پایگاه خبری فوتبالی- شکست برابر الجزایر دقیقا همان خامهای بود که کیک فوتبال ایران به آن نیاز داشت: صد درصد باخت در بازیهای تدارکاتی بعد از رسیدن به جام جهانی.
به گزارش فوتبالی، ورای این باخت اما، برداشتهای مختلف از نمایش تیم ملی در قطر بود که کمتر، امیدوارکننده نشان میدادند.
* دوران اسکوچیچ
برای مرد کروات، عروسی خیلی زود تمام شد. همه آن تحسینها بابت عبور تیم ملی از پیشمقدماتی سخت بحرین و سپس قطعی کردن صعود به جام جهانی در کوتاهترین زمان ممکن حالا از بین رفتهاند. اسکوچیچ حالا مردی است با دو رویه: محبوب برای فدراسیونی ها بابت نق نزدن و درخواستی نداشتن و البته دوستان نزدیکش در رسانهها و مغضوب برای منتقدان و البته فوتبالیها بابت همان نداشتنهایی که محبوبش کرده است.
اسکوچیچ بدشانس است. خواه، ناخواه، او با کارلوس کیروش مقایسه میشود و خب در این قیاس، بازندهای محض است. البته اینکه چرا با یکی مثل ویلموتس مقایسه نمی شود، هم خودش ماجرایی است. در هرحال مهمترین کاری که اسکوچیچ بعد از قطعی شدن صعود تیم ملی به جام جهانی انجام داد، منهای مسافرت به کرواسی و ندیدن لیگ برتر، رد کردن حریفانی بود که با انبوهی از مشکلات و پس از بوروکراسیهای اداری فراوان، پذیرفته بودند با تیم ملی بازی کنند. درحقیقت اسکوچیچ هم نام رقیب دلخواهش را اعلام نمیکند و هم رقبای دیگر را خط میزند. اینکه تیم نصفه و نیمه الجزایر چه برتریای نسبت به سنگال دارد، سوال بدون پاسخی است. تردیدهای همیشگی درباره اسکوچیچ دوباره به سمت مرد کروات هجوم آوردهاند و سوال ویژه: او مرد رویاهای ما در جام جهانی هست؟ معامله تیم ملی و اسکوچیچ در جام جهانی 2022، دو سر برد است یا او هم مانند هموطنش در 2006 از نردبان ایران بالا رفته و وقتی به اوج مدنظرش رسید، نردبان را واژگون میکند؟ البته همه اینها را می نویسیم و می دانیم که او حداقل تا پایان جام جهانی سرمربی تیم ملی فوتبال ایران است مگر اینکه اتفاق فوق خاصی بیفتد.
* چند نکته
سوای نتیجه رقم خورده در بازی با الجزایر، نمایش تیم ملی دقیقا همانی بود که از پازل ذهنی و تاکتیکی اسکوچیچ انتظار میرفت. تیمی که در دفاع کاملا لرزان و متزلزل است و تمام اتکایش به هوش و نبوغ مردان فاز هجومیاش خواهد بود. استفاده از امید نورافکن در قلب خط دفاع، یک تیر به 2 نشان است ولی با این تبصره که هر دو در جهت، در بازی با الجزایر، تیم ملی متضرر شد: اولا نورافکن هرگز یک مدافع میانی نبوده، نیست و نخواهد شد و بهتر است «کیروش»بودن کناری برود و صرفا روی توانایی او برای ارسال پاسهای قطری حساب نشود. ثانیا باید باور کنیم هیچ مدافع چپی در حال حاضر، بهتر از نورافکن نداریم. بنابراین با او در قلب خط دفاع، تزلزل در دفاع میانی حفظ شده و نقش او به سمت چپ از روی نیاز، مایل می شود.
اسکوچیچ روی چیدمانی با 4 مدافع، 2 هافبک دفاعی، یک هافبک اتصال و 3 بازیکن هجومی حساب میکند و به جز 3 مرد هجومی یعنی جهانبخش، طارمی و آزمون باید قبول کنیم در تمامی نقاط استراتژیک دیگر ضعیف هستیم. علی قلیزاده هنوز در تیم ملی الهامبخش نشده و فقط و تنها فقط به یک دلیل بازی میکند: مصدومیت وحید امیری. زمان برگشتن امیری به زمین و سطح آمادگیاش در جام جهانی، تعادل کفه ترازوی تیم ملی را در قطر مشخص میکند. البته پزشکان می گویند که او می رسد اما زمانش مهم است. زوج عزتاللهی و نوراللهی، ترکیب برندهای برای مرکز زمین بود ولی دیگر، نیست. چرا؟ ساده است. هر دو نفر بابت حضور در لیگهای قطر و امارات، ضعیف شدهاند؛ دیگر خبری از قدرت توپگیری عزتاللهی نیست و نوراللهی هم درست در بدترین روزهای فوتبالی 5 سال اخیرش قرار دارد هر چند دو سال دیگر با شباب الاهلی تمدید کرده است. متاسفانه در جغرافیای فوتبال ایران هم بازیکنی بهتر از آنها نداریم. سن بالای امید ابراهیمی به علاوه نوع بازی و تفکر فوتبالی میلاد سرلک، آنها را عقبتر نگه میدارد.
در یونیت دروازهبان و 4 مدافع که اوضاع به شدت بغرنج بوده و با یک مساله بدخیم روبرو هستیم: تلورانس در بازی امیر عابدزاده، برجستهترین صفت بازیاش است: روزی در حد ستاره و روزی در قعر منحنی بازی. البته نمی دانیم چرا با وجود نمایش ضعیف عابدزاده در کره جنوبی و کلین شیت بیرانوند در مشهد، چرا دوباره عابدزاده فیکس تیم ملی شد؟ در سمت راست خط دفاع که از صادق محرمی نباید انتظار زیادی داشت، او همان است که بود اما اسکوچیچ به او اعتقاد ویژه ای دارد حتی اگر دانیال اسماعیلی فرد، بمب نقل و انتقالات فصل باشد. زوجهای مختلف قلب خط دفاع هرگز آرامشبخش نبودهاند و در سمت چپ هم به جز نورافکن، مهرهای نداریم که بتوان برچسب استاندارد رویش زد. هر چند همان نورافکن روی گل دومی که ایران از الجزایر خورد، مقصر بود.
* در عرض 4 سال
تیمی که فقط یک بغل پای طارمی برای صدرنشینی در گروه مرگ جام جهانی 2018 یعنی جایگاهی بالاتر از اسپانیا و پرتغال، فاصله داشت در کمتر از 4 سال تبدیل به تیمی شده که نمیتواند رقبایش با رنکینگ زیر 50 را ببرد. این درحالی است که بخصوص در فاز هجومی، ستارههایمان پیشرفت فوقالعادهای نسبت به 4 سال قبل داشتهاند: طارمی، آزمون و حتی جهانبخش با مردان جام جهانی روسیه قابل مقایسه نیستند. ایراد قطعا در جای دیگری است. کی روش اگر فاز حمله ای تیم ملی را نساخت و به ضدحمله اعتقاد داشت، اما فاز دفاعی را ساخت. اسکوچیچ می توانست فاز حمله را با بهترین بازیکنان هجومی حال حاضر بسازد. مطمئنا کسی دوست ندارد تیم ملی فوتبال ایران، توریست خوبی برای جام جهانی 2022 باشد و سطح جام جهانی را پایین بیاورد. یادمان نرود رقبای اصلی ما در آسیا یعنی کره جنوبی، ژاپن، عربستان و استرالیا و حتی قطر در جام جهانی هستند و به فکر حضوری خوب در جام جهانی و آماده شدن برای جام ملتهای آسیایی که هنوز میزبانش معرفی نشده است. جام ملتهایی که سال 2023 برگزار خواهد شد. برای رسیدن به قهرمانی جام ملتها، مطمئنا باید از سد این حریفان عبور کرد.
گزارش از علیرضا خطیبی/ پایگاه خبری فوتبالی