پایگاه خبری فوتبالی- امیر حاج رضایی و هومن افاضلی دو کارشناس و مربی فوتبال ایران روی خط برنامه وقت اضافه رادیو ایران آمدند و در خصوص عملکرد دراگان اسکوچیچ به عنوان سرمربی تیم ملی فوتبال ایران و آینده نیمکت تیم ملی به گفت و گو پرداختند.
به گزارش فوتبالی، امیر حاجرضایی در ابتدای سخنانش گفت: یک روز هم از بازگشت تیم ملی به ایران نگذشته بود که بحث تغییر اسکوچیچ پیش آمد و رییس فدراسیون هم به هیات رییسه اعلام کردند که اگر تصمیمی به تغییر ایشان گرفته شود، او تابع است. رسانه ها نیز طبعا به این سوژه پرداختند. من نظر خود را میگویم و برای تمام نظرات احترام قائل هستم. من قاطعانه می گویم که مخالف با تغییر ایشان هستم. دلایلی نیز دارم. نمیدانم این که میخواهم به اخلاق اشاره کنم، اصلا جایگاهی در فوتبال ما دارد یا خیر؟ در یک مقطع نابسمان با آن وضع جدول گروهی، نداشتن رییس فدراسیون و وضعیت وخیمی که بر فوتبال ما حاکم بود، با ایشان به توافق رسیدند و رفتند به بحرین و کاری کارستان را انجام دادند. حالا ممکن بود در مقطعی دیگر، اهمیت این کار کمتر باشد. ولی چهار پیروزی، با وجود دو حریفی که سابقه خوبی در برابرشان نداریم، به دست آمد و از فوتبال ایران به نوعی اعاده حیثیت شد. این که می گویند نسل طلایی ما باعث شد که به دور بعدی برسیم، یک مقداری بی انصافی است. درست است که نسلی طلایی در اختیار داریم. 16 لژیونر داریم، بازیکنان داخل لیگمان خیلی خوب هستند. دست آقای اسکوچیچ برای تغییرات باز بود، همه ی این ها درست است. اما آیا یک رهبر و مربی لازم نبود که این ها را سازماندهی کند و بازیکنان را به میدان بفرستد؟ تلاش و زحمات ایشان را نباید به حساب خیلی چیزهای دیگر گذاشت. بحث دیگری هم که شنیدم این است که برای نیمکت تیم ملی در صورت رسیدن به جام جهانی، وجود چهره ای وزین، بین المللی و شناخته شده لازم است. آن جا دیگر منامه نیست و جام جهانی است و مربی باید وزنی به تیم ملی بدهد و ... اگر به یاد داشته باشید، در جام ملت های آسیا 2019 خیلی از مربی های بازنشسته که در آخر عمر کاری خود در حالی که به آسیا آمده بودند تا پولی دربیاورند، حضور داشتند. سرآمد آن ها مربی سابق انگلستان، آقای اریکسن بود که سرمربی فیلیپین شده بود. فیلیپین نه بازیکن دارد نه تیم خاصی دارد. او فقط آمده بود که از نظر مالی تامین شود. یا آقای هکتور کوپر یا آقای زاکارونی و از این دست ... این هایی که اسم داشتند و دارند که به درد ما نمیخورند. یک مربی مطرح هم پول میخواهد. آیا پولش را با توجه به شرایط کشور، دارید بدهید؟ آیا او می تواند تا یازده شهریور فوتبال ما را بشناسد؟ می تواند در مدت دو ماه، ارتباط عاطفی با بازیکنان ما برقرار بکند؟ این بحث هایی که مطرح می شوند، به اعتماد به نفس آقای اسکوچیچ ضربه خواهند زد. نمیداند که آیا خواهد ماند یا خیر. نمیداند که چه باید بکند.
هومن افاضلی در ابتدای سخنانش در همین رابطه گفت: فرض کنیم که ایشان را عوض کردیم. اولین سوالی که پیش می آید این است که راه حل چیست؟ مربی بزرگ به چه معناست؟ متوجه این که فدراسیون به دنبال مربی بزرگ است نمی شوم. مربی ای داریم که 7 بازی انجام داده و همه ی آن ها را برده است. اگر مربی ما ژوزه مورینیو بود، می توانست هر 7 بازی را ببرد؟ چه کسی می تواند تضمین کند؟ ما مربی ای داریم که این کار را برای ما کرده. در تیم ملی ایران، من 17 بازیکن دارم. بازیکنانی که با من در تیم المپیک یا تیم ملی بزرگسالان کار کرده اند. من می دانم که مشکل چیست. بازیکنانی وجود دارند، چند بازیکن که عادت دارند همیشه بازی کنند، الان تعویض می شوند و ناراضی هستند. ظاهرا این مساله است که فدراسیون را به فکر فرو برده که شاید آقای اسکوچیچ به اندازه کافی نتوانسته تیم را مدیریت کند. من فکر میکنم که مساله، بازیکن سالاری است. فکر میکنم به لحاظ کیفی، آقای اسکوچیچ مربی خوبی است. با قیمتی که ایشان دارد با ما کار میکند، هیچ مربی ای با این کیفیت را پیدا نخواهیم کرد. او قطعا می تواند در تیم ملی موفق شود. بدترین کاری که میشود با یک مربی انجام شود، که ما این کار را با آقای برانکو در جام جهانی 2006 انجام دادیم، این است که شخصیت مربی را خرد کنیم. یک مربی بهترین کیفیت ممکن را در کار خود برای ما ارائه می دهد، 7 بازی انجام داده و همه را برده است، سخت ترین بازی های رسمی با حریفانی که 10 سال بود آن ها را نبرده بودیم، انجام داده است. آن وقت این موضوع در جامعه مطرح می شود که این مربی به اندازه کافی خوب نیست و ما به دنبال یک مربی بزرگ هستیم. اصلا مربی بزرگ، با این شرایطی که ما داریم، با ما کار خواهد کرد؟ ما اگر پول مربی بزرگ را هم داشته باشیم، از لحاظ بانکی نمی توانیم به او پرداخت کنیم. این همه مشکلاتی که با مربیان و بازیکنان خارجی داریم، از کجا نشات گرفته است؟ باید واقعیات را ببینیم و دنبال شعار نباشیم. اصلا مربی بزرگ به چه معناست؟ مربی خوب داریم و بد. این حرف را اولی هوینس 15 سال پیش زد. مربی خوب کسی است که شما را موفق می کند و بالعکس.
حاج رضایی در رابطه با احتمال وجود ناسازگاری بازیکنان با کادرفنی تیم ملی، و اینکه حضور کریم باقری در کنار تیم ملی هم به منظور ایجاد رابطه صمیمانه میان بازیکنان و کادرفنی به همین موضوع مربوط بود، اظهار داشت: دوست داشتم آقای کریم باقری را دعوت میکردید. من حرف های ایشان را در مورد تیم ملی شنیدم. ایشان هم از جهت فوتبالی و هم از جهت اخلاقی فردی قابل احترام هستند. ولی من فکر میکنم که به هرحال وقتی تیمی که متشکل از چندین نفر است، تفاوت خصوصیتی و اخلاقی وجود خواهد داشت. اما خروجی قضیه است که اهمیت دارد. این که آنجا تنشی ایجاد نشد و تیم هم نتایج لازم را گرفت. من در مورد فدراسیون آقای خادم نمی خواهم قضاوت کنم چون عمر کاری ایشان هنوز به 4 ماه هم نرسیده است. اما وقتی خود ایشان می گویند که تصمیم گیری را به هیات رییسه واگذار کرده اند، به اعتقاد من نوعی فرار از مسئولیت است. مورد دیگر اینکه مگر اعضای هیات رییسه فدراسیون فوتبال چه کسانی هستند؟ آیا خبرگان فوتبال هستند؟ آیا کارشناسان تراز اول فوتبال هستند که بتوانند یک مربی را انتخاب کنند؟ آیا آنها از کف فوتبال بوده اند؟
سپس هومن افاضلی درخصوص اینکه فدراسیون به دنبال یک مربی، با کلاسی در حد کی روش و ویلموتس برای تیم ملی است، توضیح داد: من اصلا آقای ویلموتس را مربی بزرگی نمیدانم. بعضی از اشخاص حاضر در فدراسیون فکر می کردند چون آقای ویلموتس در بلژیک رنک اول فیفا را کسب کرده پس باید مربی بزرگی باشد. در صورتی که یک مربی بزرگ نمیاید قبل از بازی رسمی مقدماتی جام جهانی تا سه روز در اردوی تیم ملی حضور پیدا نکند تا پولش را به حسابش بریزند. مربی بزرگ، تعهدش هم بزرگ است. در تمام مدتی که آقای اسکوچیچ مربی تیم ملی بود ما حتی یک بار هم از ایشان گله نشنیدیم. آیا بنظر شما شرایط ما در دوره آقای اسکوچیچ بهتر از زمان آقای کی روش بود؟ آقای کی روش را من به فدراسیون معرفی کردم و چیزهای زیادی هم از ایشان یاد گرفتم. ضمن اینکه معرفی آقای برانکو به دکتر خبیری هم توسط بنده صورت گرفت. دوستان در فدراسیون منتظر بودند آقای بلاژوویچ برگردد که من چون با ایشان کار می کردم گفتم قرار نیست بلاژوویچ برگردد. دکتر خبیری از من پرسید بنظرت چکار کنیم که من گفتم چرا از برانکو استفاده نمی کنید؟ تمام کارهای آقای بلاژوویچ را ایشان انجام می داد. این دو مربی را من به فوتبال ایران معرفی کردم و چیزهای زیادی هم از هردوی آنها یاد گرفتم.
در ادامه گفتگو، حاج رضایی درباره اینکه گاهی کشورهای آسیایی با آوردن مربی های مشهور و چهره های بزرگ سعی می کنند خودشان پشت آنها پنهان کنند، تصریح کرد: بزرگترین عاملی که علیه ماست، زمان است. شاید بگویید کشورهای دیگر هم زمان زیادی ندارند، اما در عوض آنها ساختار دارند. یک مثال میزنم؛ زمانی که آقای یواخیم لو اعلام کرد که بعد از یورو از مربیگری تیم ملی آلمان کناره گیری می کند، فدراسیون فوتبال آلمان بلافاصله وارد مذاکره با آقای فلیک شد. یعنی تیم ملی آلمان حتی برای 2 روز هم بدون سرمربی نخواهد ماند و این نشان می دهد چقدر همه چیز منظم است و سر جای خودش قرار دارد. آقای اسکوچیچ از نظر دوستان در فدراسیون فوتبال، مربی توانمندی برای جام جهانی نیست. خب اینهمه مشکل که در فوتبال ما وجود دارد، آیا قادر به رفعشان هستید؟ آیا می خواهید یک پرونده حقوقی دیگر در فیفا و AFC برای ما باز کنید؟ و مسئله مهم دیگر اینکه چه کسانی می خواهند مربی جدید ما را انتخاب کنند؟ به هر حال من صلاح نمیدانم که این تغییرات در این روزها صورت بگیرد، چرا که می تواند برای ما بحران ایجاد کند. حضور آقای کریم باقری در نیمکت تیم ملی را به حساب ضعف آقای اسکوچیچ نگذاریم. آقای باقری از مربیان و بازیکنان محترم فوتبال ما است که حضورشان در کنار آقای وحید هاشمیان، نیمکت تیم ملی را سنگین کرد و از تصمیمات درست فدراسیون بود. به هر حال ما به فدراسیون فوتبال چشم امید بسته ایم و امیدواریم تصمیمات درستی اتخاذ کنند و بنده به شخصه معتقدم که برکنار کردن آقای اسکوچیچ در شرایط کنونی به صلاح فوتبال ما نیست.
7474 / 6641