پایگاه خبری فوتبالی – صدا و سیما به تنهایی میتواند بخش زیادی از مشکلات فوتبال را حل کند اما فعلا ترجیح میدهد از فوتبال درآمد کسب کند و فدراسیونش را زیر سوال ببرد!
به گزارش فوتبالی، شب گذشته در حالی که هنوز بازی تیمهای ایران و اردن به پایان نرسیده بود فدراسیون فوتبال یک بیانیه طولانی و پر از گلایه منشتر کرد. این بیانیه که مخاطب اصلیاش سازمان صدا و سیما بود با تیتر « کودتا علیه تیم ملی در رسانه ملی!» روی سایت فدراسیون فوتبال رفت.
از تیتر و محتوای بیانیه میشد حدس زد که فدراسیون چقدر از صدا و سیما عصبانی است. دلیل عصبانیت فدراسیون هم در همان چند خط اولیه بیانیه قابل رویت بود. برنامه شبهای فوتبالی ساعاتی قبل از بازی ایران و اردن با حضور حمید استیلی و امیررضا واعظ آشتیانی روی آنتن رفت.
آن طور که در ابتدای برنامه گفته شد هدف این برنامهی خاص، بررسی 400 روز عملکرد مهدی تاج در دوره جدید حضورش در فدراسیون فوتبال بود. مطابق انتظارها، واعظی آشتیانی و استیلی انتقادهای تندی از فدراسیون فوتبال مطرح کردند. آن هم درست در شرایطی که ساعتی بعد تیم ملی ایران بازی داشت.
صرف نظر از زمان نامناسب برنامه، چیزی که باعث شد فدراسیون این نامه شدیداللحن را منتشر کند یکسویه بودن بحثها بود. هر دو مهمان برنامه، منتقد فدراسیون بودند و از فدراسیون هیچ فرد یا نمایندهای در برنامه حضور نداشت! همین باعث شد میزگرد بیشتر شبیه به یک دادگاه فرمایشی و یکطرفه به نظر برسد. دادگاهی که در آن متهم حتی حضور هم نداشت. چه برسد به این که بخواهد از خودش دفاع هم بکند.
همین رویکرد غیراصولی رسانهای بود که باعث شد برای اولین بار بیانیه فدراسیون، طرفداران زیادی پیدا کند و خیلی از کسانی که برنامه را دیده بودند و بعد هم بیانیه فدراسیون را خواندند حق را به فدراسیون فوتبال بدهند.
بحث اصلا درباره شخص مهدی تاج نیست. اتفاقا به عملکرد فدراسیون تاج هم انتقاد وارد است اما اصول رسانهای حکم میکند وقتی میخواهید در یک برنامه از یک فرد یا سازمان انتقاد (یا حتی تقدیر و تشکر) کنید باید آن فرد یا نماینده آن سازمان هم حضور داشته باشند. اما به شکلی عجیب و غیر حرفهای چنین اتفاقی رخ نداد.
فدراسیون هم که در ماجرای حق پخش با صدا و سیما منازعه دارد در بیانیهاش حسابی با این کلیدواژه از خجالت تلویزیون درآمد. نکته مهم این است که حق پخش شاید تنها مسالهای باشد که در آن همه اهالی ورزش، حق را به فدراسیون میدهند و صدا و سیما را به عنوان «نقش منفی» داستان معرفی میکنند.
اما صدا و سیما تا کنون به اندازهای که باید، به این موضوع نپرداخته است. در مقابل تا دلتان بخواهد از فدراسیون فوتبال و مدیریتش انتقاد میکند. اما مساله این است که همین حق پخش که صدا و سیما به آن نمیپردازد، میتواند بخش زیادی از مشکلات فوتبال را حل کند.
اعتصاب بازیکنان استقلال که چند روز پیش رخ داد و اعتصاب بازیکنان پرسپولیس که در جریان است به خاطر مشکلات مالی باشگاهها اتفاق افتاده است. مساله بسیار واضح است. آنقدر در این باره صحبت شده است که دیگر همه میدانند در همه جای دنیا 60 یا 70 درصد هزینههای باشگاهها با همین «حق پخش» جبران میشود. در فوتبال ایران اسپانسر پیراهن جوابگوی هزینههای باشگاهها نیست و تبلیغات دور زمین هم در اختیار سازمان لیگ است. فقط میماند حق پخش که آن هم سالهاست محل بحث است و به جایی نرسیده است.
قطعا اگر مساله حق پخش به شکل واقعی و با اعداد درست و منطقی به نتیجه برسد باشگاهها هم میتوانند خیلی از مشکلات خودشان را حل کنند. هر چقدر باشگاهها مشکلات و دردسرهای کمتری داشته باشند مشکلات فدراسیون هم کمتر میشود. در این صورت دیگر برنامهای مثل برنامه شبهایِ فوتبالیِ شب گذشته، کمتر سوژهای برای انتقاد کردن خواهند داشت.
اما چه باید کرد که کلید حل مشکل فدراسیون فوتبال در دست سازمانی است که نمیخواهد مسئولیت و نقش خودش را در این ماجرا بپذیرد اما تا جایی که میتواند از فوتبال برای خودش درآمد میسازد و در نهایت فدراسیونش را هم زیر سوال میبرد!
1359