روایت ناصر ابراهیمی از مرحوم سیروس گرجستانی؛ اگر فوتبال را ادامه می‌داد قطعا ستاره می‌شد

روایت ناصر ابراهیمی از مرحوم سیروس گرجستانی؛ اگر فوتبال را ادامه می‌داد قطعا ستاره می‌شد

خبرگزاری فوتبالی- ناصر ابراهیمی مربی و بازیکن اسبق پرسپولیس از خاطراتش با مرحوم سیروس گرجستانی در تیم شاهین می‌گوید.

به گزارش فوتبالی و به نقل از خبرآنلاین؛ درگذشت سیروس گرجستانی و انتشار یک نقل قول از او. نقل قولی که اصلا سینمایی نبود. گرجستانی سالها قبل، حتی قبل تر از اینکه وارد دنیای هنر شود فوتبالیست بوده است. یک مدافع آخر تمام عیار که در آن تیم رویایی شاهین بازی کرده است.با همایون بهزادی،قباد تبریزی،حمید جاسمیان،حمید شیرزادگان و ناصرابراهیمی.

حرف از ناصر ابراهیمی شد،سرمربی اسبق تیم ملی ،بازیکن شاهین و تاج و پرسپولیس و ...اما آنچه باعث شد تا سراغ ابراهیمی برویم دوستی دیرینه اش با سیروس گرجستانی است.او در مصاحبه با جام جم از رفاقتی حرف می زند که در آن فقط صمیمیت موج می زد.

*مصاحبه های  زیادی خواندیم از مرحوم گرجستانی که عضو تیم شاهین بوده است.

بله.خوب یادم می آید.من و سیروس خیلی رفیق بودیم.13-14 سالمان بود و تقریبا هم سن بودیم.البته من از سیروس بزرگترم.اگر اشتباه نکنم از  سال 36 تا 38 بود و با هم در تیم دوم شاهین بازی می کردیم.

*مرحوم گرجستانی مدافع وسط بودند. درست است؟

یک مدافع وسط خوب.نه اینکه الان بخواهم تعریف کنم و چون ایشان فوت کرده بخواهم به به و چه‌ چه کنم! واقعا مدافع آخر خوبی بود.

*ظاهرا پس از اینکه به تیم ملی  دعوت نشد دیگر بی خیال فوتبال شد و رفت سمت هنر.

پتانسیل اش را داشت.من 10 ماه پیش با سیروس تلفنی حرف زدم و دیگر خبری از او نداشتم تا اینکه شنیدم فوت کرده است.یک سال من و بهزادی،تبریزی و برومند برای تیم ملی انتخاب شدیم و سیروس جا ماند.همین اتفاق باعث شد تا دور فوتبال را برای همیشه خط بکشد.یک روز آمد و گفت می خواهم بروم و هنرپیشه شوم.رفت و ثبت نام کرد و بقیه قصه را خودتان می دانید.

*به نظر شما سیروس فوتبالیست بهتری بود یا سیروس بازیگر؟

من احساس می کنم اگر فوتبال را ادامه می داد قطعا یکی از ستاره هایی می شد که در فوتبال ایران همیشه درباره اش حرف می زدند.ستاره هایی مثل پروین و بهزادی و ...البته واقعا در دنیای هنر هیچ نیازی به تعریف ندارد.سیروس گرجستانی یکی بود و از هیچ کسی هم تقلید نمی کرد.سیروس خودش بود و اگر نقشی را می خواست بازی کند چنان در خود آن شخصیت فرو می رفت که انگار همه چیز واقعی است.خدایش بیامرزد.یاد موهای بلند و فرفری اش افتادم.البته آن زمان همه ما حتی خودم هم مو داشتم.با آن موهای فر و قد بلند،می پرید و همه توپ ها را می زد.

*خاطره ای دارید که به یادتان مانده باشد.

خب خاطره که زیاد است.به هر حال سیروس دوستم بود.سال ها در کنار هم بازی کردیم.از بازی نزدیک کارخانه مقدم قزوین،تا ساوه و آبادان و اهواز.یادم می آید که ان زمان تمرینات شاهین در خیابان مفتح امروز در یک دانشسرا برگزار می شد.نمی دانم این دانشسرا هنوز هم هست یا نه اما مگر می شود بچه های 13 – 14 ساله خاطره نداشته باشند.کلی شیطنت و ...برای رفتن به تمرین.از کدام خاطره بگویم؟ تا سال 42 یادم هست که جسته و گریخته با هم بودیم که تا اینکه رفته رفته شاهین هم منحل شد.

*در تمام فیلم ها و سریال هایی که سیروس گرجستانی بازی کرده،کدام یک به دل شما نشسته است.

بدون تعارف همه نقش هایی که بازی کرد را دوست داشتم.می دانید من چون سیروس را می شناختم می فهمیدم که چه کار سختی را دارد انجام می دهد.شم ابازی اش در سریال  متهم گریخت را ببینید.چنان در نقش هاشم آقا فرو رفته بود که آدم را تحت تاثیر قرار می داد.سیروس ما هم رفت و حالا همه فقط از خوبی های او می گویند.امیدوارم مرده پرست نباشیم و وقتی یکی را از دست می دهیم یاد او نیفتیم.ببینید سیروس چه کار کرده بود که در زمان مردنش هم همه لبخند روی لبشان آمد.چه خوب که آدم به این شکل از دنیا برود.سیروس یکی بود،یکی و دیگر تکرار نمی شود.

1984