فیروز کریمی؛ از ستاره‌ساز تا تراکتورساز!

فیروز کریمی؛ از ستاره‌ساز تا تراکتورساز!

پایگاه خبری فوتبالی- بازگشت فیروز کریمی به لیگ برتر به عنوان سرمربی آن هم با تیمی همچون تراکتور از اتفاقات جالب لیگ بیستم در هفته های پایانی‌اش خواهد بود.

به گزارش فوتبالی و به نقل از ورزش سه، ۲۲ سال پس از هدایت تراکتورسازی در لیگ آزادگان، حالا فیروز کریمی هدایت این تیم پرطرفدار را در لیگ برتر به دست گرفته است. اما شرایط امروز تراکتورسازی با شرایط ۲۲ سال قبلش تفاوت چشمگیری دارد. در آن زمان تراکتورسازی حداکثر پنج هزار هوادار متعصب خود را به ورزشگاه باغشمال می‌کشاند و همچون اغلب شهرهای ایران در آن زمان، سکوهای این ورزشگاه در بازی‌های تیم‌های تبریزی مقابل سرخابی‌های پایتخت، به تصرف هواداران این دو تیم در می‌آمد. آن زمان تراکتور داعیه قهرمانی نداشت و این حجم از انتظار که پس از صعود این تیم به لیگ برتر در بین هوادارانش بوجود آمده، وجود نداشت. پس خود فیروز هم خوب می‌داند که شاید پس از آن تجربه ناموفقش در استقلال، حالا وارد مهمترین چالش دوران مربیگری خود شده است. 

هر چند او با پاس تهران روزهای خوبی را در اوایل مربیگری‌اش ثبت کرده و در تیم‌های پرطرفداری چون استقلال اهواز، ملوان، شاهین بوشهر، صنعت‌نفت و ... نیز مربیگری کرده اما مربیگری در تیم بحران‌زده تراکتور و با آن میزان هوادار مشتاقی که هر نتیجه‌ای جز قهرمانی را ناکامی می‌دانند کار سختی است که فیروز فقط یک بار و آن هم با استقلال پر طرفدار تجربه کرده است.

با این میزان تغییرات در کادر فنی باشگاه تراکتورسازی در دو فصل اخیر، احتمالا خود فیروز نیز چندان بر روی اینکه هدایت این تیم را در لیگ بیست و یکم هم بر عهده داشته باشد، امیدی نبسته. مگر اینکه در این هفته‌های پایانی چنان نتایجی بگیرد که چاره‌ای جز ابقای او در تبریز نباشد.

فیروز کریمی که پس از انتصابش به عنوان مدیرفنی تراکتورسازی، از دلزدگی‌اش نسبت به فضای فوتبال و عدم علاقه‌اش برای مربیگری در چند سال اخیر گفته بود احتمالا حالا انگیزه لازم برای بالا پریدن در کنار زمین را پیدا کرده باشد. هر چند نیمکت تراکتور در چند فصل اخیر به هر کسی تعارف شده و چندین مربی برای مدتی محدود مهمان آن بوده‌اند، اما هنوز این تیم و باشگاه و هوادارانش آن‌قدر در فوتبال ایران مهم هستند که به فیروز کریمی اعتباری مجدد ببخشد. اعتباری که با دور شدن این مربی از نیمکت تیم‌های مهم و بیشتر فعال بودنش در شوهای تلویزیونی کاهش یافته بود حالا می‌تواند با تراکتور احیا شود.

فیروز کریمی مربی خاصی در فوتبال ایران است. شاید لقب آقای خاص بیش از همه مربیانی که در لیگ برتر مربیگری کرده‌اند برازنده او باشد. مردی که تقریبا در تمام ایران مربیگری کرده و همواره حواشی خاص خود را داشته است. شاید شهرت و محبوبیت او پس از آن مصاحبه‌های متفاوتش در پایان بازی‌های تیمش بیشتر شده و استفاده از زبان طنز و شوخی در مصاحبه‌ها به کمکش آمد تا بیشتر در بین اهالی فوتبال شناخته شود اما این موضوع نباید باعث شود تا توانایی‌های فنی او در مربیگری در سایه بماند. 

او بیشتر به عنوان یک مربی سنتی در فوتبال ایران شناخته می‌شود اما کافیست تا پای صحبت شاگردان او نشسته باشی و یا سری به تمرینات تیم‌های او زده باشی تا جدیت او در طراحی تمرینات تاکتیکی را دید. مردی که لایه‌های زیرین شخصیت مربیگری‌اش را زیر ادبیات طنزآمیز مصاحبه‌هایش پنهان کرده و اصراری هم بر نمایش دادن آن ندارد به طرز غریزی و بدون اینکه بخواهد از سبکی خاص در مربیگری الگوبرداری کند و یا دوره‌های ویژه مربیگری دیده باشد، از همان ابتدای مربیگری‌اش اصرار به دادن پاس‌های زیاد داشت و شاگردانش را وادار به زدن ضربات دقیق هم در پاس دادن و هم شوت زدن در تمرینات می‌کرد. نقل است از شاگردانش که او مدافعانش را به خاطر دادن پاس اشتباه مواخذه نمی‌کرد چون اصرار به بازیسازی از دفاع داشت. 

ایده‌آل او یک فوتبال خط‌کشی شده بود که دقت در آن حرف اول را می‌زد. با این همه حرکات غیرقابل تکرار او همچون بازی با یک یار کمتر و بیرون کشیدن بازیکن ضعیف، دستور به دروازبان برای کنار تیر ایستادن در هنگام ضربه پنالتی حریف، دواندن بازیکنان تیمش در پایان بازی در پیش چشم هواداران به جرم کم‌کاری و ... باعث شده تا فوتبال تاکتیکی مورد علاقه او چندان مورد بحث قرار نگیرد و جدی گرفته نشود. اما او کسی است که از نظر مجتبی جباری که نگاه مهندسی و خاص خود را به فوتبال داشت و با مربیان زیادی کار کرده، فنی‌ترین مربی ایرانی است.

مهمترین افتخار کریمی در دوران مربیگری قهرمانی با پاس تهران در جام باشگاه‌های آسیا بوده است. اما در این مورد او ترسی از این ندارد که خود را در آن زمان مربی‌ای کم‌تجربه و کم دانش معرفی کند که معصومانه دست به تقلید از حرکات مربی معروف برزیلی حریف در کنار زمین بزند. با این همه او جنم و توان مدیریتی خود در هدایت یک تیم پرستاره همچون پاس و سپس بهمن را از همان ابتدا نشان داد و پر بیراه نیست که او را یک مربی بالفطره دانست که بدون نیاز به کلاس مربیگری و در زمانی که دانش روز فوتبال همچون امروز به سادگی در دسترس نبود، توانست هم فکورانه به فوتبال فکر کند و خود به سبک فوتبال مورد علاقه‌اش برسد.نمی‌توان انکار کرد که سبک مربیگری منحصر به فرد او که آمیزه‌ای از تفکرات مدرن تاکتیکی خودساخته و روش‌های مدیریتی سنتی بود تا مدت‌ها در فوتبال ایران جواب می‌داد و به همین دلیل هم با استقلال اهواز تا پای قهرمانی لیگ پیش رفت و با اشتباه داوری آن را از دست داد و سپس گزینه خروج استقلال تهران از بحران شد. 

با این همه پس از آن ماجرای ف-کاف‌ ها و محرومیت پس از آن و دوری از لیگ برتر باعث سد تا پس از بازگشت با مربیگری در تیم‌های فانوس به دست و نجات تیم‌هایی چون ملوان و ذوب‌آهن از سقوط از یک مربی قهرمان‌ساز به مربی تیم نگه‌دار تبدیل شود. یک مربی که دیگر کسی ابتدای فصل به سراغش نمی‌آمد اما اواخر فصل مشتریان خاص خود را برای نجات دادن تیم‌ها از سقوط داشت.

اما مربیگری در تراکتور یک آغاز مجدد برای مردی است که اگر افتخاراتش با پاس و بهمن در نیمه اول دهه هفتاد را فاکتور بگیریم، فقط یک نایب‌قهرمانی لیگ برتر با استقلال اهواز که کم از قهرمانی نداشت و یک فینال جام حذفی با شاهین بوشهر را در کارنامه افتخاراتش دارد. حالا او از مربیگری در تیم‌های فانوس به دست به مربیگری یک تیم پرهوادار رسیده که هر فصل را به امید قهرمانی آغاز می‌کند.

اگر چند سال حضور در شوهای تلویزیونی گرد و غباری روی ذهن خلاق تاکتیکی او ننشانده باشد، در این صورت ترکیب آقای خاص روی نیمکت تیم خاص تراکتور ترکیب جذابی خواهد شد.

7474