چند خطی برای حسن یزدانی؛ بی‌مهری دیدی و لبخند زدی، یک شیر واقعی!

چند خطی برای حسن یزدانی؛ بی‌مهری دیدی و لبخند زدی، یک شیر واقعی!

پایگاه خبری فوتبالی - می‌توانید عاشق او نباشید، می‌توانید از او انتقاد کنید و برایتان شخصیت محبوبی نباشد اما حقیقتا کمترین حق حسن یزدانی، احترام است.

به گزارش فوتبالی، درباره حسن یزدانی همه‌چیز دیوانه‌وار است. فراز و فرودهایی که کمتر کسی تجربه کرده و حسن دقیقا همان الماسی است که تحت فشار ساخته شده است. ما به او نگاه می‌کنیم و خودمان را می‌بینیم، اینکه چطور در اوج خواستن همه سمت ما انرژی منفی صادر می‌کنند و واژه “نمی‌توانی” بیش از هرچیز دیگری به گوش می‌رسد؛ اینکه چطور در یک‌قدمی رسیدن به چیزی که می‌خواهیم بنا به هر دلیلی متوقف می‌شویم و این وسط، کمتر کسی پیدا می‌شود که دست ما را بگیرد، خاک روی تنمان را پاک و امید دوباره به زندگی را در دل ما زنده کند.

ما به حسن نگاه می‌کنیم؛ به بغضش پس از نقره المپیک توکیو و به لبخند تلخش پس از شکست در فینال المپیک پاریس. وقتی او نباشد؟ احتمالا سال‌ها خبری از یک اعجوبه ایرانی در وزن ۸۶ کیلوگرم نیست و دستمان را در پوست گردو می‌گذارد. وقتی او نباشد؟ دیگر خبری از توقف کار و زندگی برای دیدن فینال حسن یزدانی با هر حریفی نیست. ۶ دقیقه‌ای که ما را از دنیا جدا می‌کرد و می‌برد به پاریس، بلگراد، توکیو، لندن یا هرجای دیگری که حسن در آن حضور دارد.

فریب لبخند حسن یزدانی پس از شکست در فینال پاریس را نخورید، قطعا در دل او غوغاست، شاید به خداحافظی فکر می‌کند و شاید هم به تمام بی‌مهری‌هایی که دیده است. فریب این تسکین نمایشی را نخورید، وقتی سوخت توییت‌ها و پست‌های اینستاگرامی تمام شود، حسن می‌ماند و تنهایی که در آن سکوت بلندترین فریادش است. موقع خداحافظی او، احتمالا اکثرا ما اگر اشک هم نریزیم، بغضی به گلویمان چنگ خواهد زد. حسن، غیرعادی‌ترین اتفاقات را عادی کرد. حضور او در فینال تمام مسابقات برای ما عادت شده و عجب عادت شیرینی! حسن یزدانی نقطه اتصال ما به برخی خاطرات خوب است که بعید به‌نظر می‌رسد فعلا تکرار شوند.

می‌توانید او را دوست نداشته باشید، می‌توانید یزدانی را شخصیت محبوبی ندانید و جای یک قهرمان، یک شخصیت منفی از او بسازید اما به هر روی احترام، کم‌ترین چیزی است که شیرشاه لیاقت آن را بابت کوله‌باری از افتخارات دارد. شاید خداحافظی کند و شاید هم به کار خود ادامه دهد. خداحافظی که بر پایه دو کلمه وحشت‌آور “مصدومیت کتف” خواهد بود و ادامه دادنی که بوی طلای المپیک بعدی را می‌دهد اما به هرحال شیر، شیر است حتی با گذر زمان!

علیرضا کوچک