پایگاه خبری فوتبالی- پرسشهای بسیار زیادی در مورد سیاوش یزدانی وجود دارد؛ سؤالاتی که طرح و مرور هر یک از آنها فقط به ضرر خود این بازیکن تمام میشود.
پرسشهای بسیار زیادی در مورد سیاوش یزدانی وجود دارد؛ سؤالاتی که طرح و مرور هر یک از آنها فقط به ضرر خود این بازیکن تمام میشود. آیا یزدانی تنها سرباز فوتبال ایران است؟ آیا بقیه فوتبالیستهای ایرانی برای گذراندن خدمت سربازی راهی تیمهای نظامی نشدند؟ به هر حال این «قانون» است و باید رعایت شود. به علاوه همه میدانیم که امکان خدمت در تیمهای نظامی یکی از بزرگترین امتیازاتی است که به فوتبالیستها داده شده، وگرنه بسیاری از پسران ایرانی در شرایطی نظام وظیفه را پاس میکنند که اصلا قابل مقایسه با شرایط و امکانات رفاهی آقایان فوتبالیست نیست. پس این همه ناز و ادا بابت چیست؟ استوری «روزهای بیرویا» چه معنایی میتواند داشته باشد؟ اصلا فرض کنیم از هر جهت حق با یزدانی است؛ رفتارهای او چه کمکی میتواند به حل مشکلش کند؟ آیا بهتر نبود به جای رویه فعلی، از ابتدا او تن به قبول قانون میداد و با حضور مؤثر و بیحاشیه در ملوان، حتی بخت خودش برای حضور در تیم ملی را هم پابرجا نگه میداشت؟
غیرقابل دفاع
رفتارهای سیاوش یزدانی نهتنها در ملوان، بلکه حتی در استقلال هم قابلقبول نبوده است. او سر ماجرای خدمتش با فرهاد مجیدی و مصطفی آجورلو اصطکاک پیدا کرد، اما اوج شگفتی زمانی بود که این بازیکن در مصاحبهای عجیب از کمکاریاش در دوران محمود فکری به بهانه مشکل با مربی و نیز تأخیر در دریافت دستمزدش پرده برداشت. مجموعه این شرایط باعث شده حتی تیفوسیترین هواداران استقلال هم دیگر پشت سیاوش نایستند و برای دفاع از او هزینه ندهند. این داستان تلخ بازیکنی است که زمانی فرهاد مجیدی در موردش میگفت یک انگشت او به کل مدافعان تیم ملی میارزد!
7777