پایگاه خبری فوتبالی- هر وقت لیست جدید تیم ملی فوتبال ایران اعلام می شود، هیچ فرقی نمی کند چه کسی سرمربی تیم ملی فوتبال ایران باشد، انتقادهایی از لیست صورت می گیرد.
به گزارش فوتبالی، درست یا غلط، امیر قلعهنویی حالا سرمربی تیم ملی است. مردی که باید تلاش میکرد در همین گامهای اول بازگشت به صندلی که بیش از یک دهه، حسرت دوباره نشستن روی آن را داشت، اعتماد همه را جلب کند ولی او حالا با این لیست نشان داد که درست در این مسیر حرکت کردن را سخت کرده است. لیست تیم ملی برای بازیهای فیفادی فروردین ماه، کاملا سلیقهای است ولی از نوع سلیقهای که یک مربی دارد.
به سلیقه اشاره کردیم. اینکه هر مربی می تواند با سلیقه خودش درباره لیست بازیکنانش تصمیم بگیرد اما داستان این است که این جمله بیشتر درباره تیم های باشگاهی صدق می کند. بحث، باشگاه نیست که قلعهنویی تصمیمات سلیقهای بگیرد.
تیم ملی، استقلال نیست که علی سامره به عنوان مرد محبوب هواداران به سمت درب خروج نزدیک شود چون سلیقه قلعهنویی، سیاوش اکبرپور بود. تیم ملی، استقلال نیست که به جای نشاندن بازیکنان رده سنی امید و جوان (مثل مجید حسینی) روی نیمکت، لیست 18 نفره را با تنها 13 و 14 بازیکن نوشت. تیم ملی، عیار خودش را دارد و مجموعهای است متشکل از بهترین بازیکنان یک کشور در داخل و خارج یک کشور.
شاید بشود بهترین جمله ای که در باره لیست تیم ملی گفت این است که لیست جدید تیم ملی، به لیگ برتر نگاه انداخته ولی فقط آنهایی را دیده که دوست داشته است. لیستی که حسین پورحمیدی را دیده ولی محمدرضا اخباری را ندیده؛ لیستی که رضا شکاری را دیده ولی مهدی قایدی را ندیده، لیستی که عارف آقاسی را دیده ولی عارف غلامی را ندیده، لیستی که مهدی حسینی را دیده ولی آرش رضاوند را ندیده؛ اگر بی تعارف باشیم باید بگوییم این لیست نه جای دفاع دارد و نه جای هیچ توجیهی.
خروجی نشست امیر قلعهنویی و دوستانش در کادر فنی نامعلوم! تیم ملی، لیست ویژهای است. فهرستی که تلاش کرده با نگاه به لیگ، رویه کیروش را نرود ولی کاری کرده که مرد پرتغالی با فهرستش، رو سفید شود. خود امیر قلعهنویی در زمان بازی، مردی بود که در زمان بازیگری اش قربانی نگاه سلیقهای شد و کمتر از 20 بازی ملی در کارنامهاش ثبت شد، درحالیکه آن زمان «ژنرال» خط میانی استقلال بود و تیم روی کاکلش در مرکز زمین میچرخید اما در نهایت به خاطر نگاه سلیقه ای به تیم ملی دعوت نشد.
یک نکته دیگر را هم باید اشاره کرد. ردپای "سعید الهویی" در این لیست، به شدت ملموس است. او سالهاست به عنوان مغز متفکر کنار قلعهنویی حضور دارد و شکار امثال محمد محبی و محمد کریمی از لیگ یک، محصول کارهای اوست هر چند او نه سابقه روشنی در بازیگری دارد و نه حتی با تیمهایی که به عنوان آنالیزور و اخیرا مربی هم به افتخاری دست پیدا کرده است. همه تیمهایی که قلعه نویی در آنها سرمربی بوده و الهویی هم دستیارش بوده، در لیگ برتر و جام حذفی و مقابل استقلال و پرسپولیس و سپاهان ناکامی نسبی ومطلق داشته است. در هر حال ساز و کار در فوتبال ایران به گونه ای شده که امثال او باید روی نیمکت تیم ملی بنشینند که شاید این بار ماجرا در تیم ملی برایشان فرق کند و بلکه کامروا شوند. در کل از نظر فنی به راحتی میتوان او و قلعهنویی را بابت این فهرست، متهم به ندیدن لیگ و نگاه سلیقهای اشتباه کرد. چگونه است که از فولاد با دریافت 20 گل، 2 مدافع در لیست تیم ملی حضور دارد ولی از بهترین خط دفاع فصل یعنی مس رفسنجان که هنوز تعداد گلهای خوردهاش، دورقمی نشده هیچ نمایندهای دیده نمی شود؟ کسی به خط دفاع آلومینیوم نگاه کرده است؟ آقاسی چه برتری به امثال محمدزاده و سلیمانزاده دارد؟ دعوت از 6 بازیکن سپاهان چه توجیهی دارد وقتی اثری از بهترین بازیکن این چند وقت اخیر آنها یعنی فرشاد احمدزاده نیست؟ دعوت از محمدحسین اسلامی را چطور باید هضم کرد؟ او در رده سنی امید بازیکن قابلی است اما حالاحالاها به او به او بازی نمی رسد. دعوت از او به دلیل تواناییهای فنیاش بوده یا چسباندن تحسین دعوت از بازیکن جوان به لیست؟
محمدرضا اخباری، مرتضی پورعلی گنجی، سید مجید حسینی، عارف غلامی، آرش رضاوند، مهدی قایدی، فرشاد احمدزاده، رامتین سلیمانزاده، نوید عاشوری، وحید محمدزاده، امیر عابدزاده، مهرداد محمدی، محمد عمری (که طبق اعلام پزشک باشگاه پرسپولیس، مصدومیتش تمام شده) و چند نفر دیگر، اگر نسبت به دعوتشدههای قلعهنویی، برتری بیچون و چرا نداشته باشند (که دارند)، قطعا کمتر نیستند. غیبت چند نفر از این مردان دعوت نشده را میتوان با بهانه «مصدومیت» توجیه کرد؟ به همین دلیل این لیست را باید لیست غیرجدی تیم ملی دانست تا لیست جدی!
از نظر فنی و مدیریتی و حاشیه ای هم باید به این نکته اشاره کنیم که اگر امیر تغییر نسل ندهد و همچنان تیم ملی رنگ و بوی کی روش و نورچشمی هایش را نداشته باشد، او به مشکل می خورد. اشتباهی که سال 86 انجام داد را نباید قلعه نویی دوباره مرتکب شود. او با تیم برانکو در جام ملتهای 2007 و در مرحله گروهی به سختی صعود کرد و در یک چهارم نهایی حذف شد. زمانی که تیم ملی حذف شد همه به او بهانه گرفتند چرا با تیم خوب برانکو که سوم جام ملتهای چین شده بود، قهرمان بازیهای آسیایی بوسان شده و به جام جهانی 2006 آلمان صعود کرده بود، نتوانسته نتیجه بگیرد و به همین دلیل کنارش گذاشتند. شاید اگر او تغییر نسل می داد چنین ایرادهایی هم به او گرفته نمی شد. حالا اگر بخواهد با آدمهای دوران کی روش ادامه بدهد، شاید تاریخ برای او و تیم ملی تکرار شود.
گزارش از علیرضا خطیبی/ پایگاه خبری فوتبالی
۹۰۹۸