پایگاه خبری فوتبالی- این که این بار دیپلماسی فوتبال به کار بیاید یا نه، موضوعی است که فقط به چند هفته زمان نیاز دارد.
فدراسیون قبلی ایران از آنجا که مدیران چندان قدرتمندی نداشت، چندان پیگیر این موضوع نشد تا خبر برسد بخت ایران برای میزبانی کم و کمتر شده است. با انتخاب شهاب عزیزیخادم اما به نظر میرسد این دغدغه به طور جدی در فدراسیون شکل گرفته که هر طور شده میزبانی احتمالی از بحرینیها گرفته و به ایران سپرده شود. رئیس جدید فدراسیون فوتبال ایران در همین راستا و در اقدامی مهم، اولین گام در این عرصه را برداشته و سراغ محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه رفته تا از او برای میزبانی ایران در این مرحله از رقابتها کمک بگیرد. ظریف هم پاسخ داده در این مسیر هر کمکی از دستش بربیاید، دریغ نخواهد کرد و با کمک تیم همراهش تلاش میکند میزبانی به ایران سپرده شود. مسئله اما اینجاست که آیا جواد ظریف میتواند در این راه کمکی به فدراسیون فوتبال ایران کند یا خیر؟ پرواضح است که توانایی دیپلماسی ظریف بسیار بالا و در خور توجه است ولی موضوع نگرانکننده، وضعیت حاد شکلگرفته بر فضای ورزش است که نه فدراسیون فوتبال نقشی در آن دارد و نه محمدجواد ظریف! حال چطور دو نهادی که نقشی در مشکلات به وجود آمده نداشتهاند قرار است مشکل میزبانی ایران را حل کنند، خود موضوعی قابل بحث است.
قبل از این که به تواناییهای موجود در این راه نگاهی انداخته شود، بهتر است سه دلیل عمده که میزبانی به ایران داده نمیشود و از آن بدتر، میزبانی از تیمهای ایرانی گرفته شده، مورد بررسی قرار بگیرد.
بالارفتن از دیوار سفارت عربستان
مشکل میزبانی برای فوتبال و ورزش ایران در منطقه از دی ماه ۱۳۹۴ شروع شد؛ همان زمان که عدهای از دیوار سفارت عربستان در تهران بالا رفتند. دولت عربستان علاوه بر قطع روابط دیپلماتیک، دستوری هم به وزارت ورزش داد که تیمهای عربستانی به ایران سفر نکنند. آن زمان چند تیم از عربستان با رقبای ایرانی در لیگ قهرمانان آسیا همگروه بودند ولی دست آخر، نفوذ عربستانیها در AFC کاری کرد که میزبانی از تیمهای عربستانی در ایران گرفته و به کشور ثالث سپرده شود. با وجود گذشت قریب به پنج سال از آن اتفاق، هنوز تیمهای ورزشی عربستان به ایران نمیآیند و رقابتهای نمایندگان فوتبالی دو کشور در لیگ قهرمانان آسیا هم در کشور ثالث برگزار میشود اما موضوع فقط مربوط به عربستان نمیشود چون همان زمان چند کشور عربزبان دیگر که ارتباط قویای با عربستان داشتند اعلام کردند آنها هم حاضر نیستند تیمهای ورزشیشان را به ایران بفرستند. اما این موضوع با واکنش مسئولان کنفدراسیون فوتبال آسیا همراه شد و آنها گفتند به غیر از تیمهای عربستانی هر تیم دیگری که از سفر به ایران سر باز بزند، جریمه خواهد شد.
همان دی ۹۴ وزیر امور خارجه عربستان و رئیس اداره رسانهای عربستان به طور مشترک در یک کنفرانس خبری اعلام کردند روابط دیپلماتیک خود با ایران را قطع کرده و از هیات دیپلماسی ایرانی خواسته است ظرف ۴۸ ساعت خاک این کشور را ترک کنند. نکته جالب اینکه بحرین اولین کشوری بود که به حمله به سفارت عربستان واکنش نشان داد و در حمایت از عربستان از هیات دیپلماتیک ایران خواست که ظرف ۴۸ ساعت خاک بحرین را ترک کند.
حالا با مرور همین اتفاق بهسادگی میتوان پی برد چرا بحرینیها به آب و آتش میزنند تا میزبانی را از ایران بگیرند.
در این بین اما محمدجواد ظریف در شرایطی قول مساعدت داده که نیک میداند حل این مشکل چندان ساده نیست. ظریف اگر چه همان زمان در تماسهایی که با تعدادی از وزرای خارجه کشورهای منطقه، دبیر کل سازمان ملل و موگرینی، مسئول وقت سیاست خارجی اتحادیه اروپا، تعهد صریح جمهوری اسلامی ایران درخصوص حفاظت از اماکن دیپلماتیک را خاطرنشان کرد ولی خودش میدانست وارد چالشی جدی با عربستان شدهاند؛ چالشی که البته دولتش نقشی در شکلگیری آن نداشت.
محمدجواد ظریف بعدها در جمع استادان دانشکده روابط بینالملل به وضوح به این داستان اشاره کرد و گفت: «یک خطای کوچک در این محیط پرتنش و پرتشنج میتواند شرایط را عوض کند. ببینید! ما در آستانه اجراییشدن برجام دو تحول مهم داشتیم: یکی حمله به سفارت عربستان و دیگری اتفاقی در خلیج فارس که برای ناو آمریکایی افتاد. یکی بد مدیریت شد و دیگری درست مدیریت شد. حالا به این ادعا که هر دو حادثه با هدف جلوگیری از اجراییشدن برجام طراحی شده بود نمیپردازیم. اما نوع مدیریت بسیار مهم است. ما روز حمله به سفارت عربستان در جلسه شورای عالی امنیت ملی حضور داشتیم و در آنجا اجماع داشتیم که اگر به سفارت عربستان حمله شود، بهانهای برای شرارت جدیدی از سوی سعودی آماده میشود که همین طور هم شد. اطمینان داشته باشید اگر این حماقت و به نظر من خیانت تاریخی رخ نداده بود، امروز شرایط به شکل دیگری بود. من این را بدون هرگونه تردید به شما میگویم. کمااینکه اگر ما آن شب تا صبح بیدار نبودیم و موضوع ملوانان آمریکایی را با عزت و حکمت و سربلندی حلوفصل نکرده بودیم امروز وضعیت دیگری داشتیم.»
ساقطکردن هواپیمای اوکراینی
مسئله دیگری که داستان میزبانی تیمهای ایرانی در رقابتهای بینالمللی را حسابی زیر سؤال برد، داستان ساقطکردن هواپیمای اوکراینی بود. اگر فوتبال ایران تا پیش از آن اتفاق فقط با تیمهای عربستانی برای میزبانی چالش داشت، از آن زمان به بعد موضوع بُعد دیگری پیدا کرد و سایر تیمها از کشورهای مختلف آسیایی به این بهانه که ایران امنیت لازم را ندارد، از کنفدراسیون فوتبال آسیا خواستند بازی با نمایندگان ایران در کشور ثالث برگزار شود! اتفاقی بیسابقه که حسابی فضای ورزش ایران به ویژه فوتبال را ملتهب کرد. اگرچه چندین مسئول ایرانی در جلسه با مسئولان AFC به اشتباه خبر از یک پیروزی بزرگ داده و گفتند AFC حق را به ایران داده ولی بعدها مشخص شد کنفدراسیون فوتبال آسیا از دیگر کشورها جانبداری کرده و میزبانی تمامی بازیهای رفت مرحله گروهی لیگ قهرمانان آسیا را به کشورهای دیگر داده است. مسئولان AFC گفته بودند اگر در ادامه مسیر به این نتیجه برسند که ایران امنیت لازم را دارد، ممکن است میزبانی دور برگشت را به ایران بدهند. دست آخر هم که کرونا رسید و در میانههای راه و با وجود این که تیمهای ایرانی چند بازی را در خانه رقیب به میدان رفته بودند، بازیها به صورت متمرکز و به میزبانی قطر برگزار شد و دیگر مشخص نشد که آیا مسئولان ایرانی برای گرفتن حق میزبانی پافشاری کردهاند یا خیر.
وجه اشتراک این اتفاق با اتفاق نخست اما دوباره نقشنداشتن فدراسیون فوتبال و البته وزارت امور خارجه در آن بود. محمدجواد ظریف، اگرچه آن روزها از این موضوع به عنوان خطای انسانی یاد کرد و پوزش طلبید ولی بعدا در گفتوگو با «اشپیگل» به طور ضمنی نقش دولت در این حادثه را رد کرد و گفت: «اوضاع پیچیدهای در یک زمان پیچیده وجود داشت. بقیه به زمان بیشتری نیاز داشتند. تقریبا ۳۲ سال پیش، آمریکا یک هواپیمای مسافربری ایران را منهدم کرد. تا امروز، آنها هنوز یک عذرخواهی رسمی نکردهاند. افسر آمریکایی که مسئول ساقطکردن آن هواپیما بود نیز مدال دریافت کرد اما فرد ایرانی که هواپیمای اوکراینی را ساقط کرد، هماکنون در زندان است.»
ظریف درباره تأخیر سهروزه در مطرحشدن علت سقوط هواپیمای اوکراینی توضیح داد: «افراد حق داشتند به دلیل آن که اطلاعات از آنها مضایقه شده، اعتراض کنند، اما دولت مسئول چنین چیزی نیست.»
بعد از آن اتفاق، علاوه بر دستگاه دیپلماسی و محمدجواد ظریف، فوتبال ایران هم روزهای سختی را سپری کرده که تبعاتش همچنان گریبان کشور را گرفته است.
نرخ ابتلا به ویروس کرونا
سومین موضوعی که اتفاقا هیچکدام از طرفین دوباره نقشی در آن ندارند ولی برای میزبانی تأثیرگذار است نرخ ابتلا به ویروس کروناست. یکی از دلایلی که AFC تصمیم گرفت میزبانی متمرکز لیگ قهرمانان آسیا را به قطر بدهد، علاوه بر زیرساختهای مناسب، کنترل شیوع کرونا در این کشور بود اما در ایران با وجود زحمات زیادی که کادر درمان و جامعه پزشکی کشیدهاند، نرخ ابتلا همچنان بالا و نزدیک به هشت هزار نفر در روز است. به این مورد باید مرگومیر روزانه نزدیک به عدد صد هم اضافه شود تا مشخص شود علاوه بر مشکلاتی که در عرصه دیپلماتیک بر سر راه میزبانی تیمهای ایرانی قرار دارد، مسئله سلامت هم مورد مهمی است که شاید خودش دست کمی از دو اتفاق قبلی نداشته باشد.
حالا با کنار هم چیدن همین سه فاکتور عمده، فاکتورهایی که نه فدراسیون فوتبال و نه محمدجواد ظریف در آن نقشی داشتهاند، مشخص است که گرفتن میزبانی ولو برای بازیهای متمرکز بین چند تیم کار بسیار دشواری است. این دشواری البته به معنای نشدن نیست چون همانطور که عزیزیخادم بهدرستی به این نتیجه رسیده که حل این مشکل از مسیر دیپلماسی حاصل میشود، جواد ظریف هم به خوبی میداند که شاید این امر بهانهای برای حلوفصلکردن بخشی از مشکلات بهوجودآمده با کشورهای همسایه و البته عربستان باشد. این که این بار دیپلماسی فوتبال به کار بیاید یا نه، موضوعی است که فقط به چند هفته زمان نیاز دارد.»
6641