پایگاه خبری فوتبالی-همانطور که می دانید مدعیان سنتی فوتبال آسیا که هدفشان قهرمانی در رقابتهای جام ملتهای آسیای پیش روست، برنامه بازیهای دوستانه ای متفاوتی نسبت به تیم ملی فوتبال ایران تدارک دیده اند.
به گزارش فوتبالی، رقبای آسیایی مثل عراق و ژاپن و کره جنوبی و استرالیا و عربستان در حال زورآزمایی با امثال پرو و آرژانتین و کلمبیا هستند، اما تیم ملی فوتبال ایران به دیدار تیم های آسیای مرکزی رفت. افغانستان، قرقیزستان و در فینال ازبکستان که البته آخری می تواند حریفی به مراتب بهتر از دو تیم اول باشد در مقایسه با حریفان دوستانه رقبا، حقیقتا قابل مقایسه نیستند.
این نوع تدارک، قصه همیشگی فوتبال ایران بوده و هست: حسرت رویارویی با تیمهای بزرگ که یا ازنبود فرصتهای بین المللی یا عدم استفاده از روابط بین المللی و هزینه های بازیهای دوستانه نشات گرفته یا از ترس نفر اول کادر فنی. در هر حال، کمتر پیش آمده تیم ملی در نبرد با غولهای فوتبال دنیا، آبدیده شود. به ماجرای رنکینگ هم اشاره ای نمی کنیم که خودش قصه ای پر غصه است.
اما راستش را بخواهید همین کافای کوچک و بیکیفیت هم میتواند زنگ خطر را برای فوتبال ایران به صدا درآورد و همین کار را هم کرده است. این گالیور عظمالجثه حتی در سرزمین لیلیپوتیهای کوچولو هم از ضعف در ساختار دفاعی به شدت رنج میبرد و نمیتواند دروازهاش را بسته نگه دارد. واقعیت این است که تیم ملی با امیر قلعهنویی هنوز موفق به کلینشیت نشده و این موضوع با توجه به رویارویی با رقبایی در حد کنیا، افغانستان و قرقیزستان و حتی روسیه تحریم شده از سمت اروپایی ها، به شدت هشداردهنده است. زوج کنعانیزادگان و حسینی در بازی اول و سپس زوج پورعلیگنجی و حسینی در بازی دوم، چندان آرامشبخش نبودهاند و این بخصوص وقتی بیشتر جلب توجه میکند که دارایی فوتبال ایران در قلب خط دفاع را همین نفرات تشکیل میدهند و مردانی بهتر و بهینهتر از آنها نداریم. فضای پشت سر مدافعان کناری رونده تیم ملی هم در «کافا» به خوبی ملموس بود و اگر آسیبی بابت این موضوع به پیکره تیم ملی وارد نشد، ناشی از ضعف مردان هجومی رقبا بود نه مرمت آسیبها توسط نیروهای خودی.
تیم ملی در کافا، رویه همیشگی خودش را داشته است. تیمی که قادر است دروازه هر رقیبی را باز کند ولی مدتهاست توانی برای بسته نگه داشتن دروازهاش ندارد. درست از روز بازی با ولز در جام جهانی. این قسمت دوم با حضور بهترینهای فوتبال ایران درون دروازه (بیرانوند)، خط دفاع (حسینی و پورعلیگنجی) و هافبک دفاعی (چشمی و عزتاللهی) رقم خورده است. بنابراین در فاصله تقریبا 6 ماهه تا شروع جام ملتها، پاشنه آشیل تیم ملی کاملا عیان است و باید برای رفع آن، تمهیداتی اندیشیده شود. و دقیقا معیار اصلی قضاوت درخصوص کادر فنی تیم ملی رفع این نقصان است، نه قهرمانی در کافا یا زدن گلهای زیاد با لشکری از مردان هجومی درخشان شامل طارمی، جهانبخش، آزمون، محبی، قایدی، ترابی و بقیه.
در فوتبال روز دنیا، تیمهایی موفق می شوند که تعادل مناسبی در هر دو فاز هجومی و دفاعی ایجاد کنند. با گل زدن، می توان یک بازی را برد ولی برای قهرمانی در یک تورنمنت فشرده بسان جام ملتها، تیمی لازم است که گل نخورد؛ اتفاقی که فعلا برای طرفداران تیم ملی فوتبال ایران، آرزو شده است.
گزارش از علیرضا خطیبی/ پایگاه خبری فوتبالی
1470