پایگاه خبری فوتبالی- فرمایشات رهبر انقلاب میتواند به سیاست جدید ابلاغی در ورزش کشور تبدیل شود.
به گزارش فوتبالی، امروز، ورزش از نگاه اقتصادی بسیار مهم است؛ هم در حوزهی جوانان، هم در حوزهی اشتغال، هم در حوزهی سرگرمی و شادابی جامعه، هم در حوزهی فرهنگی و اجتماعی. بهمرور، هرچه جلوتر آمدیم، دیدیم ورزش در دنیا خیلی جایگاه دارد و بین ملّتها ارتباط و صمیمیّت به وجود میآورد. وقتی منشور المپیک را آدم میبیند، متوجه میشود که منشور المپیک فقط مدال نیست، بلکه جمع شدن ملل مختلف در کنار همدیگر است و آن وحدت و همدلی و هماهنگیای که بین کشورها شکل میگیرد، نتیجهی همان نشستهایی است که مثلاً در شورای المپیک آسیا یا در سطح المپیک اتّفاق میافتد و از همهی قارّهها، آدمهای مختلف، بهترینها، نخبهها، با جوانمردی، کنار هم در دهکدهی المپیک یا در دهکدهی بازیهای آسیایی در مسابقات جمع میشوند.
البتّه یک جاهایی بیرحمی هم هست، چون بالاخره ورزش است و فضا فضای رقابت است؛ ولی درعینحال، آنها هم شیرین است و آدم آنها را هم لمس میکند. در کنار اینها، مباحث مالی و اقتصادیای به نام «اقتصاد ورزش» وجود دارد که میتواند انسانهای بسیاری را در باشگاهداری، در ورزش حرفهای و در ورزشی که برای مردم جذابیّت دارد، مشغول بکند؛ مثالش رشتههای توپی در ایران خودمان است که متأسّفانه هیچکدام از رشتههای توپی ما نتوانستند کسب سهمیّه بکنند. اگر یک رشتهی توپی ما مثل فوتبال ــ که پنجاه سال است کسب سهمیّه نکرده ــ در المپیک پاریس حاضر بود، این شادابیای که شما در جامعه دیدید حدّاقل دو برابر میشد.
همانطور که رهبر انقلاب در دیدار اخیر اشاره کردند ورزشکاران ما وقتی در میدانهای جهانی حضور پیدا میکنند، یک مسئولیّت ملّی و فراملّی را بر دوش خودشان احساس میکنند. طبیعتاً چنینی احساس مسئولیتی از سوی قهرمانهای کشورمان، وظیفه مسئولین ورزش را سنگینتر میکند. به عنوان یک مسئول در حوزه ورزش قهرمانی چه ارزیابیای از اقدامات انجام گرفته از سوی مدیران ورزش کشور دارید؟
هاشمی: ورزشکاران ما نشان دادهاند که مثل یک سرباز برای کشور هستند؛ یک سرباز، هم برای ملّتش، هم برای خانوادهاش، هم برای خودش؛ یعنی آیندهی خودش را هم میتواند بسازد. و از اینها مهمتر، من میگویم شاید بعضی از جملات من بیانگر کوتاهیهای ما و گذشتگان باشد و اگر این کوتاهیها اتّفاق نمیافتاد، ما حدّاقل در ده رشته باید به فینال نزدیک میشدیم. ما به عنوان مدیران ورزشی و رؤسای فدراسیونها، اوّلاً باید در استعدادیابی اینها را خوب شناسایی کنیم؛ خوب که شناسایی کردیم، باید برایشان امکانات و تجهیزات در سطح رقبای خارجیشان تعریف بکنیم. ما نمیتوانیم از یک ورزشکارمان در ژیمناستیک توقّع داشته باشیم که طلا بگیرد، نقره بگیرد یا برنز، ولی امکانات آن کشورهایی را که با آنها رقابت میکند نداشته باشیم. ما باید شرایط تأمین این خروجی را هرچه باشد، هموار کنیم؛ یعنی اردو بگذاریم، سفر بگذاریم، اعزام بگذاریم، استعدادیابی بکنیم، حقوق بدهیم، دغدغهی ورزشکار را کم بکنیم، دغدغهی فدراسیون را حل بکنیم تا به آن هدف برسیم. ما در المپیک، ۴۱ سهمیّه داشتیم که اگر مثلاً ۸۰ سهمیّه میشد و در رشتههای متنوّع دیگر هم میبود، باعث میشد این رشتهها در شهرستانهای خودشان هم توسعه پیدا کنند و همهی نگاه ما به سمت وزنهبرداری و کشتی و تکواندو نباشد. البتّه عرض کردم که چهار رشتهی دیگر هم الان به آن اضافه شد، چون وارد فینال شدند؛ معنایش این است که سنگنوردی ما در آینده امیدوار به مدال است و راهی را که باید در ده سال طی میکرد، در این دو سال طی کرد؛ ولی اگر از بیست سال پیش شروع میکردیم، اختلافات ژیمناستیک نبود، اختلافات والیبال نبود، مشکلات فوتبال نبود، آنها هم باید پیش میرفتند.
در واقع، ورزش قهرمانی یک لوکوموتیو است که اگر موتور آن روشن شده و راه بیفتد و خیلی واگنهای دیگر را هم به راه میاندازد.
هاشمی: آفرین! راه میافتد و خیلی چیزها را راه میاندازد. الان شما تکواندو را ببینید؛ چهار سهمیّه داشتیم و چهار مدال! یعنی صددرصد مدال؛ این باعث میشود که از الان رشتهی تکواندو در ایران یک رونق خاصّ دیگری میگیرد. خیلیها را من میشناسم که مثلاً دوست داشتند در یک رشتهی دیگر تمرین کنند یا هدفشان معلوم نبود، امّا مسیر تکواندو را پیدا کردند و دیدند میشود اینجا مدال گرفت، یک ایرانی مدال گرفته، دوّمی گرفته، سوّمی گرفته، چهارمی هم گرفته. کمااینکه پیشبینی فدراسیون تکواندو و خود ما هم این نبود؛ شانس کسب مدال برای این عزیزان قائل بودیم، ولی ما به یک یا دو مدال، آنهم در سطح پایینتر از طلا فکر میکردیم. همین نگاه را برای وزنهبرداری هم داشتیم، برای کشتی آزاد هم داشتیم که به آن نرسیدیم، ولی در کشتی فرنگی به آن رسیدیم.
اگر دقّت کرده باشید، دو نفر از ورزشکارهای ما در تکواندو، مدالشان در دو سه ثانیهی آخر به دستشان رسید. درست است که چیزهای دیگر خیلی مهم است، ولی پاداش مدال طلا هم برای یک ورزشکار خیلی مهم است! لذا همانطور که شما گفتید، حاضر است مثل یک سرباز که جانش را برای وطنش میگذارد، او هم جانش را به دو دلیل برای آن مدال بگذارد: اوّلاً برای افتخار و کشورش، ثانیاً برای خودش، چون میگوید خودم هم باید به این نتیجه برسم که آیندهام را درست کنم. خب این پاداش را ما خیلی رشد دادیم، چون کسانی که مدال المپیک میگیرند محدودند.
پس ما در این قسمت موفّق بودیم، در بحث حقوق موفّق بودیم، در بحث رسیدگی به ورزشکاران، قبل و بعد و حین اعزام، موفّق بودیم. یک هماهنگیهایی هم با بیرون از مجموعه کردیم؛ مثلاً حامیان مالیای را پیدا کردیم که به ما کمک کردند. مثلاً یک تفاهمنامهای با شهردار تهران امضا کردیم ــ همانطور که در بازیهای هانگژو این کار را کردیم ــ و یک پاداش ویژهای به ورزشکاران ما از بابت این تفاهم داده میشود، ارقامش هم کم نیست و قابل توجّه است؛ اینها برای ورزشکارها مهم است. یا مثلاً یک تفاهمنامهی اوّلیّهای را با وزارت راهوشهرسازی نهایی کردیم ــ در قالب اهدای زمین برای ساخت باشگاه یا مسکن ــ تا ورزشکارانی که در المپیک مدال میگیرند دغدغهی مسکن و مانند آن را نداشته باشند.
آیا این تفاهمنامهها عملیّاتی میشود؟
هاشمی: بله، اینها تفاهمنامههایی است که دارد عملیّاتی میشود. اتّفاقاً قبلاً هم در دورهای که خودم در وزارتخانه بودم، همین تفاهمنامه را با وزارت راهوشهرسازی داشتیم، ولی دامنهاش محدود به کسانی است که در المپیک مدال میگیرند؛ آن چیزی که شما میگویید، دامنهاش بازتر است. مثلاً در بحث اشتغال، ما یا فدراسیونها بالاخره مشکل دوازده مدالآور المپیکیمان را حل میکنیم؛ آقای دبیر در کشتی مشکل اشتغال بعضیها را حل کرده یا مثلاً ما مشکل بعضی از بچّههای وزنهبرداری را با ارتباطاتمان حل کردیم، آقای ساعی هم خودش یا با کمک ما مشکلات تکواندوکاران را حل میکند، امّا اینها محدودند. آنچه شما میگویید که دامنهاش گستردهتر و سیستماتیک باشد، برمیگردد به قانون اشتغالی که آئیننامهاش در دولت تصویب شده بود تا ورزشکارانی که به یک نقطهای در آسیا و المپیک میرسند، بتوانند اشتغال داشته باشند؛ ولی ردههای پایینتر که به مدال نمیرسند کار سختی دارند که آن قسمت را حاکمیّت و نظام و دولت باید ورود کنند، زیرا منابع ما در این حد نیست. من اگر مثلاً در جایگاه معاون وزارت ورزش بودم، الان یک جور دیگر توضیح میدادم؛ میگفتم باید پیشنهاداتی را ببریم در دولت، آئیننامهاش را بگیریم یا ببریم در مجلس، قانونش را درست کنیم. ولی برای المپیکیها، کارهایی را که باید میکردیم تا اندازهای کردهایم.
کار کلان در این زمینه، وظیفهی دولت است و دولت هم یک تلاشهایی را کرده. حتّی در حوزهی مسکن، طبق آخرین خبری که دارم، در دولت شهید رئیسی یک مکاتبهای کرده بودند؛ وزیر ورزش وقت یک جلساتی را در کمیسیونهای دولت گذاشت که خود من، به عنوان یک کارشناس، در یک جلسه حضور داشتم و راهنماییهایی به ایشان کردم. در بحث مسکن مهر، در بحث مسکن ملّی، یک سازوکاری تعریف شده که انشاءالله اگر همانها دنبال بشود، به نظر من خیلی از ورزشکارها صاحب مسکن و اشتغال هم میشوند. حجاب دارند. ایشان عمیقاً این درک را دارند که چقدر سخت است که یک ورزشکار ما با لباسِ ورزشیِ پوشیده، با ورزشکارانی رقابت بکند که شرایط برای آنها جور دیگری است. به همین خاطر، حمایتهای رهبر انقلاب را در حوزهی بانوان، واقعاً در این سالها داشتیم؛ به نظر من، اینها قوّت قلبی به جامعهی ورزش است. حتّی در بعضی از رشتههایی که پوشش بانوان ما نیاز به اصلاح دارد، یک عدّهای باید تلاش بکنند که اصلاح بشود تا آن رشتهها هم در مسابقات بینالمللی حضور داشته باشند. مثلاً اسکیت ما برای اوّلین بار در بازیهای آسیایی هانگژو مدال آورد، لذا در المپیک هم بانوان ما میتوانند حضور داشته باشند؛ در ژیمناستیک هم همینطور. با رعایت خیلی از اصولی که خودمان باید برایش قوانین تعریف بکنیم، آئیننامه بنویسیم و فرآیند تصویبش را طی بکنیم، آن رشتهها میتواند فعّال بشود. به همین خاطر، ما از فرمایشات حضرت آقا به عنوان یک پشتوانه استفاده میکنیم.
البتّه در بعضی از رشتهها محدودیّت صددرصدی داریم ولی در خیلی از رشتههای دیگر این محدودیّت را نداریم و میتوانیم آنجا جبران بکنیم؛ به همین خاطر، این امکان برای کشور هست. در آخرین دورهی المپیک، ما ۱۰ ورزشکار خانم داشتیم، با ۶۵ نفر جمعیّت؛ یعنی شما اگر حساب کنید، میشود حدود ۱۵ درصد خانم. ولی در المپیک پاریس، جمعیّت ما ۴۱ نفر بود که ۱۱ نفر خانم بودند؛ یعنی حدوداً میشود ۲۸ درصد. در نتیجه گرفتن هم باز اوّلینهای زیادی داشتیم که دو موردش به خانمها برمیگردد: یکی اینکه ورزشکار خانم ما برای اوّلین بار نایبقهرمان المپیک شد، مورد دیگر هم اینکه ما دو ورزشکار دختر در تکواندو داشتیم که هر دو مدال آوردند؛ اینها همه جزو اوّلینها در المپیک ما محسوب میشد. یا مثلاً در تکواندو چهار ورزشکار بردیم، صددرصد مدال گرفتند! اینها به نظر من اتّفاقات خوبی بوده که در این دوره افتاد و برای ما تجربه و درسی شده که بهتر است از اینها استفاده بکنیم.
فرمایشات رهبر انقلاب میتواند به سیاست جدید ابلاغی در ورزش کشور تبدیل شود
فرمایشات رهبر انقلاب میتواند تبدیل بشود به یک سیاستهای جدید ابلاغی در ورزش کشور و آنهایی که مربوط به وزارت ورزش است، وزارت ورزش عمل بکند، آنهایی که مربوط به کمیتهی ملّی المپیک است، کمیتهی ملّی المپیک عمل بکند. ما میتوانیم تمام فرمایشات حضرت آقا را به یک منشور تبدیل کنیم و این منشور میتواند سیاستهای کلّی باشد و بر اساس آن سیاستهای کلّی، بیاییم برای آیندهی ورزش کشور برنامه تعریف بکنیم که این میتواند چشمانداز بیست سال آیندهی ورزش ایران باشد. اگر چنین کاری را ما بتوانیم انجام بدهیم، هر فردی هم در ورزش کشور و کمیتهی ملّی المپیک مسئولیّت میگیرد متعهّد باشد به آن برنامههای کیفی و کمّی، به نظر من آیندهی ورزش ایران میتواند به آنچه رضایت مردم ایران و رضایت دولتها است برسد، چون دولتها هم همیشه میخواهند در حوزهی ورزش اتّفاقات خوب بیفتد؛ زیرا، هم شادیبخش است، هم جامعه را شاداب میکند، هم وحدت را بین گروههای سیاسی بالا میبرد.
9098