پایگاه خبری فوتبالی- بخشهای مهم مصاحبه خبرورزشی با مرتضی پورعلیگنجی مدافع تیم ملی و باشگاه شنژن چین را برایتان انتخاب کردیم:
- مادرم را آنقدر دوست دارم که اگر به من بگوید، همین الان فوتبال را کنار بگذار، به جان عزیز خودش یک لحظه هم درنگ نمیکنم.
- در جام ملتهای ۲۰۱۹ معتقدم در صحنه گل اول ژاپن، داور نقش داشت. البته ۵ بازیکن که من هم در میان آنها بودم نباید تمرکزمان را از دست میدادیم و همان گل شیرازه تیم ما را متلاشی کرد. آن گل به حسرت بزرگ زندگی بازیکنان تیم ملی تبدیل شد. فکر میکنم بچگی و بیتجربگی کردیم. اشتباه ما نادر بود اما در فوتبال اتفاق میافتد. بازیکنان بارسلونا هم در لیگ قهرمانان مقابل لیورپول چنین اشتباهی انجام دادند.
- من افتخار بازی برای پرسپولیس و استقلال را پیدا نکردم اما چند سال دیگر افتخار بازی برای یکی از این دو تیم را پیدا خواهم کرد. البته باید دید همچنان کیفیتم برای بازی در آن سطح کافی است یا خیر.
- مرتضی پورعلیگنجی برای حضور در لیگ برتر چین نه از زیر ۱۰۰۰ که از زیر ۱۰۰۰۰ شروع کرد. برای آنکه به سطح اول برسم باید خیلی مشکلات را تحمل میکردم و آستانه تحملم را خیلی بالا میآوردم. من رفته بودم برای آنکه به دست بیاورم. حتی یک بازی ثابت برای من برد بود. من رفته بودم تا خودم را ثابت کنم و این کار را کردم و این به تکامل شخصیت من کمک کرد. من زبان چینی نمیدانستم، با غذای آنها آشنا نبودم و خانوادهام هم کنار من نبودند. اینها برای یک جوان ۲۲ ساله مثل من که به خانواده دلبستگی فراوانی داشتم، بسیار سخت بود اما خودم انتخاب کرده بودم و باید تحمل میکردم.
- ژاوی انسانی بسیار فروتن و به قول خودمانی مشتی بود. وقتی با او صحبت میکردی اصلاً احساس نمیکردی که یک بازیکن بزرگ بینالمللی مقابلت قرار دارد. ژاوی چند بار به من گفت ایرانیها خیلی شور و احساس دارند و خیلی زیاد فوتبال را میفهمند. او بازی در آزادی را برای احساس فراوان تماشاگرانش خیلی دوست داشت. با آنکه در نوکمپ یکی از محبوبها بود اما وقتی در آزادی تشویقش میکردند، احساسی میشد.
- آقا یحیی مثل برادر بزرگتر من است. من شاگرد ایشان بودم و از ایشان خیلی یاد گرفتهام. سالهاست که ما با هم رفاقت داریم، خیلی هم را دوست داریم و روی رفاقت طرف مقابل حساب میکنیم. دنبال حاشیه نرویم، بهتر است. هم برای پرسپولیس و هم برای استقلال ارزش و احترام فراوانی قائل هستم و برای هر دو تیم آرزوی موفقیت دارم. چند سال دیگر تصمیم نهایی و قطعی را اعلام میکنم.
1984