پایگاه خبری فوتبالی- این یادداشت را مجتبی فریدونی مدیرعامل اسبق باشگاه ذوب آهن درباره وضعیت سپاهان نوشته است:
یک: بدون شک ثبات يکی از عوامل تأثیرگذار در موفقیت هر سازمانی از جمله باشگاههای ورزشی است. موضوعی که به تجربه هم در هر دو باشگاه اصفهانی ديدهايم که طی سالهای ثبات مدیریتی بهترين نتایج را کسب کردهاند. تغییرات اگر چه اجتنابناپذیر است اما باید در زمان و شرایطی صورت پذيرد که کمترین آسیب را به سازمان وارد کند. ولی بدتر از بی ثباتی بلاتکلیفی است که متأسفانه سپاهان این فصل، هم بیثباتی را تجربه کرده هم دچار بلاتکلیفی است که این موضوع به شدت نتایج تيم را تحت تاثیر قرار داده و در سالی که سپاهان بيشترين امید و بهترين امکانات را برای قهرمانی داشت هر روز از جام دورتر و دورتر می شود.
دو: سپاهان در دوره مدیریت محمدرضا ساکت علی رغم همه مشکلات ناشی از قوانین خلقالساعه قراردادها و سقف بودجه، در ۹ بازی ۸۱ درصد امتيازات ممکن را کسب کرد که میانگین ۲.۴۴ امتیاز برای هر بازی را نشان می دهد. آماری که اگر ادامه پیدا میکرد دستیابی به ۷۰ امتیاز که در اول فصل هدف سپاهان بود امکان پذير میشد. پس از تغییرات مدیریتی، در دوره نيکفر از ۸ بازی و ۲۴ امتیاز ممکن تنها ۸ امتیاز کسب شد یعنی ۱.۱۳ امتیاز به ازای هر بازی و فقط ۳۵ درصد از امتيازات قابل حصول و پس از نيکفر و دوره بلاتکلیفی از ۵ بازی ۸ امتیاز به دست آمده. یعنی ۱.۶ امتیاز به ازای هر بازی و ۶۳ درصد از امتيازات ممکن. اگرچه مديرعامل فقط یکی از عوامل دخيل در موفقیت تيم است اما حضور یک شخص قوی و مسلط میتواند تأثیر به سزایی در موفقیت باشگاه داشته باشد.
سه: تا امروز که ۴۰ روز از استعفای نيکفر میگذرد باشگاه سپاهان بدون مدير عامل و حتی سرپرست اداره می شود و مشخص نيست امورات باشگاه چگونه میگذرد و چه کسی مسئول و پاسخگوی نتایج است. بازيکنان و کادر فنی هم وقتی کسی را بالای سرشان نمیبینند ناامید میشوند. نه کسی هست که آنها را تهییج کند و روحیه بدهد و نه احتمالا آنها را بابت عملکرد ضعيف در صورت نياز استنطاق کند. ادامه اين بلاتکلیفی علاوه بر اينکه به تيم ضربه میزند انتخاب مدير بعدی را سختتر میکند چرا که گروههای مختلفی هر روز با لابی بيشتر فشار بیشتری برای نشاندن شخص مورد نظرشان بر صندلی مدیریت باشگاه، به مديران تصمیمگیر در فولاد مبارکه وارد می کنند و لازم به توضیح نيست مدير عاملی باشگاه از جمله شغلهایی است که هيچ متر و معیار و شرايط خاصی برای تصاحب آن وجود ندارد. پس هر کسی میتواند خود را شايسته اين پست بداند.
چهار: علیرغم تمام ایراداتی که به قربانزاده وارد بود، برای انتخاب مديران دو باشگاه استقلال و پرسپولیس بدعتی گذاشت که جالب توجه و مفید بود. اولا در حالیکه مديران قبلی اين دو باشگاه صرفا از حلقه نزديکان وزير ورزش و جوانان انتخاب میشدند، او اين حلقه را کمی وسیعتر کرد اما اقدام مهمتر قراردادن يک سری متر و معیار و گرفتن مصاحبه از اشخاص برای انتخاب مديرعامل بود تمرکز، تعهد و وفاداری، تخصص، شناخت و برنامه، معیارهایی بودند که قربانزاده آنها را برگزیده بود و در مصاحبه با کاندیدها اين معیارها را اندازهگيری میکرد. این الگو میتواند بهتر و کاملتر برای انتخاب هیأت مدیره و مدير عامل سپاهان، نه فقط در حلقه افراد در محدوده جغرافیایی اصفهان، بلکه برای افراد سرتاسر کشور اجرا شود. يک بار امتحان اين الگو به شرط انتخاب معیارهای مرتبط و درست میتواند نتایج قابل توجهی داشته باشد.
پنج: امسال شايد آخرین فرصت برای قهرمانی سپاهان باشد. شايد همان جريان فکری که این فصل قانون سقف بودجه را به باشگاهها تحميل کردند، سودای آن را داشته باشند که بودجه باشگاهها را از سر منشأ آن يعنی کمکهای شرکتهای مادر، در قالب بودجه مسولیتهای اجتماعی را بخشکانند.