پایگاه خبری فوتبالی- بخشهای مهم صحبتهای مفصل علیرضا منصوریان سرمربی فولاد در کنفرانس خبری قبل از بازی با پیکان را برایتان انتخاب کردیم:
- دیدار با تیمهای مجتبی حسینی همیشه بسیار زیبا و سخت است و او تیمهای سختکوشی دارد. حسینی ریسک بسیار بزرگی میکند و عملکرد بسیار خوبی با جوانان دارد. من هم علاقه زیادی به جوانان دارم و سطح مربیگری او به من بسیار نزدیک است.
- بازی فردا برای ما یک نقطه عطف است. چون من تیم را نبستم و تیمی را تحویل گرفتم که از لحاظ روحی یک بیمار کامل است. شرایط را پله پله درست میکنیم و تغییر تاکتیک داریم. تلاش کردیم بالا بازی کنیم که این مسئله زمان میبرد.
- امسال بهخاطر شأن هواداران باید نتایج قابل قبولی بگیریم تا این سال تلخ را جبران کنیم. امیدوارم با تلاش بازیکنان و زحمات مجموعه فولاد سربلند باشیم. تیم نیاز به بنزین سبز دارد. محمد امین حزباوی تنها خروجی آکادمی فولاد برای تیم بزرگسالان بوده که خیلی کم است و در شأن فوتبال خوزستان نیست.
- برنامههای سه، پنج و 10 ساله به باشگاه دادم تا ساختاری بنا کنیم که هر مربی دیگری جای من بیاید، این مسیر را برود. در این صورت تا سال 1405 از خرید بازیکن داخلی بینیاز میشویم و فقط تکستاره خارجی میخریم. پس از آن شروع به فروش استعدادها میکنیم و قطب بزرگی در لژیونرسازی خواهیم شد.
- از تورس و کنت بسیار راضی هستیم. الکس آلگریا شمّهای از حرکات بازیکنان بزرگ را به ما نشان داد، اما وقتی گزارش تیم پزشکی را دیدم، متوجه شدم مصدوم است. سوگیتا از لحاظ زانو آسیب دیده و اگر بگویم از آنها راضی هستم، دروغ گفتهام.این بازیکنان به ما کمکی نکردهاند و من بهجای آلگریا، باویه را برای بازی با پیکان آوردهام. به مدیران و پزشکان فولاد میگویم با تداوم این شرایط، بهتر است این دو پُست را به دو جوان خوزستانی بدهم که آنها را برای سال آینده اماده کنم.
- محمد امین حزباوی باید در شرایط بازی باشد و از او استفاده میکنیم، اما آقاسی نیاز به ریکاوری کامل و بازپروری فکری دارد و او را به اهواز فرستادیم. در سه بازی گذشته از آقاسی راضی نبودیم و به نظرم او عملکرد خوبی نداشته است، اما این شانس را داشت که به اردوی تیم ملی دعوت شود.
- حزباوی یکی از بهترین بازیکنان ماست و پیشنهادهای بسیار خوب خارجی دارد. حالا مربی خودم سرمربی تیم ملی است و تلاش میکنیم بازیکنان را بهصورت تماموقت در اختیار تیم ملی بگذاریم.
- وضعیت بازیکنان فولاد در تمرین عجیب است. در 15 سال مربیگری خودم، فولاد جزو معدود تیمهای من است که از لحاظ روحی آسیب خورده است. ذوبآهن و آلومینیوم شانزدهم جدول بودند، اما بازیکنان این تیم آمادگی پیشرفت داشتند. بازیکنان فولاد آسیب روحی شدیدی خوردهاند و ما نمیتوانیم به جمع چهار تیم بالای جدول برسیم.
- در مورد دو بازی ابتدایی تیم ملی با سرمربیگری قلعهنویی: نکتهای که خیلی اذیتم میکرد، صحبتهای یکی از بازیکنان روسیه بود. فکر میکنم او دیوانه بود یا به این بازیکنان گفته بودند که وقتی به ایران میآید، چیزی بگوید. او زندگی ما را با ازبکستان مقایسه کرده بود. نمیدانم این بازیکن در شرایطی که فقط در هتل بود و از آنجا به فرودگاه رفته بود، چگونه متوجه شده بود که ما در ایران چگونه زندگی میکنیم. اینکه در تلویزیونی گفت شرایط ایران را از ازبکستان کمتر دیده و اینترنت هم آنتن نمیداد، برای من عجیب بود. نکته دوم مربی تیم لوکوموتیو بود. زمانی که ما در تیم المپیک میخواستیم با تیم ملی «ب» ایتالیا بازی کنیم، یک خبرنگار گفت که مربیان این کشور از اینکه با ایران بازی میکنیم، ناراحت هستند. من پاسخ دادم که اگر کمتر از دو گل دریافت کردند، من حرف خبرنگاران و مربیان ایتالیایی را تأیید میکنم. در همان بازی به بچهها گفتم که این دیدار برای من از بازی ایران - استرالیا مهمتر است و ما 6 بر یک برنده شدیم.
- سرمربی لوکوموتیو گفته بود که چرا باید با ایران و عراق بازی کنیم؟ مردک! کسی با شما بازی نمیکند. وقتی کسی با شما بازی نمیکند، باید افتخار کنید که به کشور ما میآیید! 25 سال قبل که به کشورشان رفتیم، بهخاطر صد دلار آدم میکشتند. امروز به یکی از بهترین و بزرگترین شهرهای دنیا آمدهاند. تا دو سال قبل از اینجا خروار خروار جنس میخریدند و میبردند؛ حالا میگویند که روسیه نباید با ایران و عراق بازی کند؟ من ناراحت هستم. ایکاش طارمی آن دو گل را میزد و آنها سه گل دریافت میکردند و میرفتند.
- به شما قول میدهم که روسیه در قاره آسیا هیچ نتیجه قابل توجهی کسب نخواهد کرد. ایران، کره جنوبی و ژاپن و استرالیا این تیم را شکست میدهند. بازی کردن در آسیا خیلی سخت است. شما به ژاپن و کره نگاه کنید. این دو نکته مرا خیلی ناراحت کرد و به همین دلیل خودم به کنفرانس آمدم.
- ایران همیشه ایران است و روسیه هم همیشه روسیه است. گلهای از دوستان مجری میکنم. چرا به خودتان اجازه میدهید در برنامه شبهای فوتبالی یا فوتبال برتر بگویید که آیا امیر خان میتواند این رختکن را کنترل کند یا نه؟ ما به کجا رسیدهایم؟ یک اشتباهی در دوره قبل در تیم ملی صورت گرفت؛ یک کودتا انجام شد و اسکوچیچ را با وجود نتایج خوبی که گرفت، کنار گذاشتند. در کودتایی که اشتباه بالادستیها بوده، چهار پنج نفر به نهاد ریاست جمهوری میروند و اسکوچیچ را برمیدارند و کیروش را میآورند.
- در سال 1998 علی دایی که بزرگترین بازیکن تاریخ ماست، با مایلیکهن به اختلاف خورد. او در سکوت مطلق به آرمینیا بیلهفلد و بایرن مونیخ رفت و مایلیکهن نیز دایی را برگرداند. دایی یک کلمه هم مصاحبه نکرد. امروز میبینیم که بازیکنان شاخ و شانههایی میکشند! از آن مجریان میخواهم که اصلاً وارد این موضوع نشوند. یادتان باشد که ما شاگردان پرویز دهداری هستیم؛ کسی که 14 نفر را کنار گذاشت. مایلیکهن هم 17 نفر را کنار گذاشت. پس خواهشاً این بحث را مطرح نکنید و یک «خوره» جدید به کادر نچسبانید که آیا میتوان این رختکن را کنترل کند یا خیر. به نظرم قلعهنویی بهراحتی میتواند رختکن را کنترل کند، جوّ تیم سال 2007 به مراتب سنگینتر از این تیم بود.
1984