پایگاه خبری فوتبالی- صدرنشینی استقلال در لیگ تحت تاثیر سبک بازی این تیم قرار گرفته است.
به گزارش فوتبالی، استقلال قطعا تا قبل از بازی فردای صنعت نفت و سپاهان صدرنشین لیگ خواهد بود و حتی این شانس را دارد که در صورت امتیاز از دست دادن صنعت نفت و حتی تساوی در بازی فردا، در پایان هفته دوازدهم کماکان در صدر جدول بماند.
همانطور که بارها و بارها نوشتیم، محمود فکری در فاز نتیجهگیری عملکرد بسیار خوبی داشته و به همین دلیل است که برخی شاگردانش و همچنین طرفداران او متوجه انتقادها از تیم صدرنشین نمیشوند و حاضر به قبول کردن انتقادها نیستند اما واقعیت این است که استقلال محمود فکری هنوز نتوانسته، بین اکثریت هواداران تیمش مقبولیت بدست آورد. موضوعی که ناشی از عدم وجود استراتژی مشخص در سبک بازی صدرنشین لیگ است.
اشتباهاتی که ادامه دارد
استقلال با همان ترکیب بازی با تراکتور جلوی سایپا قرار گرفت و امیدوار بود که مثل بازی قبلیاش، نتیجه خوبی جلوی شاگردان ابراهیم صادقی بگیرد اما به نظر میرسد که محمود فکری و همکارانش چندان توجهی به این مساله نداشتند که سبک بازی سایپا کاملا متفاوت با تراکتور بود.
ابراهیم صادقی که استاد گرفتن مساوی از حریفانش است، تیمش را با آرایش دفاعی چند لایه جلوی استقلال به میدان فرستاد. تاکتیکی که به خوبی جواب داد و نظم قابل قبول خط دفاعی سایپا باعث شد که به جز یکی دو صحنه، مهاجمان استقلال صاحب موقعیت ویژهای نشوند. لایههای دفاعی حملات زمینی و هوایی استقلال را خنثی میکرد.
بر خلاف سایپا، استقلال در فاز دفاعی نمایش خوبی نداشت و شاید تنها بازیکن خط دفاعی استقلال که روز نسبتا خوبی را جلوی سایپا پشت سر گذاشت، محمد نادری باشد.
صحنه گل سایپا را با هم مرور کنیم. مهدی مهدیپور به عنوان هافبک دفاعی، بازیکن سایپا را اسکورت میکند و در شرایطی که میتواند با او درگیر شود یا رویش خطا کند، ترجیح میدهد این وظیفه را به وریا غفوری بسپرد. وریا هم از بازیکن سایپا دریبل میخورد و البته کسی نیست که وریا را حمایت کند. محمدحسین مرادمند به جای آنکه روی بازیکن سایپا فشار بیاورد، سمت دروازه خودشان میرود و حدس می زند بازیکن سایپا می خواهد به تو بزند اما حسین مالکی در جایی صاحب توپ میشود که خبری از هافبکهای دفاعی استقلال نیست.
ریگی با توپ سر میخورد و مهدیپور هم از صحنه دور است. عجیبتر از این اتفاق، واکنش دانشگر است و او به جای آنکه خودش را جلوی توپ قرار دهد، به هر دلیلی سرش را برمیگرداند تا شوت مالکی وارد دروازه ۷متر و سی و پنج سانتی متری مظاهری شود.
مشکل خط دفاعی استقلال فقط در این بازی به چشم نیامد و در دربی هم کاملا مشخص بود که خط دفاعی استقلال شرایط خوبی ندارد و شانس با فکری یار بود که پرسپولیسیها قدر موقعیتهایشان را ندانستند وگرنه شاید پرونده فکری پس از دربی که استقلال بازنده بیرون میآمد بسته می د. پس از ۱۲ بازی فکری و همکارانش هنوز نتوانستهاند تدبیری برای حل این مشکل پیدا کنند و شاید بشود گفت که هنوز ترکیب برنده استقلال را پیدا نکردهاند.
مشکل، فقط خط دفاع نیست
درست است که استقلال در فاز دفاعی مشکل دارد و رشید مظاهری در چند بازی تیمش فرشته نجات آبیها بوده اما به نظر میرسد که محمود فکری صدرنشینی تیمش را بیشتر از آنکه مدیون تاکتیک تیمش باشد، مدیون خلاقیت فردی شاگردانش و همچنین اشتباهات بازیکنان حریف است.
بازیکنان او هنوز به خوبی با شرح وظایفشان آشنا نیستند و اصرار او به استفاده همزمان از هر سه مهاجم سرشناس تیمش، فقط در بازی با تراکتور جواب داده است.
امروز در یکی از کانالهای هواداری استقلال، یکی از هواداران فکری این سوال را مطرح کرد که چرا با اینکه تیم او صدرنشین است، فکری هنوز نتوانسته بین هواداران تیمش محبوب شود؟
به این سوال پاسخهایی داده شده که نشان میدهد هواداران استقلال هم متوجه مشکل تیمشان شدهاند. اینکه تیم محمود فکری هنوز نتوانسته در هیچکدام از بازیها، سبک بازی خودش را به حریف تکمیل کند و در بازی این تیم، خبری از یک پلن یا استراتژی مشخص دیده نمیشود و به نظر میرسد شانس نقش مهمی در بردهای استقلال داشته است.
احتمالا این از بدشانسی فکری است که تیم او با تیم آندرهآ استراماچونی قیاس میشود. تیمی که اگر چه در هفتههای ابتدایی لیگ نتیجه نگرفت اما وقتی روی دور افتاد، به هیچ حریفی رحم نکرد و با سبک بازیاش توانست کل هوادارانش را راضی کند اما تیم فکری در روزهای صدرنشینی، نقاط ضعف مختلفی دارد که سوژه نقد شده است. مشکلی که معلوم نیست به چه دلیل او و همکارانش متوجه آن نشدهاند یا اینکه با علم به آن هنوز نتوانستهاند راه حلی برایش پیدا کنند.
استقلال هم در نیمکت و هم در زمین تیم پرمهره ای است اما انگار کادر فنی نحوه استفاده از مهره ها؛ چینش آنها در زمین، مقدار دویدن بازیکنان و درک بازیکنان از یکدیگر و حتی پاس دادنشان را به هم نمیدانند. ماجراهای مربوط به بدنسازی و اضافه وزن داشتن بازیکنانی نظیر داریوش شجاعیان هم در جای خودش قابل تامل است. وقتی یک تیم بازیکنی به نام بابک مرادی را روی نیمکت دارد اما از یک بازیکن گمنام تیم امید در ترکیب استفاده میشود، آن هم زمانی که تیم عقب است، نشان می دهد شناخت از نیمکت نشینان هم وجود ندارد، چه برسد به بازیکنان داخل زمین!
1984