گزارش ویژه/ 10 نکته از ایران – قطر در دبی؛ تیرباران در سایه گل باران!

گزارش ویژه/ 10 نکته از ایران – قطر در دبی؛ تیرباران در سایه گل باران!

پایگاه خبری فوتبالی- یک: تیم ملی در تاشکند و دوبی به چیزی که می‌خواست رسید و با ۱۰ امتیاز و فاصله مطمئن با تیم سوم شرایط را برای صعودش به جام‌جهانی هموار کرد. تیم ملی دو بار به تیر زد و البته قطری‌ها هم یک بار به تیرک زدند اما چهار گل ایران در مقابل تک گل قطر، تیربارانی در سایه گل باران به وجود آورد. ارزش کار تیم‌ملی وقتی مشخص می‌شود که بدانیم حتی یک بازی هم در ورزشگاه آزادی به میدان نرفته‌ است. دو بازی بعدی ایران در آبان‌ماه مقابل کره‌شمالی و قرقیزستان و کسب شش امتیاز آن دو بازی یعنی سلام زودهنگام به جام‌جهانی!

دو: سیستم پایه تیم‌ملی در هر دو بازی ۴-۲-۳-۱ بود. سیستمی که برخلاف همیشه سردار و طارمی را در طول یکدیگر قرار می‌داد. سپردن وظایف یک بازیکن آزاد به طارمی اگر چه باعث شده بود تیم ملی در خط میانی برتری عددی داشته باشد ولی انگار توانایی‌های طارمی را کشته بود.

سه: تیم‌ملی هر چقدر در این سالها در خط حمله و کناره‌های زمین در قسمت هجومی (وینگرها) غنی بوده ولی در خط دفاع انگار کاملا در فقر بازیکن در سطح ملی به سر می‌بریم. برای همین قلعه‌نویی مجبور است همچنان از شجاع در قلب دفاع استفاده کند یا میلادمحمدی را به دفاع راست ببرد.

چهار: از تیم‌ملی چه می‌خواهیم؟ آیا جوانگرایی و تغییر نسل کار تیم‌ملی است یا وظیفه باشگاهها؟ آیا انتظاراتی که داریم با شرایط و امکانات تیم‌ملی همخوانی دارد؟ وقتی هنوز یک زمین استاندارد در کشور وجود ندارد چرا باید از تیم‌ملی انتظاری خارج از منطق داشته باشیم؟ با همه این مشکلات تیم‌ملی از منظر نتیجه‌گیری عملکرد قابل‌قبولی در این یک سال و نیم  داشته است. صحبت‌های مجید جلالی مدیرفنی فدراسیون فوتبال نشان می‌داد که از تیم ملی فعلا انتظار جوانگرایی نباید داشت.

پنج: توان فوتبال ایران در بهترین حالت حضور در جمع چهار تیم برتر آسیا و صعود به جام‌جهانی است. بیشتر می‌خواهیم؟ ساختار فوتبال در عمل و نه در حرف باید تغییر کند. ایده‌های مجیدجلالی در برنامه فوتبال برتر برای توسعه و رشد فوتبال خیلی هم خوب است ولی فدراسیون فوتبال به تنهایی از پس آن برنمی‌آید، این کار عزم ملی می‌طلبد که البته در مملکت ما فوتبال هیچ وقت دغدغه دولت‌ها نبوده. 

شش: برای فردای فوتبال ایران چه کرده‌ایم؟ سن بازیکنان تیم ملی (آنهایی که بازی می‌کنند، نه آنهایی که فقط در لیست حضور دارند) بالاست. با شناسنامه نمی‌شود جنگید، تعارف نداریم. در جام‌جهانی آینده هم ۹۰ درصد ترکیب تیم‌ملی همین مهره‌ها هستند. این ضعف بزرگ فوتبال ماست که از بازیکنان جوان دعوت شده به تیم‌ملی کسی نمی‌تواند خود را به ترکیب اصلی تحمیل کند. هر کدام از منتقدان هم روی نیمکت تیم ملی باشند نهایت بیست درصد ترکیب تغییر می‌کند.

هفت: وقتی بهترین بازیکنان استقلال و پرسپولیس ، ماشاریپوف و اورونوف هستند یعنی فوتبال ایران در پروژه ساخت بازیکن کاملا متوقف است. شما به تعداد بازیکنان جوانی که در این دو تیم بازی می‌کنند دقت کنید، فقط قرارداد می‌بندند که جیب دلال‌ها پر شود. کارآیی چیزی نزدیک به صفر. وقتی با اولین عدم نتیجه‌گیری رسانه‌ها و افکار عمومی کادرفنی را به رگبار می‌بندند با کدام امنیت شغلی به دنبال تغییر نسل باشند؟

هشت: بازی با قطر، یکی از بهترین نمایشهای تیم‌ملی در دوران مربیگری قلعه‌نویی بود. چیزی شبیه به بازی درخشان مقابل ژاپن، نقطه شباهت هر دوبازی درخشش محبی و سردار بو‌د. سرعت و پرس تیمی ما در این بازی خیره‌کننده و در کلاس جهانی بود. تیمی که بلد بود ضدحمله‌های برق‌آسا بزند و حریف را به گوشه رینگ ببرد. فراموش نکنید حریف ما قهرمان دو دوره اخیر جام‌ملت‌ها بود.

نه: همچنان بازی تیم‌ملی سینوسی است، یک بازی درخشان، یک بازی متوسط، یک بازی ضعیف. دقیقا هر وقت که انتظارش را ندارید سورپرایز می‌شوید. دلیل این نوسان را قطعا کادرفنی بهتر می‌داند چون با تیم زندگی می‌کند. وظیفه آنها کاهش این نوسان نگران کننده است.

ده: فوتبال ملی در سراسر جهان تغییر کرده، غیر از تورنمنت‌های متمرکزی مثل جام‌جهانی و جام‌ملتها، در در طول سال کلا پنج فیفادی داریم که نهایتا بتوان ده بازی در آن برگزار کرد. تمام این ده بازی هم از شهریور تا خرداد بازی رسمی است و اصلا فضایی برای بازی تدارکاتی وجود ندارد. شاید بعد از قطعی کردن صعود بتوان آرام آرام بازیکنان جدید و جوان را به ترکیب تیم اضافه کرد.

گزارش از پیمان خنافری/ پایگاه خبری فوتبالی