گزارش فنی/ آنالیز تیم ملی فوتبال ایران در قطر (بخش سوم)؛ ابهام‌ها!

گزارش فنی/ آنالیز تیم ملی فوتبال ایران در قطر (بخش سوم)؛ ابهام‌ها!

پایگاه خبری فوتبالی- کارلوس کی‌روش ایران را ترک کرد. کسی نمی‌داند بازهم او را روی نیمکت تیم ملی خواهیم دید یا شعبده دیگری برای انتخاب سرمربی در راه است و قرار است شخص دیگری روی نیمکت تیم ملی فوتبال ایران بنشیند.

به گزارش فوتبالی، مرد پرتغالی طبق معمول، اهالی فوتبال را با انبوهی از سوالات و ابهام‌های تاریخی، این بار هم ترک کرد. مواردی که در تمام دوران تقریبا یک دهه‌ای حضورش در فوتبال ایران، ایجاد شده بود و البته هرگز پاسخی در خور به آنها داده نشد. او پس از ناکامی ها و حذف ها ایران را ترک می کند. بدون هیچ کنفرانس مطبوعاتی و یا حضور در برنامه های تلویزیونی! و بعد با شمایل یک نجات دهنده، باز می گردد. 


 
* کی روش هیچ وقت مقابل منتقدانش ننشست

آخرین مصاحبه کی روش را یادتان می آید؟ مقابل عادل فردوسی پور نشست. دقیقا چند روز پس از بازگشت. قبل از آن و پس از حذف مقابل ژاپن هم مقابل فردوسی پور نشست. زمستان سال 1397 و پیش از ترک ایران، او با فردوسی پور مصاحبه و بعد ایران را ترک کرد. برخی آن مصاحبه ها را فرمایشی می دانستند و می گفتند چون فردوسی پور هوای کی روش را دارد، زیاد نمی شود روی آن مصاحبه ها حساب کرد. هر چند مجری برنامه تعطیل شده نود، سعی می کرد کمی چالش هم بکند اما در هر حال منتقدان کی روش و فردوسی پور، نمی پذیرفتند. نکته عجیب این بود و این است که سوالات مهم و اسامی در هیچکدام از آن مصاحبه ها پرسیده نمی شد. حتی زمانی که او با روزنامه ها مصاحبه می کرد شاید بیشتر و بهتر با او چالش می شد. در هر حال کی روش پیش از جام جهانی هم کنفرانس مطبوعاتی اش را لغو کرد تا مبادا منتقدان سوالاتی از او بپرسند. البته او پس از آمدن به ایران مقابل عادل فردوسی پور نشست و یک قسمت از مصاحبه اش منتشر شد اما هنوز به دلایلی که شاید حدس بزنیم و بزنید، قسمت دوم گفت و گوی کی روش با عادل فردوسی پور منتشر نشده است.

همه می دانند که عادل فردوسی پور، کی روش را دوست دارد و در بسیاری از مواقع حامی او بوده اما گاهی اوقات هم کی روش را نقد هم کرده است. فردوسی پور شاید فدراسیون های فوتبال دوران حضور کی روش را نقد کرده باشد اما هیچ وقت در حوزه های فنی، کارلوس کی روش و نحوه بازی تیم ملی در تقریبا یک دهه حضور کی روش را نقد نکرده است. فردوسی پور شاید به دلیل اینکه به مربیان داخلی اعتقادی نداشت و ترس حضور مربیان داخلی را روی نیمکت تیم ملی داشت، از کی روش حمایت می کرد و برای حفظ کی روش در فوتبال ایران تلاش می کرد. مثال هایی هم در این زمینه وجود دارد. پس از ناکامی کی روش با تیم ملی در رقابتهای غرب آسیا در یکی دو سال اول حضور کی روش در فوتبال ایران که تیم ملی در مرحله یک چهارم نهایی حذف شد، فردوسی پور در برنامه نود، به عینه اعلام می کرد باید به کی روش فرصت داد تا تیم را بسازد. البته در آن مقطع مجری برنامه نود درست می گفت. تیم ملی که وارد پروسه رقابتهای مقدماتی جام جهانی 2014 برزیل شد، نتایج کی روش با تیم ملی، ایده آل نبود و حتی در مقطعی که تیم ملی در رقابتهای مقدماتی جام جهانی 2014 برزیل به مشکل خورده بود و تیم ملی در تهران یک بر صفر به ازبکستان باخته بود، برنامه نود و چند رسانه اصلی آن زمان فضای فوتبال ایران حامی کی روش بودند. تیم با کی روش سه بازی آخرش را در قطر مقابل قطر، در تهران مقابل لبنان و در اولسان مقابل کره جنوبی را پشت سر هم برد و به جام جهانی صعود کرد تا حمایتها تایید شود و منتقدان هم سکوت کنند. نمایش تیم ملی در برزیل متوسط بود اما بازی مقابل آرژانتین و بازی خوبی که تیم ملی انجام داده بود، افکار عمومی فوتبال را تحت تاثیر قرار داده بود. در هر حال تیم ملی با یک تساوی مقابل نیجریه و دو باخت مقابل آرژانتین و بوسنی به کارش پایان داد و از رقابتها کنار رفت. پس از حذف از جام جهانی برزیل، نمایش تیم ملی در مقابل نیجریه و آرژانتین آنقدر خوب از سمت فردوسی پور در برنامه نود و البته چند حامی رسانه ای پرزنت شد که او با هدف قهرمانی در جام ملتهای آسیای 2015 در استرالیا در تیم ملی حفظ شد اما تیم ملی در استرالیا هم حذف شد. پس از حذف از جام ملتها این رویه ادامه پیدا کرد و چون تیم ملی با اخراج مهرداد پولادی و در ضربات پنالتی مقابل عراق حذف شده بود، باز هم عادل فردوسی پور در برنامه نود، پشت او درآمد و در تحلیل های رسانه های حامی کی روش، این ایده ترویج می شد که با کی روش تیم ملی می تواند در جام جهانی 2018 نتیجه بهتری بگیرد و ثبات با او جواب می دهد. به همین دلیل در حالیکه کمتر کسی فکر می کرد کی روش با وجود مخالفانی مثل دبیرکل وقت فدراسیون فوتبال یعنی علیرضا اسدی در تیم ملی بماند اما در نهایت آن جدال را کی روش و یاران کی روش بردند و این علیرضا اسدی بود که توسط مهدی تاج کنار گذاشته شد تا محمدرضا ساکت به عنوان دبیرکل و سرپرست تیم ملی جای اسدی را بگیرد و این کی روش بود که برای جام جهانی 2018 روسیه حفظ شد. انتقادها در ماههای منتهی به جام جهانی روسیه از کی روش و روش مدیریتی او در تیم ملی اوج گرفت  و حتی روی جو اطراف تیم ملی اثر گذاشت. تیم ملی در جام جهانی 2018 حذف شد اما پس از حذف از جام جهانی 2018 روسیه هم اتفاقهای مشابه تکرار شد و نمایش مقابل مراکش که ایران با گل بخودی به پیروزی رسیده بود و شکست نزدیک یک بر صفر مقابل اسپانیایی که سرمربی اش عوض شده بود و تساوی با پرتغالی که رونالدوی در اوج را در اختیار داشت و یک پنالتی اش هم توسط بیرانوند، مهار شده بود، هم خوب از سمت فردوسی پور و یاران رسانه ای کی روش دوباره پرزنت شد تا تیم ملی با کی روش به جام ملتهای 2019 امارات برود. این بار اما شکست سنگین سه بر صفر به ژاپن، که سنگین ترین شکست تاریخ تیم ملی در جام ملتهای آسیا شد، در نیمه نهایی جام ملتها ثبت شد و تیم ملی در رقابتهایی که رده بندی هم نداشت، حذف شد و به خانه برگشت. حجم  انتقادها از کی روش و فدراسیون وقت و البته روشهای مدیریتی آن زمان و دوقطبی استقلالی - پرسپولیسی، کی روش – برانکو، آنقدر فضا را سنگین کرد که کی روش در نهایت مجبور به ترک ایران شد. از روزی که کی روش از فوتبال ایران تا روزی که برگشت تقریبا سه سالی طول کشید تا سیب فوتبال ایران هزار چرخ بخورد و او پس از عوض شدن چهار رییس فدراسیون (تاج، بهاروند، عزیزی خادم، ماجدی) دوباره روی نیمکت تیم ملی در جام جهانی 2022 قطر بنشیند.

در بازی اول مقابل انگلیس، سنگین ترین شکست تاریخ فوتبال ایران در جام جهانی که برخی معتقدند سنگین ترین شکست تاریخ فوتبال ملی هم هست بدست آمد. در بازی دوم مقابل ولز امیدها زنده شد اما در بازی حیثیتی مقابل آمریکا همه چیز به ضرر ایران شد. پیروزی شش بر دو، برد دو بر صفر و شکست یک بر صفر در نهایت حکم به حذف ایران داد. در واقع کی روشی که آمده بود تا به انگلیس نبازیم و حداقل مساوی بگیریم یا لااقل سنگین نبازیم با یک ترکیب اشتباه، شکست سنگین و تحقیرآمیزی به فوتبال ایران تحمیل کرد و البته در بازی مقابل آمریکا هم قرار بود حداقل نبازیم و بتوانیم مساوی را از رقیب بگیریم اما آنجا هم با یک ترکیب دفاعی تیم ملی به زمین رفت تا بازی را ببازد و به تهران بازگردد. این بار دیگر نه به آن صورت عادل فردوسی پور و برنامه نودی در کار است و نه رسانه هایی که صفر تا صد از او حمایت کنند و چیزی که مشخص است فضای فوتبال ایران است که ادامه کار کی روش در تیم ملی را به سود فوتبال ایران نمی داند. این روزها حتی کسانی که قبلا از کی روش حمایت می کردند یا سکوت کرده اند یا علیه او حرف می زنند. البته شاید این روزها نظر عادل فردوسی پور هم درباره کی روش فرق کرده باشد اما خب مطمئنا او سعی می کند نظر جدیدش را اعلام نکند. از نظر کلی منتقدان کی روش عقیده دارند که پنج تورنمنت با کی روش(سه جام جهانی و دو جام ملتها) هیچ دستاوری نداشته و نباید جام ملتهای سال آینده در قطر روی نیمکت تیم ملی بنشیند. آن هم در حالی که تیمهای ملی ژاپن، کره جنوبی، استرالیا، عربستان و خود قطر که میزبان است در اوج قدرت و هماهنگی قرار دارند و با این نگاه، تیم ملی نمی تواند با کی روش نتیجه بگیرد. اما هنوز در این باره نظر فدراسیون فوتبال و کمیته فنی این فدراسیون و یا حتی همه اعضای هیات رییسه اعلام نشده و وضعیت فعلی نشان می دهد که فدراسیون فوتبال حداقل درباره کی روش 50 -50 شده است.

 در هر حال در ادامه این گزارش به برخی ابهامات تیم ملی در دوران جدید حضور کی روش می پردازیم و البته تاکید می کنیم که "فوتبالی" به این ابهام ها نگاهی منصفانه دارد. شاید کسانی که تصمیم ساز و تصمیم گیر هستند این گزارش را بخوانند و تصمیمی بگیرند که به نفع تیم ملی فوتبال ایران باشد.

ترکیب بازی با انگلیس

شاید کمتر کسی باور می کرد که کی روش یکی از عوامل باختش به انگلیس را لو رفتن ترکیب تیم ملی چند ساعت مانده به بازی بداند اما او این ماجرا را در تمرین دو روز بعد از بازی ایران - انگلیس به خبرنگاران حاضر در تیم ملی اعلام کرد و گفت چون ترکیب لو رفته، دست او رو شده و شیرازه تیم از هم پاشیده و انگلیس توانسته به تیم ملی شش گل بزند. شاید اگر شخص دیگری چنین ادعایی داشت، این گزاره قابل بررسی نبود اما چون کی روش به عنوان یک سرمربی بزرگ و جهان دیده آن را مطرح کرده است، می شود از این نظر آن را بررسی کرد که دانستن ترکیب تیم مقابل، در دنیای امروز ماجرای چندان تعیین کننده ای نیست چون از سرمربی مثل گرت ساوت گیت بعید است که بخواهد بر اساس ترکیبی لو رفته یا حدس زده شده، ترکیب تیم قدرتمندی که می توانست حالا در جمع چهار تیم نهایی جام جهانی باشد را تغییر بدهد. هری کین اگر در زدن پنالتی دوم انگلیس در بازی مقابل فرانسه دقت می کرد و آن را به بیرون نمی زد شاید حالا انگلیس در نیمه نهایی به مصاف مراکش می رفت. ضمن اینکه اکثر تیمهای ملی حاضر در جام جهانی ترکیب های مشخص و شناخته شده ای دارند. مثلا دالیچ سرمربی کرواسی می داند اسکالونی امشب چه بازیکنانی را از تیم ملی فوتبال آرژانتین به مصاف کروات ها می فرستد و یا سرمربی مراکش به خوبی می داند که دشام چه ترکیبی را از بازیکنان تیم ملی فرانسه به مصاف شیرهای اطلس می فرستد. واقعیت این است که همان صبح روز بازی با انگلیس، کسی ترکیب لو رفته تیم ملی را چندان جدی نگرفت اما ترکیب که به صورت رسمی اعلام شد، بسیاری شک کردند که واقعا این ترکیب تیم ملی است؟ حتی یک از کارشناسان گفته بود فکر کرده ترکیب ایران در بازی با انگلیس، "دروغ سیزده" است! هیچ عقل فنی سلیمی در فوتبال قبول نمی‌کرد کی‌روش برای بازی کلیدی برابر انگلیس، آن چیدمان 11 نفره را انتخاب کرده باشد. آرایشی بدون عزت‌اللهی و با سپردن وظایف او به علی کریمی که تازه از مصدومیت آمده بود! چیدمانی بدون زوج درخشان تیم ملی در خط دفاع یعنی شجاع خلیل زاده و محمد حسین کنعانی زادگان که در مرحله مقدماتی جام جهانی قطر درخشیده بودند. دفاع تیم ملی با حضور مردانی که هرگز بازی کنار هم را تجربه نکرده بودند تشکیل شده بود و البته خامه روی این کیک که بود؟ روزبه چشمی! حضور مجدد روزبه چشمی در قلب خط دفاع تیم ملی که مصادف شد با خوردن سه گل اول تیم ملی انگلیس که روزبه چشمی در هر کدام به نوعی مقصر بود. در نیمه دوم سید مجید حسینی، روی سه گل دوم تیم ملی انگلیس مقصر به نظر می رسید! اگر کی روش را دوباره دیدیم از او حتما می پرسیم چرا این ترکیب را گذاشت؟ و اگر ندیدیم و یا نشد که ببینیم، این نکته را می نویسیم که کی روش انگار دوست داشت امضای خودش پای ترکیب تیم ملی در بازی مقابل انگلیس باشد و نگویند که او تیمش را با ترکیب سرمربی برکنار شده تیم ملی به مصاف انگلیس فرستاد. 

بازی نکردن خلیل‌زاده

اساس بازی انگلیس و حتی ولز، بردن توپ به کناره‌ها و سپس ارسال یا کات‌بک بود. حربه‌ای که انگلیس برای کلکسیون گلهایش به دروازه تیم ملی، از آن بهره برد. در بین مدافعان تیم ملی، شجاع خلیل‌زاده بهترین و بهینه‌ترین بازیکن برای دفع چنین ترفندی بود. او هم خوب ضربه سر می‌زد و هم در قطع توپ‌های ارسالی از کناره‌ها به دلیل توانمندی در تکل زدن با هر دو پا، گزینه اصلح بود ولی خلیل‌زاده قطر را بدون یک ثانیه هم رنگ چمن را ندید. این هم یک ابهام دیگر است که باید درباره اش از کی روش پرسید. یکی می گفت مثلا نکند، کی روش شبی که ارنج را می نوشته یاد مصاحبه های شجاع خلیل زاده علیه خودش در سه سالی که ایران نبود افتاده باشد! البته مطمئنا کی روش برای همه سوالات پاسخی دارد اما اگر راستش را بخواهید خلیل زاده، علاوه بر همه مواردی که گفته شد، جنگندگی ذاتی داشت که به درد بازی انگلیس و البته آمریکا هم می خورد.

بازی نکردن امیری

دوندگی به علاوه جنگندگی و سپس تکنیک لازم و توانمندی بالا در زدن ضربه آخر؛ وحید امیری در بین هافبک‌های ایرانی، یک نمونه کامل و استاندارد است. بازیکنی که در تمام دقایق حضور تیم ملی در جام جهانی، نیازمندش بودیم ولی جز چند تصویر محو از گرم کردن، دیگر خاطره‌ای از او در قطر نداریم. سوال از کی روش این است که مصدومیت امیری اینقدر شدید بود که او حتی نمی‌توانست بازیکن تعویضی باشد؟ بازیهایش در پرسپولیس که چیز دیگری می‌گوید. خب اگر مصدومیت سنگین بود، چرا او را به قطر برد و ای کاش یک بازیکن سالم را می برد. سوال دیگر از کی روش هم این است آیا ارزش نداشت در ده دقیقه مانده به پایان بازی آمریکا وحید امیری به زمین می رفت؟ راستی یادمان آمد که وحید امیری هم یکی دو مصاحبه درباره کی روش کرده بود که البته مثل مصاحبه های خلیل زاده نبود و چیزی نگفته بود که علیه سرمربی بزرگ تیم ملی در جام جهانی 2022 قطر باشد.

بازی با آمریکا

ابهام دیگر درباره نحوه بازی تیم ملی در بازی آخر مقابل آمریکاست که انگار با هدف نباختن وارد زمین شد. نباختن در درجه اول یعنی مساوی گرفتن به قصد صعود از گروه یا آبرومندانه تورنمنت را ترک کردن. البته مساوی گرفتن هم راه و چاه دارد که در این باره نوشتن از مجال این مطلب خارج است. نباختن در درجه بعدی یعنی بردن حریف.برای ما در بازی با آمریکا چون تساوی می خواستیم بردن در درجه دوم قرار می گرفت وگرنه کلا در فوتبال باید تیم برای بردن به میدان برود و اولویتش بردن باشد اما چیزی که در زمین دیدیم متفاوت بود. این آمریکایی ها بودند که برای بردن به میدان آمده بودند و نحوه بازی آنها مشخص بود که بیشتر از ایرانی ها می خواستند از گروهشان صعود کنند. راستش را بخواهید درست از لحظه‌ای که ضربه پولیسیچ به تور رسید، کی‌روش هنگ کرد و حتی برای هجومی تر شدن تیم ملی کار خاصی نکرد. او بین دو نیمه و درحالیکه تیم ملی نیاز به زدن گل داشت، در یک حرکت عجیب سردار آزمون را از زمین بیرون کشید تا تیم ملی بدون مهاجم نوک شود! جانشین او، سامان قدوس بود که بازیکنی به شدت توپ‌گریز است. دقایقی بعد انصاری‌فرد وارد زمین شد. واقعیت مهم دیگر این است که در این آنارشی ذهنی عجیب و غریب، ما صعود را از دست دادیم. به قول آن ضرب المثل قدیمی ایرانی، اگر در زندگی ات دنبال چلوکباب باشی، ممکن است نان و پنیری، نان و ماستی به تو برسد و گشنه نمانی اما اگر دنبال نان و پنیر و نان و ماست بروی، ممکن است همین نان و پنیر و نان و ماست را هم بدست نیاوری! ما در بازی با آمریکا دنبال نان و پنیر و نان و ماست بودیم که تهش نان خشک هم گیرمان نیامد!

انتخاب بیرانوند برای بازی آخر

بگذارید خوب کی روش را هم بگوییم. کی روش تیم ملی ای را که در بازی مقابل انگلیس، کمرش شکسته بود را خیلی خوب احیا کرد تا ولز را ببرد. بازیابی روحیه آن تیم کار ساده ای نبود اما کی روش انجامش داد. البته از حق هم نگذریم که ولز تیم قدرتمندی نبود و تیم ملی در آن بازی خیلی زود به بازی مسلط شد و راحت می توانست تیم ملی ولز را شکست دهد. در زمینه دروازه بان عملیات بازیابی روحیه سید حسین حسینی که شش گل خورده بود هم با بازی دادنش برابر ولز به بهترین شکل و با موفقیت کامل انجام شد. اما ناگهان برابر آمریکا، بیرانوند به ترکیب اصلی برگشت. اینکه چرا برگشت را کی روش باید پاسخ دهد اما برخی عقیده دارند که بیرانوند کمی و حتی بیشتر از کمی، با ترس بازی کرد و شاید به همین دلیل بود که همه توپ‌های ارسالی را با یک دست دفع کرد. بیرانوند به خاطر مصدومیت از ناحیه بینی که مصدومیت سنگینی هم هست، از ترس برخورد با دیگر بازیکنان، حتی روی ارسال‌های خنثی هم از دروازه‌اش بیرون نیامد و برخی معتقدند در صحنه گل آمریکا، می توانست زودتر بیرون بیاید و توپ را دفع کند اما این اتفاق نیفتاد و تیم ملی گل خورد و به همین سادگی، تیم ملی با دلهره از استراتژیک‌ترین قسمت زمین به بازی وارد و آن را ادامه داد. شاید اگر حسینی دروازه بان بود، آن گل را از مهاجم چلسی نمی خوردیم! 

افت جهانبخش

ستاره تیم ملی در مرحله مقدماتی جام جهانی، طبق معمول زیرنظر کی‌روش تبدیل به مهره‌ای بی‌کیفیت شد. علیرضا جهانبخش که زیرنظر اسکوچیچ، همه‌کاره تیم ملی بود، در جام جهانی به شدت ضعیف بود و کمتر از 90 دقیقه در جریان بازیها حاضر شد. او در این مدت کم، 2 اخطار گرفت و یک موقعیت گلزنی را از دست داد. نوع استفاده کی‌روش از او یا هر دلیل دیگری، شماره 7 و افتش نسبت به چند ماه قبل، مورد عجیبی بود. درباره جهانبخش شاید چون کمتر از 90 دقیقه بازی کرده کمتر هم نوشته شده اما او جهانبخشی نبود که ما می شناختیم.

تغییر سیستم

درحالیکه چیدمان 3-3-4 و قابلیت تبدیل آن به 1-4-1-4 باعث شده بود تیم ملی در بازیهای تدارکاتی برابر اروگوئه و سنگال، نمایش قابل قبولی داشته باشد، ناگهان کی‌روش در جام جهانی دست به تغییر این سیستم زد. استفاده از 2-3-5 عجیب و غریب برابر انگلیس و سپس تغییر سیستم به 2-4-4، تیم ملی را با یک هنگ! عجیب روبرو کرد. هنگی که منجر به هنگ اور شد. در واقع تیمی که طور دیگری تمرین کرده بود، حالا می‌بایست طوری بازی کند که تمرین نکرده بود. این هم یک ابهام بزرگ تاکتیکی بود که به تیم ملی در دوحه قطر ضربه زد.

*چند سوال کوچولو

اگر کی روش را ببینیم، اول می پرسیم چرا نورافکن خط خورد؟ و همینطور میلاد سرلک. یک سوال دیگر این است که چرا با چهار دروازه بان به قطر رفتیم؟ و البته سوال دیگر این است که چرا با 25 بازیکن به قطر رفتیم؟ سوالهای دیگری هم درباره تعداد افراد حاضر در کادرفنی و دستیاران خارجی هم می پرسیم. خلاصه سوال زیاد داریم به شرطی که کی روش را ببینیم. 

ما چه کنیم؟

منتقدان کارلوس کی‌روش معتقدند در تمام تقریبا یک دهه حضور او روی نیمکت تیم ملی، کی روش از همه طلبکار بوده است. این سوال همیشه مطرح شده و شاید گاهی اوقات از سمت فدراسیون نشینان هم این سوال مطرح شده که فوتبال ایران متشکل از فدراسیونی ها گرفته تا سازمان لیگی ها و باشگاهها و مدیران و مربیان و بازیکنان، چطور باید با کی روش رفتار کنند که مقبول مرد پرتغالی باشد؟ برخی منتقدان هم عقیده دارند چرا بعد از شکست سنگین مقابل انگلیس و آن افتضاح تاریخی(بالاخره خوردن شش گل در یک بازی که البته جاداشت یکی دو گل دیگر هم بخوریم و یک توپ هم به تیرک دروازه حسینی خورد افتضاح است)، آیا همچنان فوتبال ایران بدهکار به کی روش و کی‌روش، طلبکار از فوتبال ایران است؟ سوال دیگری هم که از کی روش باید پرسیده شود این است که چرا در مصاحبه‌اش یا بهتر بگوییم مصاحبه تنظیم شده اش قبل از ترک ایران، طبق معمول همه مقصر بودند جز او و کادر فنی عریض و طویل ده دوازده نفره اش؟ سوال دیگر هم این است که چرا به او اینقدر پر و بال داده شده که هر بار بدون عذرخواهی بابت شکست‌هایش در پنج دوره جام جهانی و جام ملتها و البته یک دوره رقابتهای غرب آسیا به منتقدان دلسوز فوتبال ایران بتازد؟ در این جام جهانی هر تیمی حذف شد، یا سرمربی اش استعفا کرد، یا برکنار شد یا عذرخواهی کرد و بعد از عذرخواهی برکنار شد. برکناری و استعفا پیشکش آقای کی روش، چرا سرمربی تیم ملی فوتبال ایران هنوز یک عذرخواهی خشک و خالی از اهالی و جامعه فوتبال ایران نکرده است؟ مگر یک عذرخواهی چقدر هزینه و بها دارد استاد کارلوس کی روش؟

گزارش از علیرضا خطیبی/ پایگاه خبری فوتبالی

1234