نامه تاریخ سیام دادهاید؟ من حتی به سرپرست تیم هم پیام داد که این چه کاری است. جوابی ندادند و فقط گفتند که به ما گفتهاند جواب ندهیم! من هم ناچار شدم وکیل گرفتم. چون به من گفتند باشگاه میخواهد از تو شکایت کند و غرامت بگیرد. چون بدون توافق رفتهای.»
نویدکیا در ادامه گفت: « به یکی از همکارانم گفتم برگردد به هتل تیم که برویم صحبت کنیم و به جمع بندی برسیم. اما او را به هتل راه نداده بودند. بعد وکیل باشگاه به من گفت توافق کنید! من بعد از پرسجو به وکیل باشگاه گفتم که ما 3 ماه کار کردهایم و پول همین 3 ماه را بدهید. بعد هم روی 30 درصد توافق کردیم. دو روز بعد وکیل باشگاه زنگ زد و گفت آقای پورمحمدی میگوید 20 درصد! گفتم اشکالی ندارد. فقط بنویسند که من بیایم و امضا کنم که دوستانه تمام شود. دو روز بعد دوباره وکیل باشگاه زنگ زد و گفت که آقای پورمحمدی گفته همه اعضای کادر روی یک عدد معقول توافق کنند و جدا شوند. من هم به همه اعضای کادر زنگ زدم که بیایید محترمانه توافق کنیم و جدا شویم. اگر هم کسی نمیخواهد خودش جداگانه برود و اقدام کند. همکارانم به گفتند هرچه شما بگویید. من گفتم که 30 درصد من گفتهام و آنها 20 درصد. همکارانم گفتند روی حد وسط یعنی 25 درصد توافق کنیم. این موضوع را به وکیل باشگاه گفتم. اما دو روز بعد زنگ زد و گفت آقای پورمحمدی گفته همه 25 درصد اما خود محرم باید 20 درصد بگیرد. گفتم مشکلی نیست. پس من به تنهایی جدا میشوم و شما هر طور که با همکارانم توافق کردید انجام بدهید.»
اما این پایان کار نبود: «چند روز بعد آقای پورمحمدی را برداشتند و رسید به آقای مومنی. پیغام دادند که بیایید با همان 25 درصد کار را تمام کنیم. بابت قرارداد سال قبل هم به من یک چک داده بودند مورخ 5 آبان که وقتی به بانک مراجعه کردیم متوجه شدیم که چک را اصلا ثبت هم نکردهاند. مساله این بود که من اصلا با آقای مومنی صحبت نکردم. از طریق یک رابط حرف میزدیم. حالا شاید به او طور دیگری گفتهاند. به من گفتند که بیایید این 25 درصد را بنویسیم. گفتم پول چک 5 آبان را به من بدهید که برویم بنویسیم. گفتند پول نداریم! من گفتم پول که به باشگاه آمده است. گفتند آقای مومنی حق امضا ندارد. گفتم خب چکار کنیم؟ گفتند ما با استقلال بازی داریم. زشت است مربی نداشته باشیم. گفتم هر کاری که میگویید بکنیم. گفتند مینویسیم که دو ماه و سه ماهه تسویه میکنیم. اما چک نمیدهیم. گفتم با این بدقولیهایی که در حق من و بقیه کردهاید چطور به شما اعتماد کنم؟ گفتند یک بندی مینویسیم که اگر یک ماه عقب افتاد 5 درصد بیشتر میدهیم اما اگر بیشتر شد شما میتوانید برای دریافت کل مبلغ قرارداد اقدام کنید.»
اما بعد از این توافق هم ماجرا به شکل دیگری پیش رفت: «دو روز قبل از بازی با استقلال به من زنگ زدند و گفتند که وکیلت دارد سر 3 یا 4 کلمه دارد سختگیری میکند. به وکیلم گفتم اجازه بده این موضوع حل و فصل شود. من و همه همکارانم توافقی را که باشگاه برای ما فرستاده بود امضا کردیم. اما شب بازی گفتند که آقای مومنی گفته ما اینها را امضا نمیکنیم! در نهایت توافق امضا نشد اما آقای مسعود شجاعی در بازی با استقلال روی نیمکت نشست. ظاهرا ایشان را در سازمان لیگ به عنوان مربی ثبت کردهاند نه سرمربی.»
1359