گزارش ویژه/ نیم فصل دوم و بازهم تغییر؛ فکری فکر کرد استقلال، نساجی است!

گزارش ویژه/ نیم فصل دوم و بازهم تغییر؛ فکری فکر کرد استقلال، نساجی است!

پایگاه خبری فوتبالی- استقلال روزهای پرهیاهوی قبل از نیم فصل را گذراند و آماده نیم فصل دوم شد اما تساوی مقابل مس رفسنجان، باعث استعفای محمود فکری شد.

به گزارش فوتبالی، هواداران استقلال، در همه سالهای گذشته، هر وقت چیزی را خواسته اند، اتفاق نیافتاده است. قبل از بازی با مس رفسنجان و پس از شکست مقابل سپاهان در اصفهان، خواستند تا فکری برود و هیات مدیره هم راضی بود اما در نهایت فکری ماند و سه هفته ای فرصت گرفت. با یک تساوی هواداران بیشتر خواهان رفتن او شدند و در نهایت استعفاگونه، برکنار شد. شاید اگر استقلال مقابل مس، با همین ترکیب جدید مربیان بازی می کرد، شانس برنده بودن و 6 امتیاز عقب نیفتادن از بالای جدول را می داشت. اما اگر چند اتفاق را مرور کنیم، متوجه می شویم که چرا استقلال در نیم فصل دوم تغییر کرد. اولین دلیل این بود که فکری، فکر می کرد، استقلال نساجی است. این ماجرا از دید فنی نیست بلکه از نظر سطح مقایسه در ذهن محمود فکری است. مطمئنا او که کاپیتان استقلال بوده، می داند استقلال فقط باید برای قهرمانی بجنگد و در صدر جدول باشد اما ذهنیت دوران بازیگری او در دوره مربیگری اش تغییر کرده بود. فکری، احساس نمی کرد با استقلال در صدر جدول است. او فکر می کرد با نساجی (آخرین تیمی که قبل از استقلال، سرمربی اش بود) در صدر جدول قرار دارد. پس اگر دوم شد، سوم یا چهارم، باز هم طرفداران و مدیران تیم راضی هستند! این را می شود از نحوه چینش دستیاران تا برخورد با بازیکنان و خارجی ها و نظرات و مصاحبه ها فهمید. 

به کمتر از یک هفته پیش یعنی روز یکشنبه همین هفته برمی گردیم. جایی که محمود فکری همچنان روی نیمکت نشسته و البته تصمیم به سکوت گرفته و صمد مرفاوی را به کنفرانس خبری پیش از بازی با مس می فرستد. مهدی قایدی بعد از غیبت در 13 جلسه تمرینی، تقریبا 2 میلیارد به قراردادش اضافه می شود. رشید مظاهری پس از اینکه گفته شده با سعید عزیزیان دچار مشکل شده، با کمر درد، پشتک می زند و درنهایت اولین بازی را از دست می دهد. نیم فصل دوم هم بدون تغییر برای استقلال استارت می خورد؛ همان همیشگی بدون ترکیب ثابت و با تغییرات اجباری اما تیم هنوز آن تیم مورد نظر هواداران و حتی بازیکنان نیست. اینکه فکری به کنفرانس نمی رود یا اگر می رود خوب به چالش ها پاسخ نمی دهد، نشان می دهد که هنوز برای سرمربیگری در تیم های  بزرگ کار دارد.

با همه این ماجراها،  از بعد فنی، فکری نشان می دهد برای نیم فصل دوم هم به استفاده از چیدمان 2-5-3 ادامه می دهد مگراینکه نتیجه، مجبورش کند به سیستم 2-4-4 در جریان بازی روی بیاورد. او البته مجبور بود به ترکیب هفته پیشش دست بزند چون مظاهری به رفسنجان نرفته، شجاعیان مدتهاست به زندگی در کلینیک های پزشکی روی آورده و قایدی هم بدون تمرین (شماره 10 حتی یک تصویر از خودش در حال انجام تمرینات انفرادی، منتشر نکرد)، دور از آمادگی کامل بود اما فکری مجبور شد از او استفاده کند. فکری می توانست به خاطر اصول مربیگری اصلا به قایدی بازی ندهد. حتی می توانست یک نیمه یا چند دقیقه او را بازی بدهد اما این کار را نکرد چون می دانست حتی در صورت تساوی، برکنار می شود. این اتفاق ها در تیم های بزرگ هرگز نمی افتد. همیشه برای بالا بودن یک تیم بزرگ، ذهنیت مربیان و حتی بازیکنان مهم است. آنها هرگز نباید به این فکر کنند که در یک تیم معمولی بازی می کنند اما اتفاقاتی که حول و حوش تیم می افتاد نشان می داد که استقلال دارد کم کم رنگ و بوی یک تیم معمولی را می گیرد.

حسین حسینی هنوز از اینکه در تیم دارای یک رقیب است، خوشحال نشان نمی دهد. سید حسین فصل گذشته نیست هم به درون دروازه استقلال برمی گردد. دروازه بانی که این فصل روی همان مدار فصل قبل حرکت کرده و با 3 گل خورده در 3 بازی شامل یک گل به خودی و تنها یک کلین شیت، دور از فرم بودنش را تایید کرده است. حسینی در 8 بازی آخری که درون دروازه استقلال بوده، فقط در یک بازی گل نخورده که بازی رفت برابر همین مس بود. اشتباه او در همین بازی مس، سرنوشت فکری را تغییر داد. حالا مجیدی هم ممکن است او را روی نیمکت بگذارد. محمود فکری و مربی گلرهایش یعنی سعید عزیزیان، نتوانستند به حسینی بقبولانند که استقلال همیشه تاریخ، دو دروازه بان بزرگ داشته که با هم در رقابت بوده اند. خود او با اینکه سالها با رحمتی در رقابت بود، هنوز احساس می کند، باید شماره یک همیشگی باشد. گل بخودی که امسال او در مسجدسلیمان دریافت کرد، نشان داد که او روحیه لازم را برای حضور در قفس توری استقلال ندارد.

فکری دست بازی برای انتخاب 3 مدافع ترکیب اصلی اش داشت. ماجرایی که الان فرهاد مجیدی هم با آن روبروست. حضور مرادمند قطعی بود و از بین یزدانی، غلامی و دانشگر، یک نفر روی نیمکت می نشست. شانس این 3 نفر برای بازی کردن، چندان تفاوتی با هم نداشت و ندارد. اگر مرادمند به عنوان مدافع مرکزی بازی می کند، یزدانی روی نیمکت می نشیند ولی اگر مرادمند به عنوان یکی از دو مدافع متمایل به کناره ها بازی کند، غلامی روی نیمکت است. در هر حال فکری، به حال سازمان دفاعی استقلال هیچ فکری نکرد. دفاعی نفوذ پذیر و متزلزل که مهاجمان و وینگرهای تیم های ته جدولی هم می توانستند برایش مشکل درست کنند.

اما فکری در خط هافبک هم نتوانست با مهره هایش، جای خالی خط هافبک خطرناک دوران حضور علی کریمی را پر کند. برای 5 مرد خط دوم، حضور غفوری و اسماعیلی و رضاوند قطعی بود و فکری باید 2 نفر دیگر را از بین ریگی، مهدی پور، مرادی، باقری و نادری انتخاب می کرد. در کل در ذهن فکری محتمل ترین ترکیب برای چیدمان 5 نفره خط دوم، غفوری، اسماعیلی، ریگی، رضاوند و نادری بود. باید دید مجیدی با خط هافبک استقلال چه خواهد کرد.

زوج قایدی و دیاباته در خط حمله استقلال محتمل ترین ترکیب است و البته ارسلان مطهری هم به عنوان بازیکن تعویضی به میدان می آید. فکری به دلیل مصدومیت ها و قهرهای دیاباته، ارسلان را زوج قایدی می گذاشت. زوجی که فقط در بازی تراکتور – استقلال درخشیدند و در دیگر بازیهای استقلال آن زوج فیل و فنجان معروف نبودند. 

در هر حال تبصره ترکیب استقلال هم مربوط بود به نیمکت لرزان فکری؛ تجربه ثابت کرده نمی توان و نباید به حرف های مدیران استقلال درخصوص باقی ماندن مربیان این تیم بر مسند قدرت، اعتماد کرد. همین مجیدی هم در خطر است. البته بزرگترین تفاوت بین مجیدی و فکری، این است که مجیدی فکر نمی کند استقلال یک تیم معمولی است!

1111