پایگاه خبری فوتبالی- شوک بزرگی که در آستانه بازیهای المپیک به کاروان ایران وارد شد حکایت از آسیب اجتماعی بزرگی دارد که نتیجه یک خلا بزرگتر در ورزش است و قطعا بازهم در آینده تکرار خواهد شد.
رویایی که رویایی دیگر را بر باد داد
دوپینگ در جهان افراد زیادی را قربانی خود کرده به خصوص که «آبرو»، «رویا» یا هر دو را برای آنها بر باد داده است. در بیشتر مواقع افرادی که اتهام دوپینگ به آنها زده شده، توجیهی برای اقدام غیراخلاقی خود ندارند چون آگاهانه و هدفمندانه اقدام به انجام آن کردهاند.
در عین حال اما همیشه ورزشکارانی بودند که بعد از مثبت شدن تستشان، خود را «قربانی دوپینگ» معرفی کردهاند چون بدون اطلاع ماده ممنوعه استفاده کردهاند و کسی هم نبوده که آنها را به موقع آگاه کند.
کاراته کای المپیکی و دوپینگی ایران نمونه این دسته ورزشکاران است؛ ورزشکاری که برای رسیدن به رویایی در چارچوب مسائل شخصی و خانوادگی اقدام به استفاده از دارویی کرد که دست بر قضا جزو مواد ممنوعه بود و و دستش را از رویای ورزشی اش کوتاه کرد.
تبعات شکاف میان دو زندگی
اینکه استفاده از هر دارویی بهچه دلیل برای افراد تجویز میشود به خودشان ارتباط دارد و دایره زندگی شخصیشان اما قاعدتاً برای ورزشکاران این زندگی نباید جدا از زندگی ورزشی آنها باشد.
شکاف میان دو زندگی شخصی و ورزشی ملی پوش کاراته اما تبعاتی به همراه داشته که به جز خودش، برای کل ورزش ایران هم سنگین و جبران ناپذیر است در حالی که اگر چنین شکافی وجود نداشت قطعاً امروز نه آبروی برباد رفتهای بود و نه حسرتی بابت پریدن مدال قطعی طلا.
به طور طبیعی ورزشکاری که در سطح حرفهای و المپیک فعالیت دارد نباید سادهترین دارو حتی «استامینوفن» را بدون اطلاع پزشک تیم استفاده کند آنهم وقتی در آستانه اعزام به رویدادی است که بیشتر از هر میدان دیگری زیر ذره بین قانون گذاران آنتی دوپینگ در جهان است.
مصرف دارو توسط کاراته کای ایران طبق تجویز پزشک -غیرورزشی- انجام شده و این اقدام یعنی «غیرعمد» بودن استفاده از ماده ممنوعه هم اثبات شده اما «درصد بالای خطا» باعث اعمال محرومیت برای او شده است چراکه شناخت دارو، اطمینان از عدم ممنوعه بودنش یا در جریان قراردادن پزشک جزو «وظایف مطلق ورزشکار» تعریف شده است.
«ورزشکار متخلف کاراته اما چرا از انجام این وظایف کوتاهی کرده است؟»، پاسخ این پرسش را باید در همان شکاف و فاصلهای جستجو کرد که میان دو زندگی او وجود داشته و باعث شده از مطرح کردن مسائل شخصی با عوامل ورزشی زندگیاش امتناع کند.
دوپینگ جنسیت نمیشناسد
عدم اعتماد، نبود احساس راحتی یا شاید هم نگرش و باورهای سنتی و غلط باعث شده ملی پوش کاراته خود را آنقدر به مدیران و پزشکان تیمش نزدیک نبیند که آنها را از تجویز پزشک غیرورزشی خود مطلع کند وگرنه چرا باید یک ورزشکار صاحب سهمیه با علم به اینکه هرلحظه و در هر موقعیتی احتمال نمونه گیری از او وجود دارد دست به دارویی ببرد که از ماهیتش بی اطلاع است؟!
البته این فرض هم محال نیست که کاراته کای متخلف به عمد از اطلاع رسانی لازم امتناع کرده به این امید که ماموران آنتی دوپینگ مچ او را نمیگیرند و از میدان المپیک جا نمیماند؛ امیدی که به نظر میرسد عضو تیم ملی تکواندو بانوان با تکیه به آن اقدام به دوپینگ کرد و به همین دلیل حالا که نتیجه کارش عیان شده، نه اعتراضی دارد و نه درخواست آنالیز نمونه B را داده است.
دوپینگ هایی خطرناکتر از همیشه
پیشینه ورزش ایران در دوپینگ به قدری سیاه و تاریک است که در رشتهای مانند وزنه برداری باعث ریزش قابل توجه سهمیههای المپیک وکاهش آنها به دو سهمیه برای توکیو ۲۰۲۰ شد.
حتی ورزشکاری مانند امیر علی اکبری به صورت مادام العمر از کشتی محروم شد و سعید علی حسینی (وزنه برداری) و حسین کیهانی (دوومیدانی) هم با محرومیتهای سنگین مواجه شدند. (هر یک از این ورزشکاران هم خود را قربانی دوپینگ معرفی میکنند).
در تاریخ ورزش ایران اما هیچ نمونهای از محرض شدن تست دوپینگ یک ورزشکار المپیکی آنهم در آستانه المپیک ثبت نشده و همین «اولین» بودن پرونده ملی پوش کاراته زنگ خطری است مبنی بر اینکه با وجود تمام ادعایی که در زمینه آموزش و کنترل و مدیریت دوپینگ در کشور میشود و هزینههایی که روی دست ورزش گذاشته، ورزشکاری پیدا میشود که در یک دستش سهمیه المپیک است و در دست دیگرش داروی ممنوعه؛ اگر آگاهانه باشد که بد و اگر ناآگاهانه باشد هم بدتر چون نشان از راه رفته اما ناقص و اشتباه را دارد.
از طرفی دوپینگ بانوی هوگو پوش هم یادآور میشود که زرق و برق المپیک و خودنمایی در آن، ورزش بانوان را در مسیر ارتکاب به جرم قرار داده در حالی که پیش از این کمتر آماری از دوپینگ ورزشکاران زن در کشور داشتیم.
اینها واقعیتهایی تلخی هستند که پذیرفتنشان و ارائه راه کارهای کاربردی باعث پیشگیری از تکرارشان میشود در غیر این صورت باید منتظر شوکهای بزرگتری از دوپینگ و حتی تبعات جهانی اش باشیم چرا که ورزشکاران نمادی از هویت ملی هر کشور در جامعه بین الملل هستند و هر اقدام غیراخلاقی آنها باعث خدشه دار شدن هویت ملت میشود.
6641