از انقلاب ژاوی تا کودتای یحیی (علیه خودش)

از انقلاب ژاوی تا کودتای یحیی (علیه خودش)

پایگاه خبری فوتبالی- هوادار پرسپولیس عصبی است و به دنبال جواب می گردد اما چه کسی حقیقت ماجرا را می داند؟                                    

به گزارش فوتبالی و به نقل از ورزش سه، از بارسا شروع می کنیم تا به پرسپولیس برسیم. دو تیم با وضعیتی کاملا متفاوت ازهم. یکی در اسپانیا با کومان تا خط پایان رفت و عملا در میانه فصل قید جام را زد، دیگری در لیگ ایران شانس اصلی جام بود اما حالا ...

مربی موثر است. بیش از آنکه ما می بینیم و حس می کنیم. فراتر از آنچه حتی تصور می کنیم. بازیکنانی مثل دمبله، ترشتگن، آراخوئو و لوک دی یونگ را در زمان کومان با وضعیت فعلی قیاس کنید. تعجب نکنید این معجزه مربی است که نخست  با اعتماد روی ذهن بازیکنانش اثر می گذارد سپس کار به امور فنی می رسد. تصور کنید در زمان کومان، بارسا از لوانته عقب می افتاد. داور سه بار به ضررش پنالتی می گرفت. لوک دی یونگ مدت ها هو می شد. اما حالا یک کاردان در راس کار است و حتی رئالی ها هم از دیدن این حجم تغییر لذت می برند. هرکس به شما آدرس غلط بدهد بتز هم مقصر خودتان هستید که باور می کنید. شاید یک گلر خوب نقش 60 درصدی در موفقیت یک مجموعه داشته باشد اما من می گویم نقش سرمربی 200 درصد است.

پرسپولیس - آلومینیوم

هوادار پرسپولیس عصبی است و به دنبال جواب می گردد اما چه کسی حقیقت ماجرا را می داند؟ بهتر است از لیگ های گذشته شروع کنیم. روزهایی که تیم برانکو و یحیی حقیقتا خوب نبودند اما کمتر تیمی موفق به باز کردن دروازه شان می شد. آنها انقدر در 50 متر زمین خودی مطمئن ظاهر می شدند که کمتر تیمی برابرشان رویای پیروزی را در سر می پروراند.
دلیلش هم کاملا مشخص بود. برانکو قبل از ساختن جلوبندی، سراغ خط دفاع و شاسی تیمش آمد. خریدهای درست، انتخاب های اصولی و اعتماد، موجب شد که همان شجاع خلیل زاده پر اشتباه ناگهان تبدیل به ستون اصلی تیم شود. سید جلال با وجود سن بالا، همچون جواهر ظاهر شد. بعد از برانکو کنعانی آمد و او هم همین مسیر را رفت. وقتی یحیی آمد، با رفتن شجاع  و بیرو، باز هم با وجود سید جلال آماده و کنعانی و لک تازه وارد، پرسپولیس این برتری ویژه را حفظ کرد. آنها در بدترین روزهایشان هم بد گل نمی خوردند. خبری از اشتباهات فردی در زمین خودی نبود.

هوادار قرمز


روزهای روشن خداحافظ

اما حالا وضعیت کاملا متفاوت است. با رفتن شجاع و کنعانی نوبت به آزمون مهم یحیی رسید. او برخلاف برانکو یک چیز را نداشت، اعتماد به بازیکنی که خودش آورده است. مگر می شود 24 هفته لیگ و 3 هفته حذفی، او 2 هفته متوالی یک ترکیب ثابت را تست نکند؟  تردید نکنید اگر هنانوف از روزی که فیکس شد، ثابت در پستش می ماند و با هر اشتباهی یا بدون اشتباه روی نیمکت پرچ نمی شد، حالا پرسپوليس یک مدافع با اعتماد به نفس استاندارد را داشت. هنانوف از لحاظ فنی، بهترین مدافعی بود که یحیی آورد. فرجی و نعمتی و ابراهیمی، هیچکدام در استانداردهای پرسپولیس موفق ظاهر نشدند اما اگر هر یک از اینها به هر ترتیبی تا انتها، کنار هنانوف فیکس می ماند، تردید نکنید در این برهه لیگ و حذفی آنها دو مدافع با اعتماد به نفس عالی داشتند.
نمونه دم دستی می خواهید همین حسین حسینی، سیاوش یزدانی و مردامند در استقلال. سه بازیکنی که فصول گذشته به واسطه تغییرات زیاد، اعتماد به نفس لازم را نداشتند و مرتب هر یک اشتباه می کردند چون می دانستند یک نفر بیرون است که جانشین شان می شود. اما مجیدی این فصل به هر سه آنها گارانتی ثابت بودن را داد. نتیجه را هم همه دیدند. مجیدی از الگوی برانکو استفاده کرد اما یحیی و مطهری به دنبال کشف رازهای بزرگ بودند! سادگی فوتبال را فراموش کردند و خواستند اثبات کنند، کشفیات شان حتما موجب ارتقای فوتبال پرسپولیس می شود. نیتجه حالا پیش روی شان است.

راز اول موفقیت این است؛ سرمربی خیلی سریع و فوری به بازیکن استانداردش می رسد و سپس تنها وظیفه ای که دارد، دادن اعتماد به نفس به آنهاست. به غیر از ترابی ، امیری و سرلک که حقیقتا می دانستند درهرحالتی ثابت هستند، این وضعیت برای کدام بازیکن وجود داشت؟ یحیی که پیشتر در ذوب و پدیده، ده‌ها جوان و ستاره به فوتبال ایران معرفی کرد، از خودش بپرسد بعد از سه فصل در پرسپولیس چه کسی را معرفی کرده است؟ لک که بهترین خریدش بود را عملا به واسطه همین اشتباهات، نابود کرد. خریدهای خودش را قابل ندانست. مهدی عبدی بهترین استعداد خط حمله لیگ برتر را ببینید که چگونه یک خط در میان خوب و بد می شود و حالا همه از او ناامید شدند. پای خبرنگاران را به بهانه کرونا بیش از دو سال از تمرین بریدند اما آنهایی که گوش و چشم ما بودند چقدر از عملکرد خوب شریفی، عمری و پیشتر سعید حسین‌ پور گفتند. اصلا چه شدند آنها؟!

یحیی و مطهری

اینکه چرا به جوان‌ها بازی نرسید را به حساب ترس یحیی و تکرار تجربه اول در پرسپولیس در سال 90 می دانیم و به واسطه دو قهرمانی متوالی او با پرسپولیس در این مورد، او را قضاوت نمی کنیم. او عقیده دارد برعکس ذوب و پدیده نمی شود در پرسپولیس به جوان بها داد. اما پرسش این است که چرا اعتماد به نفس لازم را به همان هایی که خودش آنها را خرید و انتخاب کرد، نداد؟

فوتبال برخلاف همه تاکتیک های پیچیده و رمز و رازهایش برای پیروزی، دست آخر در نتیجه گیری یک بازی ساده است. نباید اشتباه کنی. اما پرسپولیس برابر آلومینیوم نه یک بار که بیش از چندین مرتبه اشتباه مرگ بار در خط دفاعیش داشت.

هواداران قرمز ابتدای دهه 90 را به خاطر دارند. هنوز برانکو نیامده بود و خریدهای عجیب و غریبی درون دروازه این تیم دیده می شد. همه هم بدون استثنا ناکام. چقدر راحت با دو اشتباه قرمزها دریبل دو طرفه به آن دوران زدند.

در این برهه این پرسش که یحیی بماند یا برود هیچ اهمیتی ندارد، هر که سرمربی این تیم در فصل آتی باشد باید بداند قهرمانی حاصل نمی شود جز جذب یک دروازه بان بزرگ و امتحان پس داده و خط دفاعی ای که در طول 30 بازی روی هم رفته 3 اشتباه بزرگ هم نمی کند. بله 6 بازی مهم و سرنوشت ساز از لیگ مانده و شاید اتفاقات به گونه ای رقم بخورد که کمتر کسی آن را باور دارد. اما بهتر است پرسپولیس فارغ از خوش خیالی که طبیعتا ریشه در خوش شانسی محض دارد، از همین امروز، خریدهای بزرگش را شروع کند. اگر قهرمان شدند که بهتر اما اگر روند این تیم همچنان ناامید کننده بود، دست کم آن روز زودتر از سایرین فکر بازگشت را کرده اند.


مهدی طاهرخانی

9719