پایگاه خبری فوتبالی- 10 امتیاز از 4 بازی و صدرنشینی از همان روز اول تا اینجای کار بدست آمده است و باد در گروه اول مقدماتی جام جهانی همچنان به پرچم تیم ملی میوزد.
به گزارش فوتبالی، درحقیقت این رقبا هستند که باید برای متوقف کردن ما به آب و آتش بزنند چون سرنوشت تیم ملی در دستان خودش است و این روند، مسیری جز رسیدن به جام جهانی قطر را در پایان به عنوان مقصد ندارد. در فاصله 6 بازی تا پایان، واقعیتها و حقایقی هست که باید دیده و از همین حالا برایش برنامه ریزی شود تا معامله فعلا دو سر برد درنهایت به باخت برای تیم ملی منجر نشود.
* نیمههای دوم
6 گل در 4 بازی شامل یک گل به امارات، سوریه و کرهجنوبی و 3 گل به عراق؛ این بیلان گلزنی اما یک نکته ویژه و عجیب دارد: یک گل در نیمه اول و 5 گل در نیمه دوم. تیم ملی در دوران اسکوچیچ علاقه ویژهای به نیمه مربیان! داشته و دارد. گویا یک انرژی ارادی!، اجازه گلزنی در نیمه اول را میگیرد و همهاش را به نیمه دوم تزریق میکند. سوای نداشتن بازیهای تدارکاتی، این اتفاق میتواند ناشی از دو موضوع باشد: آنالیز اشتباه گروه گران! آنالیزورها به علاوه توانمندی همیشگی اسکوچیچ در تجزیه و تحلیل روند بازی در هنگام انجامش.
* جناح چپ
امیری و محمدی برابر سوریه، نورافکن برابر عراق، نورافکن و امیری و حاجصفی برابر امارات و امیری و نورافکن برابر کرهجنوبی؛ تکلیف اسکوچیچ بعد از گذشت 360 دقیقه از مرحله مقدماتی هنوز با سمت چپ خط دفاعیاش معلوم و مشخص نشده.
این تشتت ذهنی و نظری قطعا کار دست تیم ملی میدهد؛ اگر وحید امیری، هافبک بهتری نسبت به مدافع هست (که واقعا هم هست)، تیم ملی با قرار دادن او در خط اول دو تاوان میدهد: نداشتن امیری در خط میانی و داشتن مدافعی در سمت چپ که مدافع نیست.
* مثلث خط حمله
ترکیب طارمی، آزمون و جهانبخش در خط سوم و طبقه بالایی هرم بازی تیم ملی به بهترین شکل ممکن جواب داده است. فقط میماند اضافهکاریهایی مانند بازیدادن به قلیزاده برابر کرهجنوبی که هیچ تاثیری نداشت و تنها یک تعویض را سوزاند.
این 3 نفر در بازیهای قبلیمان، همهکار کردهاند: گل جهانبخش و پاس گل طارمی برابر سوریه، گل و پاس گل طارمی، گل جهانبخش و پاس گل آزمون برابر عراق، گل طارمی و پاس گل آزمون برابر امارات و گل جهانبخش و پاس گل آزمون به کرهجنوبی. وقتی ترکیبی دارد کار خودش را میکند، چه اصراری به اضافهکاری و ایجاد اختلال هست؟
* تهنشینی روی نیمکت
ستارههایی هستند که در این مقطع زمانی نه تنها جایی در ترکیب اصلی تیم ملی ندارند بلکه حتی فرصت پیدا نمیکنند برای اتلاف وقت وارد زمین شوند. مهدی قایدی، مهدی ترابی، کریم انصاریفرد، سامان قدوس و حتی احسان حاجصفی؛
این 5 نفر بیتردید در هر مقطع زمانی دیگری جزیی انکارناشدنی از ترکیب تیم ملی بودند ولی اسکوچیچ و اصولا مربیان کروات به ندرت تغییری در پازل ذهنیشان میدهند و به همین دلیل هم هست که تیم ملی کم تعویض میکند و ستارههایی که نام برده شدند روی نیمکت در حال تهنشین شدن هستند.
* به چند مدافع خوب نیازمندیم
پارگی رباط صلیبی مرتضی پورعلیگنجی و عارف غلامی، افت عجیب و غریب و باورنکردنی سید مجید حسینی و بیتجربگی محض سیاوش یزدانی که فقط دعوت میشود تا قبل از سوت بازی از لیست خط بخورد و هنوز رنگ لیست 23نفره را ندیده است؛ این گزارهها یعنی همچنان و تا اطلاع ثانوی تیم ملی باید با زوج خلیلزاده و کنعانیزادگان ادامه بدهد. آنها تا وقتی که حملهای و هجومی به سمت دروازه نباشد، اطمینانبخش هستند ولی تیم ملی اگر مثل امارات و کرهجنوبی، مورد حمله قرار بگیرد در فاصله بینشان میتوان چند گیت عوارضی! راه انداخت. تیم ملی حداقل برای جام جهانی به چند مدافع خوب و خیلی خوب نیاز دارد.
* معاملهای با سود بیشتر برای اسکوچیچ
حضور دراگان اسکوچیچ روی نیمکت تیم ملی، معاملهای دو سر برد است که طرفین را با نهایت رضایت و لبخند روی لب همراه میکند. این معامله اما بیشتر به سود مرد کروات است که داشت از ایران میرفت و حتی روی نیمکت صنعت نفت هم دوام نیاورده بود ولی ناگهان سرمربی تیم ملی شد.
تیم ملی با توجه به اوضاع ستارههایش، راهی جام جهانی قطر میشود و همه می دانند این ماجرا چندان ربطی به کادر فنی بالای سرش ندارد. اما آیا اسکوچیچ هم روی هر نیمکت دیگری جز تیم ملی راهی جام جهانی میشد؟ اصلا آیا تیم ملیای پیدا میشد که نیمکتش را به مرد کروات تعارف بزند؟
* آمار و احتمالات
لبنان 5 امتیازی یعنی اگر آنها در بازی بعد شکست داده شوند، فاصله امتیازی ایران 13 امتیازی با لبنان فعلا رده سومی یا امارات و عراق برنده در آخرین بازی دور رفت به 7 یا 8 امتیاز میرسد. این اختلاف امتیازی با توجه به در پیش بودن 5 بازی دور برگشت یعنی تیم ملی با بردن تنها 3 بازی از نیمه دوم مقدماتی جام جهانی، صعودش را قطعی میکند. بنابراین وقتی 11 بهمن اینفانتینو وارد ایران میشود، فردایش و در جریان میزبانی از امارات تیم ملی میتواند جشن صعود بگیرد. بنابراین از همین حالا می شود برای حضور تماشاگران در بهمنماه 1400 برنامهریزی شود.
* آینده
عدم صعود تیم ملی و نرسیدن به جام جهانی 2022 با توجه به اوضاع فعلی، تقریبا جزو محالات است. اما آیا تیم ملی در قطر همچنان به اسکوچیچ وفادار میماند؟ اگر جواب مثبت باشد، رویدادی مانند 2006 در انتظارمان است که همه تلاش برانکو، کمکردن توقعات بود و نه تمرین و زوم روی تیم ملی. رسیدن به جام جهانی یک حسن ویژه دارد: در این صورت، ما میتوانیم مربیان بزرگ را با تخفیفهایی خوب به نیمکتمان بیاوریم. واقعیت این است که حضور با اسکوچیچ در جام جهانی، معاملهای است که این بار فقط یک طرف برنده دارد و آنهم کسی نیست جز مرد کروات. اگر قرار است تیم ملی به جام جهانی برود و مثل همه پنج دوره قبل از گروه صعود نکند با اسکوچیچ برود اما اگر قرار است تیم ملی از گروهش صعود کند، فدراسیون فوتبال روی نیمکت تیم ملی، باید طرحی نو دربیاندازد.
گزارش از علیرضا خطیبی/ پایگاه خبری فوتبالی