یک داستان باورنکردنی: بازیکن «تقلبی» که در آستانه حضور در لیگ قهرمانان بود

یک داستان باورنکردنی: بازیکن «تقلبی» که در آستانه حضور در لیگ قهرمانان بود

پایگاه خبری فوتبالی - با توجه به این که استعدادیاب ها، مربیان و مدیران ورزشی زیادی در نقل و انتقالات فوتبال مدرن نقش دارند، خیلی مشکل است که در فوتبال امروز بتوان باشگاه ها را فریب داد.

به گزارش فوتبالی، زمانی "علی دیا" توانست سونس سرمربی اسبق ساوتهمپتون را فریب بدهد و طوری القا کند که انگار پسرخاله ژرژ وه آ است.اما با این وجود به نظر می رسد که یک نمونه عجیب پیدا شده است، بازیکنی که توانسته سر خیلی ها را کلاه بگذارد و یک داستان باورنکردنی را ایجاد کرده است.

گرگویر آکلرود بازیکنی است که عنوان "بازیکن تقلبی" را دارد. او حقیقتا بازیکن بدی بود که برخی می گویند که "بدترین بازیکن لیگ آماتور فرانسه" بوده و به حدی بد بوده که حتی پدرش او را از فوتبال بازی کردن منع کرده بود. اما رزومه او چیز دیگری می گفت. در حقیقت این بازیکن توانسته بود رزومه ای جعلی از خودش بسازد که انگار در تیم رزروهای پاریسن ژرمن بازی کره است و حتی یواشکی به زمین تمرین تیم فرانسوی رفته بود تا با لباس پی اس جی عکس بگیرد.او وبسایت شخصی خودش را راه اندازی کرده بود و اسمش را در مسابقات سطح اول کپی و پیست می کرد و به طور مثال اسم خودش را جای بازیکنان دیگری نظیر "نیکولاس آنلکا" قرار می داد.

گرگویر حتی به آرسن ونگر ایمیل زد و خواستار تست دادن در آرسنال شد اما به او گفته شد که این مسئله در قدرت مربی نیست. چلسی و منچسترسیتی هم به او پاسخ منفی دادند. اما تیم هایی نظیر سوئیندون، نوریچ و بورنموث در انگلیس و فالکرک و د یونایتد از اسکاتلند پذیرفتند که از او تست بگیرند. حتی باشگاه زسکا صوفیه که در سال 2009 راهی لیگ قهرمانان اروپا شد به او پیشنهاد قرارداد سه ساله با دستمزد ماهانه 15 هزار پوند را داد!

اما گرگویر بدشانسی آورد چرا که یکی از هواداران زسکا تصمیم گرفت که به انجمن آنلاین هواداران پی اس جی برود و از آنها اطلاعاتی را در مورد خرید جدید تیمشان بپرسد. در آن زمان هواداران پی اس جی فهمیدند که چه کلاهبرداری بزرگی رخ داده است و بدین ترتیب با خبرنگاران در بلغارستان تماس گرفتند. 

آکلرود به حدی بد بازی می کرد که پدرش بین سالهای 10 تا 18 سالگی اجازه فوتبال بازی کردنش را نمی داد. وی در مورد کلاهبرداری عجیب خود می گوید:" یادم است که در مقابل یک تیم خوب بازی داشتیم و با نتیجه چهار بر صفر باختیم. وقتی در راه برگشت به خانه باختیم، پدرم به من گفت:" گرگ، من ناراحت هستم. تو خیلی بد هستی. تو خیلی تنبلی. دیگر نمی خواهم تو را در زمین فوتبال ببینم." شوکه شده بودم. فوتبال بازی کردن با دوستانم درون زمین بهترین لحظه من در یک هفته بود. یادم است که وقتی برای تست به باشگاه سوئیندون رفتم، به شدت ناآماده بودم. در بازی تمرینی، دروازه بان توپ بلندی را فرستاد. سعی کردم هد بزنم اما توپ مستقیما به صورتم برخورد کرد. همه به من خندیدند."

البته این داستان یک پایان خوش داشت. این مهاجم سابق در حال حاضر به عنوان ایجنت فوتبال فعالیت می کند و سعی می کند که به نوجوانان کمک کند تا در آکادمی های فوتبال رشد کنند.

4125