پایگاه خبری فوتبالی- یحیی گلمحمدی بعد از شکست پرسپولیس در فینال لیگ قهرمانان رویکرد مثبتی داشت و مدعی شد که تیمش برمیگردد و این بار قهرمان آسیا میشود. چنین نگاهی قابل تحسین و نشانه این است که سرمربی پرسپولیس ناامید نشده و به دنبال پیدا کردن راهی برای موفقیت است. با این حال واقعیتهای فوتبال ایران میگوید که موفقیت در آسیا برای پرسپولیس یا دیگر نمایندگان ایران سختتر از قبل شده است.
به گزارش فوتبالی و به نقل از ایرانورزشی، گلمحمدی در بازگشت به تهران از جدایی بشار رسن، هافبک کلیدی تیمش ابراز نارضایتی کرد. او یکی از آخرین خارجیهای بازمانده در لیگ برتر بود و با قانون ممنوعیت جذب مربی و بازیکن خارجی چند خارجی مؤثر باقیمانده مثل منشا، دیاباته، استنلی کیروش و کولیبالی ممکن است در پایان فصل جدا شوند.
جدایی بازیکنان خارجی تنها دلیل پایین آمدن کیفیت لیگ برتر نیست. تعداد زیادی از بازیکنان ایرانی موفق فصل قبل هم ترجیح دادند با حداقل دستمزدها راهی تیمهای درجه چندم فوتبال اروپا یا آسیا شوند. دستمزد سالانه اکثر بازیکنانی که به تازگی لژیونر شدهاند، حدود صد هزار دلار است! این ناچیزترین رقمی است که در دنیای فوتبال برای یک بازیکن رد و بدل میشود. اگر بخواهیم مقایسه کنیم، رقم قرارداد تعداد زیادی از خارجیهای ناموفق و نیمکتنشین سالهای گذشته لیگ چند برابر این عدد بود. مثلاً پرسپولیس برای جونیور براندائو، یکی از بدترین خریدهای خارجی تاریخ این باشگاه کمی بیش از 500 هزار دلار پرداخت کرد!
البته بازیکنان جوان ایرانی هم برای پذیرفتن دستمزد صد هزار دلاری دلایلی دارند که منطقی به نظر میرسد. اولاً این رقم با توجه به بالا رفتن نرخ دلار حدوداً معادل 2/5 میلیارد تومان است. البته آنها ممکن بود در لیگ برتر قراردادی به همین اندازه یا کمی بیشتر ببندند، ولی در باشگاه خارجیشان مطمئناند که این رقم را تمام و کمال دریافت میکنند. نکته دوم فرصت دیده شدن در خارج از ایران است. آنها امیدوارند که با نمایش خوب مورد توجه باشگاههای مطرحتر قرار بگیرند و قراردادهای بعدیشان ارقام بالاتری داشته باشد.
در سالهای قبل برای بازیکنان ایرانی صرف نداشت که با قرارداد صد هزار دلاری به یک تیم خارجی بروند و معمولاً فقط بازیکنان ملیپوش که پیشنهادات بهتری داشتند لژیونر میشدند، ولی افت ناگهانی ارزش پول ملی شرایط تازهای به وجود آورده که حتی پیشنهادهای حداقلی هم قابل بررسی است و میتواند جذاب باشد.
کافی است تغییرات ترکیب پرسپولیس در یک سال گذشته را بررسی کنیم. بشار تنها جدا شده این تیم نیست و ترابی، علیپور، شجاع و بیرانوند هم چهار بازیکن اصلی دیگری بودند که ترجیح دادند لژیونر شوند. پرسپولیس در گذشته میتوانست با پیشنهادهای ریالی نزدیک به عدد پیشنهادات خارجی بازیکنان مطرحش را حفظ کند، ولی وقتی فاصله پیشنهاد داخلی و خارجی خیلی زیاد باشد، برای بازیکن چارهای جز رفتن نمیماند.
این در مورد استقلال هم صدق میکند که در پایان لیگ نوزدهم روزبه چشمی و علی کریمی را از دست داد و هر دو به لیگ ستارگان قطر رفتند. استقلال توانسته جای خالی چشمی را پر کند، ولی پیدا کردن هافبکی مثل کریمی آسان نیست و بخشی از مشکلات این تیم نتیجه خلأ در همان پست است. مثالهای بالا درباره بازیکنانی بود که در مقاطع مختلف به تیم ملی دعوت شدهاند و در کارنامهشان بازیهای ملی دورقمی یا حتی حضور در جام جهانی دیده میشود، ولی آنها تنها جداشدههای لیگ برتر نیستند و بازیکنانی مثل شهریار مغانلو و رضا اسدی هم حتی پیش از ورود به چرخه تیم ملی لژیونر شدند.
فوتبال ایران با وجود سوءمدیریتهایی که در بخش آموزش و فوتبال پایه دارد به لطف پتانسیل بالایش هر سال چند پدیده جدید رو میکند، ولی اگر قرار باشد در پایان هر فصل ده بازیکن شاخص لژیونر شوند و از جذب بازیکنان خارجی هم خبری نباشد، لیگ برتر افت محسوسی را تجربه خواهد کرد.
شرایط اقتصادی جدید دورنمای تازهای را برای فوتبال باشگاهی ایران ترسیم کرده و ممکن است در آینده رسیدن به فینال لیگ قهرمانان آسیا و بالاتر از آن قهرمانی اهدافی رویاپردازانه به نظر برسد. البته در مسابقاتی با فرمول حذفی همیشه جا برای شگفتیها وجود دارد، ولی در حالت طبیعی رقابت با باشگاههایی که سراغ مربیانی مثل لوران بلان و بازیکنانی مثل سانتی کاسورلا میروند، برای باشگاههای تضعیفشده ایرانی کار سادهای نخواهد بود.
1984